• شنبه 8 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 18 شوال 1445
  • 2024 Apr 27
شنبه 6 دی 1399
کد مطلب : 119841
+
-

ناشنیده

هاشمی‌نژاد در هر کارش الگویی متفاوت ارائه می‌کند

نثر
ناشنیده


  علی‌اکبر شیروانی  

 از نقد ادبی در روزنامه به «فیل در تاریکی» رسید و شعر و ترجمه و بالاخره در سال72 «خیرالنساء» را نوشت. قاسم هاشمی‌نژاد همواره در راه زبان قدم زد و از نخستین کارهایش، نقد ادبی، تا آخرین‌هایش زبان مسئله‌اش بود. نقد ادبی را از جنس ادبیات می‌دانست و برایش فرم زبانی می‌ساخت، نثر داستان و رمانش حرکت در مسیر ساختار داشت، برای ترجمه‌هایش زبان می‌آفرید و در هر کارش دنبال ارائه الگویی بود و راهی نو. هاشمی‌نژاد هم از متون کهن و کلاسیک بهره می‌برد و هم از کارهای معاصرانش و هر دو را با دیده انتقادی می‌نگریست و گاه نقد تند و تیز. نگاه نقادانه زبانش را اثر به اثر ویژگی خاص می‌بخشید و زبانی نو می‌آفرید که گاه حماسی بود و گاه صوفیانه و وقتی دیگر نزدیک زبان کوچه و بازار. گنجینه آثار هاشمی‌نژاد مشق است در چند قالب؛ گرچه ممکن است مشقی یگانه نباشد.
«خیرالنساء سر آخر کافور درآمیخته با صمغ‌های بی‌مصرف و درست‌شده با موم و غبار سنگ رخام را کف دست پیرمرد نهاد و گفت به گمان او عطار سنگ رخام نوشیده و دچار حواس‌پرتی و نسیان شده وگرنه در دینداری و درستکاریش، خدای نکرده، جای هیچ شکی نیست. عطار کنایه زن جوان را به ریش گرفت. دم نزد. پیرمرد می‌دانست نوشیدن محلول سنگ رُخام فراموشی‌آور است. اما دوپهلو بودن کنایه را موقعی دریافت که دیگر خیرالنسای حکیم رفته بود. رسم است مبتلایان عشق محلول عشق سنگ مقبره‌ها را که از سنگ سست رخام است، با آیات رحمتش بر آن نقر شده، پیش از دمیدن آفتاب می‌نوشند، نام معشوق بر زبانشان، تا وارَهند از بلای عشق و عاشقی. تکرار ناسزای ریش به حنا! را دیگر نیازی نیفتاد؛ تا پیرمرد زنده بود نسخه‌های خیرالنسای حکیم از دواهای اصل غیرمغشوش پیچیده می‌شد. میراثی که به فرزندان عطار نیز منتقل شد». 
 

این خبر را به اشتراک بگذارید