• چهار شنبه 30 آبان 1403
  • الأرْبِعَاء 18 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 20
پنج شنبه 4 دی 1399
کد مطلب : 119770
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/PNGn1
+
-

گفت‌وگو با بیست‌ودومین نواده مولوی

فارسی، زبان اصلی ادبیات در دنیا بود

گفت و گو
فارسی، زبان اصلی ادبیات در دنیا بود

مسعود میر- روزنامه نگار

بزرگداشت هفتصدوچهل‌وهفتمین سال چشم بستن مولانا جلال‌الدین بلخی از دنیای فانی هرساله بهانه‌ای است برای گردهمایی عشاق او در شهر قونیه در استان قونیه کشور ترکیه. امسال این مراسم به‌صورت خصوصی و با حضور نمایندگان فرهنگی 12کشور حوزه تمدنی مشترک در حالی برگزار شد که خانم اسین چلبی، نواده بیست‌ودوم مولانا در یک سخنرانی و نشست مشترک با مهمانان شرکت کرد. د‌ر این نشست، فرصتی فراهم شد برای طرح چند سؤال کوتاه از خانم چلبی که مکتوبش در همین متن، پیش روی شماست.

مولانا به زبان فارسی شعر نوشت و در قونیه آرمید و حالا شاعری جهانی است که هوادارانی در سراسر دنیا دارد. رمز جهان‌وطنی بودن این شاعر پارسی‌سرا را در چه می‌دانید؟
آن زمان در دنیا زبان ادبیات و شعر، زبان فارسی بود. لطافت زبان فارسی برای آنهایی که به این زبان تسلط ندارند هم قابل درک است. در آن زمان زبان تجارت، زبان عربی بود و خلاصه خبری از زبان انگلیسی به‌عنوان زبان اصلی و مرجع نبود. مولانا ایرانی بود و در استان قونیه فوت کرد، اما هم‌اکنون مولانا برای تمام دنیاست و درواقع چهره‌ای بین‌المللی به‌شمار می‌آید.
به‌نظر شما، گرایش به شعر و رفتار مولانا نزد مردمان قرن بیست‌ویکم چه دلیلی دارد؟
 مولانا از انسان می‌گوید و انسان را دوست دارد تا از شناخت و دوست داشتن خلق به شناخت خدا برسد. حدود 800سال از دوران زیست مولانا گذشته، اما در دنیای سرشار از علم و پیشرفت مولانای دیگری نیامده است.
در این روزها که پاندمی کرونا تمام جهان را تحت‌تأثیر قرار داده و حتی باعث شده مراسم بزرگداشت مولانا بسیار محدود و کم‌فروغ‌تر از هر سال برگزار شود، شما کدام شعر یا آموزه حضرت مولانا را در ذهن خود تداعی می‌کنید؟
مولانا شاعر خلوت و جمع است. او استاد خودشناسی در تنهایی و خداشناسی جمعی است، اما به گمانم در این روزها توجه همیشگی ایشان به انسان و سلامت باید مورد نظر باشد. قدر سلامت دانستن، گویی قدر مرحمت الهی را دانستن است و برای سلامت کوشیدن به نوعی تلاش برای عبادت است.
میراث مولانا برای اسین چلبی، نواده بیست‌و‌دومش چه بوده است؟
من میراث مادی از مولانا به ارث نبردم. هرآنچه در طول قرون به یادگار مانده در مزار ایشان در معرض دید عموم است، اما میراث من، میراثی معنوی است. خون ایشان در رگ‌های من است و مولانایی که همه دنیا او را دوست دارند و من هم ایشان را بسیار دوست دارم از طریق ژنتیک به جسم من مرتبط است و نژاد او را ادامه می‌دهیم.
شما به ایران هم سفر داشته‌اید. درباره ایران و ایرانی چه نظری دارید؟
من چندبار به ایران آمده‌ام و مردم ایران را بسیار مهمان‌نواز و خونگرم و مهربان یافته‌ام. من ایرانی‌ها را بسیار دوست دارم و زبان ایرانی‌ها را هم بسیار بیشتر دوست دارم.
تعریف انسان در نگاه مولانا از نظر شما چیست؟
10سال طول کشید تا مولانا از بلخ به قونیه برسد. او 72ملت را دیده بود و انسان‌ها را خوب می‌شناخت. او متوجه بود که آنها چگونه زیست و رفتار می‌کنند. او با همین شناخت، مردم را به راه بندگی بهتر برای آفریدگار دعوت می‌کرد.

این خبر را به اشتراک بگذارید