با حمیده عباسعلی که نخستین بانوی المپیکی تاریخ کاراته ایران شد
ما خودمان را باور کردهایم
مهرداد رسولی
به تعویق افتادن زمان برگزاری بازیهای المپیک توکیو برای ورزشکارانی که در اوج آمادگی بهسر میبردند یک تهدید بزرگ بود، اما برای برخی ورزشکاران که دچار مصدومیتهای ناخواسته شدند به یک فرصت طلایی بدل شد. حمیده عباسعلی، بانوی کاراتهکار ایرانی که کلکسیونی از مدالهای آسیایی و جهانی را در کارنامهاش دارد درست در آخرین مسابقه انتخابی المپیک مصدوم شد، اما این مجال را پیدا کرد سر فرصت به آلمان برود و پای مصدومش را جراحی کند و حالا بعد از پشت سر گذاشتن دوران نقاهت خودش را برای دوئلهای درخشان در توکیو آماده میکند. او از یکدهه قبل که پرچمدار ورزش بانوان در ایران شد سودای حضور در المپیک را داشت و اقبال بلندی دارد که سرانجام کاراته در فهرست بلندبالای ورزشهای المپیکی قرار گرفت. حمیده عباسعلی میگوید آرزوی دوران نوجوانیاش که روی دیوار مینوشت محقق شده و حالا آماده است تا تصویری شفاف و واقعی از زن خستگیناپذیر ایرانی را در توکیو به دنیا نشان بدهد.
شاید اغراق نباشد اگر بگوییم زنان ورزشکار ایرانی تا یکدهه قبل در حسرت حضور در میادین بینالمللی بودند اما حالا برای به گردن آویختن مدال المپیک آماده میشوند. فکر میکنید در این یکدهه چه اتفاقاتی افتاد که ورزش بانوان در ایران تا این حد پیشرفت کرد و دگرگون شد؟
از بازیهای آسیایی2010 بود که مجوز حضور زنان ایرانی در رقابتهای بینالمللی کاراته صادر شد و تا قبل از آن مردم شناخت چندانی از وضعیت ورزش بانوان نداشتند. در آن سالها رسانهها کمتر از بانوان ورزشکار یاد میکردند و مسابقات ما از شبکههای تلویزیونی پخش نمیشد. با این حال زنان ورزشکار ایرانی در بازیهای آسیایی 2014 شگفتیساز شدند و شایستگی خودشان را نشان دادند. بعد از این بازیها رسانهها اهمیت بیشتری برای ورزش زنان قائل شدند و به موازات آن، نگاه عموم هم تغییر کرد. مردم آرامآرام پذیرفتند که زنان هم میتوانند در عرصه مسابقات بینالمللی خودشان را نشان دهند. این روندی است که در این یکدهه طی شده تا زنان ورزشکار ایرانی امروزه پابهپای مردان در مسابقات آسیایی و جهانی به میدان بروند و مدالهای باارزشی بگیرند.
این روند برای شما نوعی تجربه شخصی است؛ اینکه یکدهه برای حضور در بالاترین سطح مسابقات بینالمللی مبارزه کنید و چند قدم با مدال المپیک فاصله داشته باشید.
تجربه سختی بود و فرازونشیب زیادی را تجربه کردم. حضور زنان ایرانی در مسابقات بینالمللی یک اتفاق نمادین است و بهرغم همه مشکلاتی که وجود دارد باید از پرچم کشورمان دفاع کنیم. موفقیت ما در مسابقات بینالمللی نگاه مردم به ورزش بانوان را هم تغییر میدهد و به همین دلیل تصور میکنم بیش از ورزشکاران مرد باید تلاش کنیم. بهنظرم نکته مهم ماجرا این است که زنان ورزشکار ایرانی در این سالها به خودباوری رسیدهاند و حالا تواناییشان را به دنیا نشان میدهند. امروز تیم ملی کاراته زنان در آسیا حرف اول را میزند و در مسابقات جهانی از ما بهعنوان رقبای قابل احترام یاد میکنند. یک ورزشکار حرفهای قبل از هر چیز باید به خودباوری رسیده باشد و بداند که موفقیت در عرصه ورزش آسان نیست. فکر میکنم من و بیشتر زنان ورزشکار ایرانی به این خودباوری رسیدهایم. ما در این مسیر چالشهای زیادی را پشت سر گذاشتیم. گاهی اوقات خیلیها نمیخواهند شما مدال بگیرید و عدهای دیگر قلباً برایتان آرزوی موفقیت میکنند. ورزشکار باید انرژیهای منفی و مثبت پیرامونش را مدیریت کند و به دور از حاشیههای ورزش، قدم به قدم جلو برود. در سالهایی که تازه ورزش را شروع کرده بودم آرزویم این بود که یک روز به اردوی تیمملی دعوت شوم. وقتی ملیپوش شدم آرزویم این بود که قهرمان آسیا شوم و بعد رؤیای قهرمانی در مسابقات جهانی را داشتم و حالا برای درخشش در المپیک تمرین میکنم. میخواهم بگویم من و بسیاری از زنان ورزشکار ایرانی قدمبهقدم آرزوهایمان را دنبال کردهایم و به این نقطه رسیدهایم.
فکر میکنید ورزش زنان در ایران به کمال رسیده یا اینکه بانوان ایرانی برای رسیدن به قله ورزش دنیا راهی طولانی در پیش دارند؟
تردیدی وجود ندارد که سقف توانایی بانوان ورزشکار ایرانی این نیست و برای برداشتن قدمهای بزرگتر باید امکانات و شرایط فراهم شود. من برای خودم آرامشطلب میکنم. دوست دارم اطرافیان مدام به من آرامش بدهند و شرایطی ایجاد شود که فقط به تمرین و مسابقه و کسب مدال فکر کنم. باورم این است که زنان ورزشکار در این یکدهه آنقدر درخشان ظاهر شدهاند که نسل بعد آنها را الگو قرار بدهد و به همین دلیل میگویم آینده ورزش زنان در ایران درخشان است. آمار دخترانی که این روزها به سمت رشتههای ورزشی مختلف میآیند با 10سال قبل قابل مقایسه نیست و آینده به آنها تعلق دارد.
البته نسل جدید کمتر به سمت ورزش قهرمانی میرود و شاید در آینده هم شاهد درخشش تکستارهها در مسابقات مهم بینالمللی باشیم. فکر میکنید نسل جدید ورزش همگانی را بر ورزش قهرمانی ترجیح میدهد؟
باید قبول کنیم که مسیر ورزش قهرمانی سخت و طاقتفرساست و شاید نسل جدید تحمل این سختیها را ندارد. این مسیر را میتوانم به تونل تاریکی تشبیه کنم که پر از موانع ریز و درشت است و اگر مهارت عبور از موانع را نداشته باشید در این تونل گرفتار خواهید شد. نسل جدید باید قبل از ورد به عرصه ورزش قهرمانی بداند چه میخواهد؛ همانطور که یک پزشک در دوران تحصیل تصمیم میگیرد طبابت پیشه کند. البته در یک جامعه لازم نیست که همه پزشک یا ورزشکار حرفهای شوند و خیلیها خودآگاه یا ناخودآگاه مسیر دیگری را دنبال میکنند. با این حال معتقدم آینده ورزش بانوان در ایران روشن است، چون استعدادهای خوبی داریم.
با توجه به تجربه شخصیتان در ورزش به نسل جدید توصیه میکنید که سراغ ورزش قهرمانیای بروند؟
من فکر میکنم در این مواقع بحث آموزش خیلی اهمیت پیدا میکند. باید به نسل جدید آموزش بدهیم که هیچ موفقیتی آسان بهدست نمیآید و بعد از هر سختی آسانی است. کسی که میخواهد یک آدم معمولی باشد میتواند مسیر هموارتری را انتخاب کند. معتقدم نسل جدید ظرفیت و استعداد لازم برای انجام کارهای بزرگ را دارد و خانوادهها باید بهدرستی آنها را هدایت کنند. من یک دختر دههشصتی هستم و خوشبختانه حمایت بیچون و چرای خانواده را پشت سرم احساس کردم. وقتی ورزش را شروع کردم مادرم مشوق اصلیام بود و مواقعی که دوست نداشتم تمرین کنم به من انگیره میداد. مادرم قهرمان زندگی من است، چون تحت هر شرایطی کنارم بوده. اما هستند خانوادههایی که گاهی مانع پیشرفت فرزندشان میشوند و بعضا با ورزش کردن دخترشان مخالفت میکنند.
المپیکی شدن کاراته برای شما یک فرصت است. فکر میکنید با توجه به مصدومیت بدموقع و طیکردن روند درمان میتوانید در المپیک توکیو از این فرصت استفاده کنید؟
من معمولا اهداف و آرزوهایم را مینویسم و روی دیوار میچسبانم. موقعی که کسی باور نمیکرد کاراته المپیکی شود میگفتم کاراته تا قبل از پایان دوران قهرمانی من المپیکی میشود و مبارزه در المپیک را بهعنوان یک هدف روی دیوار چسبانده بودم. البته راهیابی به المپیک برای من آسان نبود، چون نزدیک به دو سال در کوران مسابقات انتخابی المپیک بودم و دو هفته یکبار باید مسابقه میدادم تا در ردهبندی مسابقات انتخابی جزو نفرات برتر باشم. خوشبختانه سهمیه المپیک را کسب کردم، اما در آخرین مسابقه دچار آسیبدیدگی شدم. بعد از آسیبدیدگی حتی یک لحظه هم فکر نکردم که این اتفاق مانع رفتنم به المپیک شود. با شیوع کرونا خیلیها را از دست دادیم، اما روی دیگر سکه این بود که المپیک به تعویق افتاد و بدون اضطراب و نگرانی روند درمانم را طی کردم و حالا برای حضور در المپیک امیدوارم.
میتوانیم امیدوار باشیم که بهعنوان نخستین زن ایرانی قهرمان المپیک شوید؟
سقف آرزوی هر ورزشکاری کسب مدال طلای المپیک است، اما در طول دوران حرفهای قول مدال طلا ندادهام و الان هم قول میدهم در المپیک بهترین عملکردم را داشته باشم.