کماندار
لحن گزارشی در زبان سرهنگی غلبه دارد
علیاکبر شیروانی
مرتضی سرهنگی، روزنامهنگار روزنامه جمهوری اسلامی، توأمان با شروع جنگ ایران و عراق کارش را با گزارش و مصاحبه و یادداشت درباره جنگ و دفاع آغاز کرد و عمده کارهای روزنامهنگاریاش در دهه60 منتشر شد. نخستین کتاب او سال66 با نام «اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی» شروعی بود بر جریانی که بعدها نامهای مختلفی گرفت؛ ادبیات جنگ، تاریخ جنگ، ادبیات پایداری، ادبیات دفاعمقدس، تاریخ شفاهی جنگ و تاریخ دفاع. سرهنگی در دهه70 هم با نشریه کمان و هم با کتابهایی در «دفتر ادبیات و هنر مقاومت»، راهش را در ادبیات جنگ ادامه داد. نثر و زبان سرهنگی، به اقتضای پیشینهاش در مطبوعات و تلاشاش بر واقعنمایی، سرد و بیارائه است و لحن گزارشی در زبانش غلبه دارد و همین خصلت آثارش را به تاریخ نزدیک و از ادبیات دور میکند. هر دو، تاریخ و ادبیات جنگ و دفاع، در سالهای بعد از سرهنگی یادگارهایی دارد. «ارتشی که به ضرب تبلیغ و رجزخوانی فتح سهروزه خوزستان آنطور به حرکت درآمده بود بعد از عملیات شکستن محاصره آبادان رشته کار را از دست داد و به طرز چشمگیری تمهیدات صدامیان را عقیم گذاشت. دیگر تبلیغات کمتر در ذهن نظامیان عراقی اثر داشت زیرا آنها بهطور روزمره شاهد افول و تحلیل رفتن باقیمانده ارتش خود بودند و اخبار و جنجالهای تبلیغاتی در مطبوعات دنیا و روی امواج کوتاه و بلند رادیوها را که توسط حزب بعث پراکنده میشد با این واقعیتها مقایسه میکردند. نظامیان کادر عراقی که وفادار به صدام حسین بودند وادار شدند که بیندیشند و پی به ماهیت این جنگ ببرند و در نهایت خود را در دام حزب بعث گرفتار ببینند ـ ضمن اینکه تماس نظامیان وظیفه و احتیاط که اغلب از ذهن روشنتری برخوردار بودند در کم اثر کردن تبلیغات گوبلزی صدام حسین نمیتوانست بیتأثیر باشد.»