سعید مروتی_روزنامه نگار
لب اتوبان تهران -کرج ایستادهام تا اتوبوس بیاید. نیمساعتی است که ایستادهام، نه اتوبوس میآید و نه هیچ اتومبیل دیگری. کل اتوبان یخزده و برفی است. قرار است بازی برگشت جام در جام آسیا برگزار شود که نمیشود؛ این را یکی از بچهمحلها که آمده لب اتوبان میگوید. بالاخره رادیو خبر لغو بازی پرسپولیس و نیسان را اعلام کرده. با توجه به مساوی یک بر یک در ژاپن، با یک صفر، صفر هم کار درمیآید که خب بازی لغو میشود و بعد از عید تیم ناآماده و رهاشده پرسپولیس در خانه میبازد و جامی که پارسال روی دستان محمد پنجعلی بالا رفته بود را نیسانیها به خانه میبرند.
۴ بار حضور در نیمهنهایی در دهه 70و هر ۴ بار تک بازی با میزبان و شکست و نرفتن به فینال؛ میزبانی امتیازی که تیم رقیب در روزهای خوبش همیشه داشته و ما از آن بیبهره بودهایم. حسرت فینالهای نرفته و جامهای نگرفته با ما ماند. برای تیمی که بیشتر بازیکنانش در نخستین راهیابی ایران به جام جهانی در سالهای بعد از انقلاب، نقش مؤثر داشتند، قهرمانی آسیا میتوانست بدیهی و در دسترس باشد که نشد.
و حالا 2فینال لیگ قهرمانان آسیا طی ۳ سال. نخستین فینال با پنجره بسته و ترکیبی که برای قهرمانی لیگ برتر هم کمبودهای اساسی داشت، به حماسه میمانست؛ حماسهای که در اینجا با حسادتی قابلدرک، تحلیل و تفسیر شد؛ جامی که 2سال پیش در یک قدمیاش بودیم و از دست رفت چون ۱۱ بازیکن استاندارد و همسطح نداشتیم.
و دوباره فینال و باز هم به شکلی حماسی. باز هم با دستهای خالی. بدون عیسی، بدون شجاع، بدون احسان پهلوان و شاید مهمتر از همه، بدون وحید امیری. ایستادهایم تا این بار پرسپولیس در مصافی که دشوارتر از 2سال پیش بهنظر میرسد، جام را به خانه بیاورد. مرور مسیری که آخرین تیم ایرانی که موفق به قهرمانی آسیا شد با آنچه پرسپولیس در این سالها رقم زده، هم تفاوتهای جام باشگاهها با لیگ قهرمانان را نمایان میکند و هم نشان میدهد که بهترین تیم سالهای اخیر ایران تا همین جایش هم از ماموریتی غیرممکن سربلند بیرون آمده. و حالا یک قدم مانده به جام؛ جامی که کاپیتان سیدجلال میتواند نخستین ایرانیای باشد که آن را بالای سر میبرد.
خوشیها و حسرتها
در همینه زمینه :