• چهار شنبه 19 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 29 شوال 1445
  • 2024 May 08
یکشنبه 23 آذر 1399
کد مطلب : 118591
+
-

آموزگار بودیم،کارآموز شدیم

گونه‌شناسی مربیان لژیونر در فوتبال ایران

بهروز رسایلی_روزنامه‌نگار
 
در فوتبال غیر از صادرات بازیکن، صادرات مربی نیز داریم که هم جنبه فنی مهمی دارد و هم از نظر اقتصادی حائز اهمیت است. همه جای دنیا هم در این مورد چشم و هم‌چشمی وجود دارد و مربیان بومی، خارجی‌ها را بیگانه و مزاحم به‌شمار می‌آورند. مثلا همین اواخر بود که فرانک لمپارد، سرمربی چلسی در جلد امیر قلعه‌نویی فرو رفت و گفت:«بین تیم‌های مهم لیگ برتر، تنها سرمربی انگلیسی من هستم و به همین دلیل به من احترام گذاشته نمی‌شود. اگر خارجی بودم، وضعم فرق می‌کرد!» در هر صورت به‌خاطر اینکه فوتبال یک ورزش ایرانی نیست و ما هم قطب جهانی آن نیستیم، به‌ویژه در این سال‌ها معمولا واردات مربی داشته‌ایم تا اینکه صادرات داشته باشیم. با این همه بالاخره مربیانی هم به‌عنوان لژیونر به خارج از کشور راه یافته‌اند.

عمده ترانسفرهای فوتبال ایران در زمینه مربیگری به سال‌های دور برمی‌گردد؛ دورانی که کشور ما حداقل در منطقه یک سر و گردن از همه بالاتر بود و خب سایرین دنبال استفاده از دانش و تجربه مربیان ایرانی بودند. جلال طالبی و ابراهیم قاسمپور سال‌ها در تیم‌های اماراتی یا سایر کشورهای عربی کار کرده‌اند. نمونه مشهورتر در این مورد حشمت‌خان مهاجرانی است که تیم ملی ایران را بدون شکست به جام‌جهانی برد و اسم و رسم خوبی به هم زد. مهاجرانی بعد از جام‌جهانی1976 سابقه مفصل کار در فوتبال امارات و ازجمله تیم ملی بزرگسالان این کشور را دارد. قصه مرحوم ناصر حجازی و محمدان بنگلادش را هم که همه کم و بیش می‌دانند. ناصرخان ابتدا در محمدان بازیکن- مربی بود و بعد هدایت این تیم را پذیرفت. او با محمدان، 3بار قهرمان لیگ بنگلادش شد و البته عمده شهرتش در ایران به‌خاطر پیروزی بر پرسپولیس بود. در سال‌های جدیدتر 2سرمربی از تبار مهاجرزاده‌ها یا دورگه‌ها داشته‌ایم. افشین قطبی که گذرش به سرزمین پدری هم افتاد و در آخرین تجربه‌اش چندی پیش با یک تیم چینی به لیگ پایین‌تر سقوط کرد و الکس نوری که فقط در شناسنامه‌اش رد پایی از ایران دیده می‌شود. او در یک دوره پرفراز و نشیب هدایت وردربرمن را برعهده داشت و البته همیشه شایعه حضورش در فوتبال ایران به گوش می‌رسد. امید نمازی در آمریکا هم به همین دسته تعلق دارد.
دوره جدید اما دوره‌ای است که مربیان ایرانی از آموزگاری به کارآموزی شیفت کرده‌اند. خودتان خبرهایش را می‌خوانید و می‌دانید در مورد چه چیزی حرف می‌زنیم. وحید هاشمیان‌مدتی در دسته پنج آلمان با یک نفر دیگر به‌طور مشترک سرمربی یک تیم بود. او در حال یادداشت‌برداری در تمرینات بایرن گواردیولا هم دیده شد و حالا عضو کادرفنی تیم ملی است. الان فریدون زندی در بوندس‌لیگای سه کار می‌کند و مهدی مهدوی‌کیا هم در تیم‌های پایه هامبورگ مشغول است. امید می‌رود از این نسل بالاخره چند مربی باکیفیت برای فوتبال ایران بیرون بیاید.

برش
قابل توجه آقای برانکو!


طبیعتا در رشته‌های ورزشی دیگر که جایگاه جهانی بهتری داریم، مربیان بیشتری هم به خارج از کشور می‌فرستیم. شاید مشهورترین مربی غیرفوتبالی در این سال‌ها، رضا مهماندوست بوده باشد که هدایت تیم ملی تکواندوی آذربایجان را برعهده دارد. علیرضا نصرآزادانی هم در همین رشته سرمربی تیم ملی بلژیک است. یوسف کرمی نیز در یک تیم باشگاهی در کرواسی مربیگری می‌کند؛ کشوری که به قول برانکو نصف جمعیتش مربی فوتبال هستند، اما از ما مربی تکواندو می‌گیرد! حسین روحانی، سرمربی تیم ملی کاراته روسیه است و در این سال‌ها به تناوب در حدود 20کشور مربی کاراته داشته‌ایم. بخش چشمگیر دیگری از صادرات مربیان غیرفوتبالی هم به ورزش کشتی مربوط می‌شود که به نوعی اصلا مال ایران است. در المپیک2016 ریو جمشید خیرآبادی با تیم ملی جمهوری آذربایجان به مقام سومی رسید و حسین کریمی و حسن رنگرز هم سابقه هدایت تیم‌های ملی هند و مراکش را در کارنامه دارند. در خاتمه چند جمله هم از مهرزاد اسفندیاری‌فر، سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی چین تایپه بخوانید که سال گذشته در یک مصاحبه‌گفته بود: «میزان حقوق و دستمزد در ایران با چین تایپه اصلا قابل قیاس نیست و فقط این را می‌توانم بگویم که ۳۰ تا ۴۰ برابر پولی را که در ایران می‌گرفتم در اینجا دریافت می‌کنم».

این خبر را به اشتراک بگذارید