• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
یکشنبه 23 آذر 1399
کد مطلب : 118548
+
-

صاف تا کمی ابری با احتمال بارش موشک

زندگی در پناهگاه

زندگی در پناهگاه


 سردار محمد حیدری

در زمان جنگ وقتی بمباران شهرها و بعدتر موشک‎‌‎باران شروع شد، در شهرهای کوچک و بزرگ پناهگاهی وجود نداشت و لذا آن توصیه‎‌‎های حداقلی دولت به مردم این بود که با شنیدن آژیر قرمز به مناطق امن پناه ببرند. از این‎‌‎رو در چند‎‌‎ماه ابتدایی جنگ، تحمل این شرایط و ترک کردن محل کار و کاشانه برای مردم بسیار سخت بود و مردم خوف و واهمه داشتند. ولی بعد به این نوع روش زندگی و کمبودها خو کردند و خاموشی‎‌‎ها و برق رفتن‎‌‎ها و رفتن به پناهگاه به امری عادی تبدیل شد. آنها حداکثر کاری که می‎‌‎کردند به شیشه‎‌‎ها به‎‌‎صورت ضربدری نوارچسب می‎‌‎زدند تا در موج انفجار آسیب کمتری وارد شود یا پنجره را با لفافه‎‌‎ای می‎‌‎پوشاندند که اگر شب‌هنگام حمله هوایی صورت گرفت روشنایی وجود نداشته نباشد تا در حمله جنگنده‎‌‎های دشمن به‎‌‎عنوان خطر فرض شود.
در برخی شهرها مثل دزفول، اندیمشک، شوش و شهرهای مرزی دیگر - که تقریبا در معرض حملات روزانه و شبانه بودند- آن‎‌‎قدر حملات جنگنده‎‌‎ها و موشک‎‌‎باران‎‌‎ها زیادشده بود که دیگر برای مردم بارش بمب و موشک عادی بود و کسی به‎‌‎ دنبال پناهگاه نمی‎‌‎گشت. تنها واکنش مردم در این شهرها این بود که اگر جایی مورد اصابت موشک قرار می‎‌‎گرفت جمع شوند و با عملیات امداد و نجات مصدومان را از زیر آوار خارج کنند. خوشبختانه مردم ساکن شهرهای شرقی به هیچ‎‌‎عنوان درگیر این مسائل نشدند. تهرانی‎‌‎ها به‎‌‎عنوان ساکنان مرکز سیاسی، کمتر از مردم شهرهای مرزی در معرض بمباران و موشک‎‌‎باران بودند، اما با این حال مردم با سختی‎‌‎هایی مواجه بودند و آن شرایط را به‎‌‎دلیل اینکه می‎‌‎دیدند قاطبه مسئولان خودشان هم مانند مردم هستند، تحمل می‎‌‎کردند. مثل خود امام که هرگز راضی نشد محل زندگی‎‌‎اش را ترک کند و جای امنی برود.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید