• چهار شنبه 19 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 29 شوال 1445
  • 2024 May 08
پنج شنبه 20 آذر 1399
کد مطلب : 118339
+
-

پای صحبت‌های بهروز بقایی؛ بازیگر،کارگردان و فیلمنامه‌نویس

بعد از سکته، کرونا را هم شکست دادم

بعد از سکته، کرونا را هم شکست دادم


الناز عباسیان

صدای خاص و آشنای او نوستالژی دهه‌شصتی‌هاست؛ کسی که برای کودکان دیروز خاطرات خوشی را به جای گذاشته‌است؛ از سریال «دنیای شیرین» گرفته تا «دنیای شیرین دریا» و «جور دیگری باید دید». بهروز بقایی، بازیگر، کارگردان و فیلمنامه نویس، دانش‌آموخته رشته بازیگری و کارگردانی است. بقایی با بازی در نمایش‌هایی مانند «یک دقیقه سکوت» و «تنها راه ممکن»، «قرمز و دیگران»، «ایوانف» «هاملت با سالاد فصل» و مجموعه‌های دنیای شیرین دریا، «همسران»، «خانه سبز»، «سرزمین سبز» و...  برای تماشاگران تئاتر و تلویزیون شناخته‌شده است. این هنرمند ۶۷‌ساله خیلی خوب بلد بود مشکلات اعضای خانواده را در صمیمیت‌ها و یکدلی آنها ذوب‌کرده و سریال‌های جذاب بسازد. از آخرین فعالیت‌های تلویزیونی‌‌اش می‌توان کارگردانی سری دوم مجموعه «بازهم زندگی» را نام برد. البته او مدتی است به‌علت بیماری کم کار شده اما در دل آرزوی ساخت برنامه‌ای جذاب برای نسل جدید را دارد. با ما همراه باشید تا بخش‌هایی از صحبت‌های او را بخوانیم.

    از احوالات این روزهای خودتان بگویید. بعد از ابتلا به کرونا، حال عمومی‌تان چطور است؟
اوایل امسال به ویروس کرونا مبتلا شدم. مدتی در خانه ماندم و به لطف خدا و با پرستاری عزیزم حالم خوب است. البته همانطور که می‌دانید من یک تجربه حمله قلبی و در ادامه سکته مغزی را در روزهایی سخت و پراسترس در صحنه تئاتر داشتم. هر دوی این اتفاق با هم افتاد و باعث شد حتی مدتی قدرت تکلم نداشته باشم که به مرور زمان بهتر شدم. این اتفاق از سال۸۸ مسیر زندگی و نگرش مرا تغییر داد. این حادثه برای من یک اتفاق مسرت‌بخش و خوشایند بود؛ به‌خاطر اینکه باعث شد نگاه و دیدگاهم نسبت به بسیاری از مسائل تغییر کند و به من اجازه داد تا بتوانم طور دیگری به زندگی نگاه کنم.
    کرونا را چطور شکست دادید. از این تجربه سخت بگویید.
بله بعد از سکته، کرونا را هم شکست دادم. کسی که مبتلا نشده نمی‌داند کرونا چه بیماری سختی است و واقعا این ویروس سخت دست به عصایم کرده و هنوز در خانه قرنطینه‌ام. هم‌اکنون حالم بد نیست اما بقایای کرونا هنوز در جانم مانده‌است. من بیشتر از کسی که هنوز به این بیماری مبتلا نشده، می‌ترسم؛ چون طول درمانش را گذراندم و فهمیدم عجب بیماری سختی است. از همین جا از مردم عزیز مجددا درخواست می‌کنم تا کرونا را جدی‌گرفته و پروتکل‌های بهداشتی را رعایت کنند. جدی نگرفتن آن باعث لطمه‌زدن به دیگران می‌شود. جمله‌‌ معروفی است که می‌گوید «من برای سلامتی شما ماسک می‌زنم. » پس بیاید برای سلامتی خود و دیگران ماسک بزنیم.
    در چند‌ماه اخیر که شیوع ویروس کرونا محدودیت‌های اجتماعی بی‌سابقه‌‌ای ایجاد کرده و بسیاری از فعالیت‌های فرهنگی و هنری تعطیل شدند، هنرمندان زیادی متضرر شدند. به‌نظر شما راه برون‌رفت از این بحران حداقل برای هنرمندان چه می‌تواند باشد؟ اکران آنلاین فیلم‌های سینمایی، سینما‌ماشین، پخش از شبکه نمایش خانگی و...  می‌تواند به صنعت سینمای ایران کمک کند.
من معتقدم پخش فیلم‌ها به‌صورت آنلاین چندان موفق نبود. در این زمینه اظهارنظر خاصی ندارم اما گویا قرار است در حوزه تئاتر هم این تجربه‌ صورت‌بگیرد و تئاترها به‌صورت اینترنتی پخش‌شوند. بدون شک هر اقدامی که تئاتر را در این روزهای بحرانی، دوباره زنده کند ارزشمند است. اما باید درنظر داشت که آیا در کشور ما زیرساخت‌های اجرای آنلاین تئاتر وجود دارد؟ خیلی از کشورها پیش از شیوع ویروس کرونا تجربه تئاتر آنلاین را داشته‌‌اند اما در کشور ما این کار جدید است و ممکن است در مسیر با مشکلاتی روبه‌رو شود. اما به این اتفاق خوشبین هستم و امیدوارم راهگشا باشد.
    با وجود فشار اقتصادی و استرس کرونا، به‌نظرتان اجرای تئاتر آنلاین با مضمون مسائل روز و ژانر طنز یا کمدی می‌تواند در خوب کردن حال مردم مؤثر واقع شود؟
بله، البته اگر با مضمون طنز اجتماعی همراه باشد مردم هم استقبال خواهند کرد. کما‌اینکه هنر تئاتر مخاطبان خاص خود را دارد.
    به‌عنوان یک فیلمساز باسابقه تلویزیون وضعیت برنامه‌های فعلی صدا‌وسیما را در این شرایط جامعه چگونه ارزیابی می‌کنید؟ چرا مثل سریال‌های دهه‌های گذشته ساخته نمی‌شود؟
من بیشتر شبکه نمایش نگاه‌می‌کنم ولی معتقدم ایراد کار در برنامه‌ریزی فرهنگی شبکه‌هاست. متأسفانه ما فراموش کرده‌ایم که به یک برنامه‌ریزی فرهنگی برای گروه‌های مختلف نیاز‌داریم، این برنامه‌ریزی حتما نیازمند فکر، ذهنیت و تسلط است. مشکل دیگر که باعث این اتفاق شده، این است که هم‌اکنون کسانی که وارد به‌کار نیستند بر سر کار حضور دارند، درصورتی‌که در گذشته افراد باتجربه‌‌ای بر سر کار بودند ولی متأسفانه الان این تجربه زیاد نیست.
    به برنامه‌ریزی فرهنگی برای گروه‌های مختلف اشاره کردید و ما یاد سریال دنیای شیرین و دنیای شیرین دریا افتادیم. چرا دیگر اینگونه سریال‌های متناسب با گروه کودک‌و‌نوجوان ساخته نمی‌شود؟
دلیل استقبال مردم از این سریال‌ها تلاش و کوشش سازندگان آن و بازی صادقانه و سالم عوامل بود. الان برای کودکان کارهایی در تلویزیون می‌شود اما کافی و درخور این نسل نیست؛ مثل همین خاله‌ها و عموهایی که می‌بینید اما خیلی کارهای بهتر از این می‌شود کرد. ما با کودکان درست تا‌نمی‌کنیم. کودکان غذای فرهنگی مفصل‌تری می‌خواهند. کودکان را جدی نمی‌گیریم. باید برای این گروه سنی سریال‌های اختصاصی بسازیم؛ مثلا آن زمان قرار بود دنیای شیرین در تمام ایران ادامه پیدا کند و همینطور جلو برویم؛ مثلا «دنیای شیرین جیران» را بسازیم که برای آذری زبان‌های عزیز بود یا مثلا «دنیای شیرین صحرا» و... که برای تمام قومیت‌ها و شهرها قرار بود بسازیم اما شبکه کودک و مدیران آن با طرح ما موافقت نکردند و دیگر تیم ما از هم جدا شد و امکان ادامه کار وجود نداشت. جای خیلی از کارها در تلویزیون خالی است. وقتی به برنامه‌سازی‌ها توجه می‌کنم نیاز به خانه‌تکانی جدی به چشم می‌آید که از لختی و بی‌حرکتی دربیاید؛ چرا که پیش از این شاهد نیروی محرکه ویژه‌ای در برنامه‌های تلویزیونی بودیم و رادیو و تلویزیون ما این روزها هم به این بالندگی و طراوت نیازمند است.
    ماندگارترین و دوست‌داشتنی‌ترین نقشی که بازی کرده‌‌اید کدام است؟ از دید شما و از دید مردم.
دنیای شیرین دریا هم برای مردم و هم برای خودم اثر قابل‌قبولی بود.
    هم‌اکنون مشغول کار جدیدی هستید؟
حس می‌کنم آثار کرونا هنوز در ذهنم باقی مانده‌است و هم‌اکنون نمی‌توانم کاری انجام دهم و فعلا در منزل هستم و در خانه قرنطینه‌ام. فیلم تماشا می‌کنم و گاهی کتاب می‌خوانم.
    پیشنهاد کتاب یا فیلم خاصی دارید تا مخاطبان ما در روزهای بیشتر ماندن در خانه سراغ‌شان بروند؟
کتاب‌های ادبیات کهن ما از جمله شاهنامه فردوسی از کتاب‌هایی  هستند که هر ایرانی باید بخواند. درباره فیلم اما پیشنهاد خاصی ندارم.
    شما اهل نوشتن‌‌ هستید و اشعار زیادی سروده‌‌اید. این فرصت قرنطینه خانگی اثر جدیدی از شما به جا گذاشته‌است؟
نه. مدتی است که شعر تازه‌ای نگفته‌ام. فعلا از کار بیکار شده‌ایم و خانه‌نشین هستیم، تا ببینیم بعدا چه خواهد شد.
    اجازه بدهید کمی فضای گفت‌وگو را تغییر داده و از فرزند هنرمندتان بپرسیم. آقای بهرنگ بقایی چه می‌کند؟
پسرم بهرنگ چند سال پیش ازدواج کرده و از فرانسه به ایران آمده‌است. ما مانند دو دوست در کنار هم هستیم و گاهی در کارها همکاری داریم. بهرنگ نوازنده، نقاش و نویسنده است. البته شاید در جریان باشید که بهرنگ فرزند دختر زنده یاد استاد مرتضی احمدی هم هست و قرار است کارهای زیادی برای پدربزرگ هنرمندش انجام دهد.
    آقای بقایی! نوه‌دار هم شده‌‌اید و گویا این بچه حالتان را خیلی خوب می‌کند؟
بله. نوه عزیزم یونا تقریبا  ۲ساله است و ارتباط خیلی خوب و صمیمی‌ای با او دارم. بچه‌ها همیشه برای من در اولویت بوده‌اند؛ فرق نمی‌کند بچه، نوه‌ام باشد یا بچه فامیل یا بچه‌های همسایه و دیگر بچه‌های ایران. از زمانی که به یاد دارم برای بچه‌ها وقت زیادی صرف می‌کردم و کار‌کردن برای بچه‌ها برایم لذتبخش و زیبا بود.
    پس با این حساب باید منتظر یک کار جدید از شما در حوزه کودک و نوجوان باشیم؟
از تلویزیون که هیچ خبری نیست اما دوست دارم دوباره برای تلویزیون کارهایی بسازم مثل سریال «نوعی دیگر»یا دنیای شیرین دریا؛ واقعاً جای چنین کارهای خانوادگی‌ای در تلویزیون خالی است. تأکید می‌کنم اگر بخواهم فیلم یا سریال جدیدی بسازم بدون شک در ژانر کودک و نوجوان خواهد بود.
    شنیده‌‌ایم در خصوص ساخت فصل دوم دنیای شیرین دریا از شما دعوت به همکاری شده‌است؟
صحبت‌هایی شده اما مثل خیلی از کارها، جدی نیست. امیدوارم هرچه زودتر چنین کارهای نوستالژیکی فصل‌های جدید و امروزی داشته باشند.
    کار جدیدی به شما پیشنهاد شده‌است؟
کاری پیشنهاد شده و داستانش درباره خانه سالمندان است. هم‌اکنون فیلمنامه‌اش را می‌خوانم. اگر حضور در این پروژه را بپذیرم یکی از نقش‌های اصلی این فیلم سینمایی را ایفا خواهم کرد.
    بزرگ‌ترین سرمایه زندگی‌تان بعد از چنددهه فعالیت هنری چیست؟
یک سری داشته‌ها که از جوانی با خودم بود و کمک به رشد من کردند جزئی از سرمایه‌های من هستند. امیدوارم قدر زحمات بقایی را بدانند. همچنین بودن در قلب مردم هم سرمایه بزرگی است.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید