پاییز تیراژهای میلیونی
وقتی عناوین سخن میگویند
جمال رهنمایی
تعداد کتابهایی که در چاپ مجدد با تیراژهای چند ده هزار تایی در بازار کتاب سالهای پس از انقلاب در ویترینهای کتابفروشیها به چشم میخوردند، کم نبود. چند روزنامه مطرح کشور نیز تیراژهای میلیونی بهخود دیدند. وقتی میبینیم حدود 40درصد جمعیت 36میلیونی کشور در این سالها شهرنشین بوده، متوجه میشویم که بخش زیادی از مردم در این سالها اهل خواندن و مطالعهکردن بودهاند. این شوق آموختن و دانستن با ورود به دهه60 و بهخصوص در سال1363 با افزایش تیراژ برخی از عناوین تغییرات معناداری بهخود دید. کتابهای نظری و ایدئولوژیک با عناوین مبارزه و مقاومت از همه گروههای فکری جامعه و گزارشها و تحلیلهای روزانه، آهستهآهسته جایگاه برتر خود را به کتابها و مقالاتی میدادند که به بررسی رویدادها و تحولات و تحلیلهای دوران ثبات و عمیقشدن در ریشههای رویدادهای اجتماعی وتبعات حاصل از آن پرداخته بودند. وقتی این اعداد را صرفنظر از گسترش دنیای دیجیتال و مدیا با عددهای امروزی تیراژ کتاب و روزنامه برای جمعیت 75درصدی شهرنشین ایران 85میلیونی، مقایسه کنیم، تغییرات خیرهکننده خبر از تحولات بسیار در سلیقه، انتظارات و احوالات اجتماعی مخاطب ایرانی میدهند. آثار ادبی و رویکرد غالب مضمونهای آنها در قالب کتاب، قصه، نمایشنامه، فیلم و تئاتر و میزان استقبال مخاطب از آنها یکی از مهمترین نشانههای پارادایم فکری رایج جامعه است و ادبیات میتواند نشانگر خوبی برای درک و تحلیل میزان حساسیت مردم در موارد گوناگون باشد. هنگامی که موضوعی در مجموعه فرمهای ادبی رایج زمانه پررنگتر و پرتعدادتر میشود، نشاندهنده آن است که این موضوع بخش بزرگتری از مردم را به میزان بیشتری تحتتأثیر قرار داده است. از این نگاه، جریانهای ادبی نشاندهنده بخش غالب جریان زندگی هستند و به تعبیری آینه افکار زمانه خود بهحساب میآیند؛ گویی در این سالها مردم با آشناشدن با بخش کمدانش وجودخود، به خواندن و یادگیری بهعنوان راهحلی برای جبران آن، توجه بیشتری نشان دادهاند.