پیش از تباهی
«صادق قطبزاده» ۲۴ شهریور ۱۳۶۱ اعدام شد
حمیدرضا محمدی
دربارهاش نوشتهاند: «خرداد 1349 آقای صادق قطبزاده برای نخستین بار به نجف آمد و در شب 31خردادماه در منزل [آیتالله] سیدمصطفی [خمینی] به سر برد.» و از آن زمان، ارتباطش با امام خمینی قوت گرفت تا جاییکه هنوز یک هفته از انقلاب نگذشته بود، در جلسهای، او را خطاب قرار داد «به تو حکم شرعی میکنم بروی تلویزیون...». و چنین هم شد اما چرخ روزگار چنان چرخید که 4سال بعد، در دادگاه تلویزیونی گفت: «... مطلقا با کوبیدن جماران و منزل امام به اعتبار عاطفی خودم نسبت به امام، [مخالف بودم] ولی البته [با] بقیه نقشه مثل گرفتن مراکز سپاه، کمیته، رادیو و تلویزیون، محاصره جماران، من کاملا موافق بودم».
اما آنچه در زندگی صادق قطبزاده، مغفول مانده است، سالهایی بود که در کشورهای عربی یعنی لبنان، سوریه و مصر فعالیت میکرد و با سیدموسی صدر و چریکهای عرب ارتباط داشت. این ارتباط و آن جایگاه نزد امامخمینی چنان بود که حتی مأموریت یافت تا پیگیر وضعیت امام موسی صدر شود. در یکی از اسناد ساواک به تاریخ 12آذر 1357آمده است: «[امام] خمینی 2نفر از نزدیکان خود را به لیبی فرستاده است تا در مورد سرنوشت موسی صدر تحقیق کنند و درصورتیکه نامبرده در لیبی به سر میبرد تقاضای آزادی او را بنمایند ولی نامبردگان نتوانستهاند در مأموریت خود توفیق بهدست آورند...».
او جدا از امام صدر، از دوستان مصطفی چمران هم بود و به نوشته او، قطبزاده بود که واسطه آشناییشان شد؛ «وقتی صادقِ پاریس [صادق قطبزاده] برای من نوشت که اینجا یک مرد روحانی است به نام امام موسی صدر و از این کارها میکند، من گفتم که اینها دیوانه هستند. من کجا بروم... آن موقع عضو جبهه ملی آمریکا و مسئول نشریات و کتابها بودم... بعد به صادق نوشتم: دیوانهای؟! چت شده؟! گفت: تو این حرفها را نمیفهمی... باید بیایی و ببینی، و واقعا هم دیدم که حق با او بود.»