چهارگانه فتح
نگاهی به سلسله عملیاتی که به آزادسازی خرمشهر انجامید
علیرضا احمدی
آزادسازی خرمشهر در سوم خرداد1361نتیجه یک فرایند حدود یکساله بود که طی آن با انجام 4عملیات بزرگ و موفق «ثامن الائمه» و شکست حصر آبادان درمهر1360، «طریقالقدس» در آذر1360، «فتحالمبین» در فروردین 1361و «الی بیتالمقدس» در اردیبهشت و خرداد1361، ایران توانست به دروازههای خونینشهر برسد. درحدود یک سالی که از آغاز جنگ تحمیلی تا شکست حصر آبادان گذشت، ایران شرایط دشواری را در جنگ و صحنه سیاسی داخل کشور ازسر گذراند. ازیکسو رژیم بعث عراق نبرد گستردهای را علیه ایران در جبهههای غرب و جنوب بهراه انداخته بود و با تمام قوا سعی در پیشروی داشت که اگرچه «نتوانست به اهداف نظامی خود دسترسی پیدا کند و آهنگ حملات عراق پس از 2ماه تهاجم مستمر، به کندی گرایید»، اما تلاشهای ایران درجریان انجام عملیاتهای مختلف برای بیرون راندن ارتش عراق از مناطق اشغال شده نیز موفقیت چشمگیری بههمراه نداشت که بهعنوان مثال میتوان به عدمدستیابی به اهداف مدنظر در 2 عملیات «نصر» و «توکل» به فرماندهی بنیصدر در دیماه 1359 اشاره کرد. ازسوی دیگر اوضاع سیاسی داخل ایران با تلاطمهای بسیاری همراه بود که حتی در مقاطعی نگاهها را از جبهه منحرف و به درگیریهای سیاسی معطوف میکرد.
مخالفتها با بنیصدر در ارکان حکومت هر روز ابعاد گستردهتری بهخود میگرفت و این وضعیت بر تحولات جبههها نیز سایه افکنده بود، اقدامات رئیسجمهور زاویهای میان نیروهای ارتش و سپاه بهوجود آورد که بر کیفیت دسترسی به اهداف از پیشتعیین شده در نبردها ازسوی نیروهای ایرانی تأثیر منفی برجا گذاشت. گلایه نیروهای مردمی و سپاه از عدمهمکاری بنیصدر با آنها در جبهه روزبهروز بیشتر میشد و به ایجاد موجی از ناامیدی درمیان رزمندگان ایرانی میانجامید. در این میان موج ترورها در کشور ازسوی گروههای ضدانقلاب که به شهادت جمع زیادی از مسئولان ارشد کشور از وزیر و وکیل گرفته تا مردم عادی منتهی شد، اوضاع سیاسی کشور را در شرایط نگرانکنندهای قرار داده بود، اما همه اینها سبب نشد کفه ترازوی نبرد به سود عراق سنگین شود، چرا که تحرکات نظامی ایران در ماههای نخست جنگ، صدام را به این نتیجهگیری رساند با توجه به اینکه جمهوریاسلامی در برابر حملات گسترده عراق تا آخرین نفس مقاومت میکند و درهمین راستا از سقوط شهرهایی مانند آبادان، سوسنگرد و اهواز جلوگیری کرد، «با تداوم جنگ نمیتواند به اهداف سیاسی خود دست یابد». برهمین اساس با توجه به افزایش تلفات، خسارات و هزینههای جنگ، عراقیها استراتژی «تثبیت زمینهای اشغال شده» را درپیش گرفتند. درچنین شرایطی پس از اینکه امامخمینی(ره) در خرداد1360بنیصدر را از فرماندهی کلقوا کنار گذاشتند و بهدنبال آن مجلس شورای اسلامی نیز رأی به عدمکفایت سیاسی رئیسجمهور داد و او را از مقامش عزل کرد، تنشها در کشور کاهش یافت و اوضاع سیاسی کشور به هارمونی کافی رسید و بهتبع آن، انسجام به جبهههای نبرد ایران بازگشت و شرایط برای طرحریزی «عملیاتهای بزرگ» با هدف بازپسگیری مناطق اشغال شده و «بیرون راندن ارتش متجاوز بعثی» فراهم شد.
با تغییر اوضاع سیاسی، حواسها در تهران به جنگ معطوف شد و وضعیت جبههها مورد بازبینی قرارگرفت که در نتیجه آن شاهد رفع پاشنهآشیل «ضعف هماهنگی میان فرماندهان ارتش و سپاه» در عرصه نبرد بودیم و طی 9ماه 4عملیات بزرگ به مرحله اجرا درآمد که به آزادسازی حدود 8600کیلومتر مربع از مناطق اشغالی انجامید و درپی آن ارتش عراق نیز بهناچار حدود 2500کیلومترمربع دیگر از مناطق اشغال شده را تخلیه کرد. نخستین گام در سلسله عملیات آزادسازی زمینهای اشغالی ایران در مهر 1360و با عملیات ثامنالائمه(ع) برداشته و در عملیات بیتالمقدس در خرداد1361تکمیل شد.
مشخصات عملیات
نام عملیات: ثامنالائمه(ع)
رمز: نصرمنالله و فتحقریب
منطقه نبرد: شمال آبادان و شرق کارون با هدف شکست حصر آبادان
زمان: پنجم و ششم مهرماه 1360
نیروهای عملکننده: از ارتش لشکر77خراسان با گردانهای پیاده و توپخانه و از سپاه درمجموع 16گردان پیاده
نتایج: خروج آبادان از محاصره/ آزادسازی دو جاده مهم اهواز-آبادان و ماهشهر-آبادان/ آزادسازی کامل شرق کارون
ضربه اول
از اواخر سال1359 و پس از تأکید امامخمینی(ره) بر شکست حصر آبادان، تحقق این مهم در دستورکار نیروهای نظامی کشور قرارگرفت، اما بحرانهای سیاسی داخلی ناشی از تحرکات بنیصدر و همچنین ورود منافقین به فاز مسلحانه در خرداد1360، طرحریزی برای دستیابی به چنین هدف مهمی را مشکل مینمود تا اینکه خلع بنیصدر از فرماندهی کلقوا و بهدنبال آن عزل وی از رئیسجمهوری توسط مجلس شورای اسلامی زمینهای شد برای تغییر راهبردهای نظامی ایران از «نبرد کلاسیک» به «جنگ انقلابی».
تحول در مدیریت جنگ به تغییر در صحنه نبرد انجامید و به دورهای از رکود در جبههها پایان داد. برهمین اساس از اول مرداد تا اوایل مهر1360حدود 11عملیات محدود با اهداف گوناگون و نتایج مختلف طراحی و اجرا شد تا زمینه برای اجرای نخستین عملیات بزرگ بازپسگیری زمینهای اشغالی ایران فراهم شود؛ عملیات ثامنالائمه که طرح اولیه آن در اوایل خرداد1360با نام «حمزه سیدالشهدا» توسط سپاه آماده و در شورایعالی دفاع به تصویب رسید، نخستین عملیات گسترده در مرحله جدید جنگ، پس از خلع بنیصدر از فرماندهی کل قوا محسوب میشد که قرار بود با شیوهای نو، تهاجم سنگینی علیه نیروهای نظامی عراق به اجرا درآید.
این عملیات در تاریخ 5مهرماه1360و پس از گذشت حدود 11ماه از محاصره شهر آبادان، آغاز شد و یگانهای عملکننده از لشکر77 خراسان گرفته تا نیروهای سپاه پاسداران مأموریت داشتند با حمله به نیروهای عراقی حاضر در شرق رودخانه کارون که از ساحل شرقی تا جاده ماهشهر- آبادان را دربر میگرفت، این منطقه را که 130کیلومتر مربع وسعت داشت و شامل 2 جاده مهم آبادان - اهواز و آبادان- ماهشهر میشد، آزاد کنند. فرماندهی عملیات در قرارگاه که بهصورت مشترک توسط تیمسار قاسمعلی ظهیرنژاد از ارتش و یوسف کلاهدوز از سپاه انجام میشد، طرح حمله را از 4محور «دارخوین» با هدایت حسن باقری و سرهنگ دوم مهدی فرمنش، محور«فیاضیه» با هدایت رحیم صفوی و سرهنگ منوچهر کهتری، محور «ذوالفقاری» با هدایت غلامعلی رشید و سرهنگ منوچهر امینیان و محور جاده ماهشهر با هدایت اسحاق عساکره و فرمانده یگان ژاندارمری این منطقه تدارک دیده بود. با آغاز عملیات در ساعت یک بامداد 5مهر نیروهای عملکننده ایرانی در اکثر محورها پیشروی مناسبی داشتند و تا طلوع خورشید بخش مهمی از مواضع دشمن تصرف شد و این روند در روز اول با مقاومت نافرجام دشمن در برخی محورها به روز دوم رسید که درنهایت نیروهای خودی در بعدازظهر منطقه مهم «پل حفار» را بهصورت کامل تصرف کردند و خط دفاعی ایران در ساحل شرقی کارون تشکیل و آبادان پس از 349روز، از محاصره خارج شد.
مشخصات عملیات
نام عملیات: طریقالقدس
رمز: یا حسین(ع)
منطقه نبرد: دشت آزادگان
زمان: 8تا15آذر1360
نیروهای عملکننده: 28گردان پیاده، 7گردان زرهی و 8گردان مکانیزه از ارتش و سپاه
نتایج: آزادسازی شهر بستان و 70روستای منطقه/ رسیدن به مرزهای بینالمللی
فتحالفتوح
با موفقیت عملیات ثامنالائمه که مقطع مهمی در عرصه نبرد ایران و عراق تا آن زمان بهحساب میآمد و با ثبات سیاسی و امنیتی در کشور نیز همراه شد، شاهد شکلگیری تحولات قابلتوجهی در مسیر تحقق هدف آزادسازی مناطق اشغالی کشور بودیم که در دو حوزه «استراتژی نبرد» و «سازمان رزم» متبلور شد. براین اساس در حوزه استراتژی نبرد «طرحریزی سلسلهوار» مدنظر فرماندهان ارتش و سپاه قرار گرفت و در زمینه سازمان رزم، پس از انتصاب علی صیاد شیرازی به فرماندهی نیروی زمینی ارتش، هماهنگی ویژهای میان ارتش و سپاه در برنامهریزی و اجرای طرحهای نبرد ایجاد شد.
ازسوی دیگر سپاه با توسعه سازمان رزم و تشکیل تیپهای خود، توانایی عملیاتیاش را برای عملیات بعد از شکست حصر آبادان ارتقا داد. با توجه به اینکه مشخص شد انجام عملیات طریقالقدس نیاز به توان رزمی بیشتری نسبت به عملیات قبل دارد، سازماندهی نوین نیروها در سپاه در دستورکار قرار گرفت و تیپهایی ازجمله 25کربلا به فرماندهی مرتضی قربانی و با نیروی استانهای شمالی، 14امامحسین(ع) به فرماندهی حسین خرازی و با نیروهای استان اصفهان و 31عاشورا به فرماندهی محمدعلی جعفری و با نیروی استانهای آذربایجان غربی و شرقی، دراین مقطع تشکیل شدند. علاوه بر اینها قرارگاه عملیاتی مشترک کربلا نیز باهدف هماهنگی هرچه بیشتر ارتش و سپاه فعال و درهمین قرارگاه هم بود که منطقه غرب سوسنگرد و شهر بستان برای وارد کردن ضربه مهلک دوم به ارتش عراق انتخاب شد.
جغرافیای این عملیات که در ابتدا «کربلا-1» نامیده شد اما بعدا به دلایل سیاسی به «طریقالقدس» تغییر نام داد، از شمال ارتفاعات «الله اکبر» و «میشداغ»، از جنوب «رودخانه نیسان» و «شهر هویزه»، از غرب «تنگه چزابه» و مرزهای بینالمللی و از شرق شهر سوسنگرد را در برمیگرفت و سه برابر منطقه عملیاتی ثامنالائمه و حدود 600کیلومترمربع بود که البته بحثهای مفصلی بین فرماندهان جنگ درباره انتخاب این منطقه عملیاتی مطرح و درنهایت با توجه به تناسب زمین و وسعت با توان رزمی نیروهای ایران، بستان انتخاب شد.
یکی از نکات محوری و قابلتوجه در عملیات طریقالقدس، «نبرد اطلاعاتی» دو طرف است که درنهایت دست برتر ایران دراین حوزه، نقش اساسی در موفقیت عملیات داشت. ارتش عراق با فعالیتهای گسترده اطلاعاتی، تاحدود زیادی مطمئن بود که حمله ایران از منطقه غرب سوسنگرد انجام میشود و با توجه به این موضوع اقدامات تاکتیکی و عملیاتی وسیعی را دراین منطقه انجام داد؛ آنها گمان میکردند نیروهای ایرانی از سمت جاده «حمیدیه - سوسنگرد» عمل میکنند، درحالیکه تلاش اصلی رزمندگان در منطقه رملی شمال عملیات معطوف بود که ارتش عراق آن را «منطقه غیرقابل عبور» تشخیص داده بود و همین غافلگیری بزرگ، ضربه مهلکی به پیکر ارتش عراق وارد کرد.
عملیات طریقالقدس حدود 2ماه پس از عملیات ثامنالائمه، درحالی حدود 30دقیقه بامداد 8آذر1360آغاز شد که فرماندهی یگانهای هجومی برعهده سپاه بود، ارتش مسئولیت پشتیبانی داشت و عملیات هم ازسوی غلامعلی رشید و سرهنگ منفردنیاکی بهصورت مشترک فرماندهی میشد. حمله از منطقه رملی آغاز شد و بارش باران حرکت نیروهای ایرانی را آسانتر میکرد؛ همین موضوع سبب شد نخستین گروه از رزمندگان در لحظات اولیه حمله خود را به مواضع دشمن در غرب شهر بستان برسانند و تا حدود ساعت 10صبح روز عملیات، این شهر را پس از 427روز اشغال، آزاد کنند. تا روز 13آذر نبرد سنگین در محورهای مختلف منطقه عملیاتی ادامه داشت، اما درنهایت ارتش عراق از پاتکهای خود طرفی نبست و عملیات موفق طریقالقدس که امامخمینی(ره) در پیام تبریک خود آن را «فتحالفتوح» نامید، درآخرین روز آذرماه و با استقرار نیروهای ایران در سواحل شمالی رودخانه نیسان به پایان رسید.
مشخصات عملیات
نام عملیات: فتحالمبین
رمز: یا زهرا(س)
منطقه نبرد: منطقه شوش و دزفول
زمان: دوم تا دهم فروردین 1361
نیروهای عملکننده: 124گردان پیاده و 9گردان زرهی از ارتش و سپاه
نتایج: آزادسازی 2400کیلومترمربع از زمینهای اشغالی ایران/ خروج شهرهای دزفول، اندیمشک، شوش از دیدمؤثر دشمن
پیروزی آشکار
شکست در عملیات طریقالقدس دومین ضربه سنگینی بود که بر پیکر ارتش بعثی وارد شد و عراقیها برای جبران آن دست به اجرای پاتکهای سنگین باهدف بازپسگیری شهر بستان زدند که با ناموفق بودن آنها، 2ماه پس از آزادسازی این شهر، از 17بهمن1360حمله سنگینی را به تنگه چزابه طراحی کردند که البته آنهم به نتیجه دلخواه عراقیها ختم نشد. ارتش عراق علاوه بر وارد آوردن فشار برای اشغال دوباره بستان، یک هدف ویژه را در حمله شدید به تنگه چزابه دنبال میکرد؛ آنها قصد داشتند با «برهم زدن سازماندهی یگانهای رزمی» ایران، عملیات بعدی را به تأخیر بیندازند.
دراین میان درعرصه سیاسی نیز تحولات قابل توجهی بعد از پیروزی در عملیات طریقالقدس تا آغاز عملیات فتحالمبین بهوقوع پیوست؛ در 19بهمن1360با شناسایی خانه تیمی منافقین در منطقه زعفرانیه تهران، ضربه سنگینی به تیمهای ترور باقیمانده آنان در ایران وارد شد و موسی خیابانی به همراه همسرش و اشرف ربیعی، همسر مسعود رجوی، در درگیری با نیروهای سپاه و کمیته کشته شدند. از سوی دیگر ایران در اسفند1360طرحهای صلح سازمان ملل و سازمان کنفرانس اسلامی را رد و روی سه شرط «خروج بیقید و شرط ارتش عراق از خاک ایران»، «پرداخت خسارات جنگ» و«کیفر متجاوز» تأکید کرد. دراین میان طرحریزی برای انجام عملیات فتحالمبین در شرایطی انجام شد که ارتش عراق میکوشید با درگیر کردن توان رزمی ایران در تنگه چزابه از حمله گسترده بعدی جلوگیری کند، اما موفق نشد. طراحان عملیات منطقه «غرب رودخانه کرخه» را برای سومین حمله گسترده ایران انتخاب کردند که نقش محوری برای آزادسازی خرمشهر داشت. منطقه عمومی عملیات «از شمال به ارتفاعات تیشهکن، دالپری، چاه نفت و تپه تیسفون، از جنوب به ارتفاعات میشداغ، تپههای رملی و چزابه، از شرق به رودخانه کرخه و از غرب به مرز بینالمللی در شمال و جنوب فکه» محدود میشد. عراقیها که تقریبا مطمئن بودند ایران در منطقه غرب رودخانه کرخه عملیات میکند، 2 روز قبل از آغاز حمله باهدف به تأخیر انداختن آن، در منطقه «شوش» و «رقابیه» دست به حملاتی زدند که اگرچه درنهایت دفع شد، اما فرماندهان را برای اجرای فتحالمبین به تردید انداخت؛ چرا که آرایش نظامی منطقه دچار تغییرات بسیاری شده بود و بهنظر میرسید عراقیها نسبت به تحرکات نیروهای ایرانی هوشیار شدهاند. با رفع تردیدها درمیان فرماندهان که حتی به دیدار فوری محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه با امامخمینی(ره) نیز انجامید، عملیات (که براساس تفألی به قرآنکریم و نوید پیروزی آیات سوره «فتح»، فتحالمبین نامگذاری شد) در بامداد دوم فروردین1361با 4 قرارگاه قدس، نصر، فتح و فجر آغاز شد. در مرحله نخست عملیات نیروهای ایرانی پیشرویهای قابلتوجهی داشتند و باوجود فشار سنگین ارتش عراق برای بازپسگیری نقاط تصرف شده، مرحله دوم نیز به شکست سنگین عراق انجامید و سومین مرحله عملیات نیز در هفتمین روز فروردین1361آغاز شد که با عقبنشینیهای گسترده ارتش عراق همراه شد و در نهایت دستاوردهایی ازجمله «آزادسازی 2400کیلومترمربع از زمینهای اشغالی ایران شامل دهها بخش و روستا و جاده مهم دزفول- دهلران»، «نزدیک شدن نیروهای خودی به مرز در منطقه غرب شوش و دزفول»، « خروج شهرهای دزفول، اندیمشک، شوش و مراکز مهمی چون پایگاه شکاری دزفول از تیررس دشمن» و «انهدام بیش از 4لشکر ارتش عراق» حاصل شد. برهمین اساس کارشناسان نظامی دنیا این عملیات را «خفتبارترین شکست ارتش عراق از آغازجنگ تاکنون» ارزیابی کردند. این پیروزی نیروهای ایران با انعکاس جهانی وسیع نیز همراه شد و نگرانیهایی را درمیان حامیان صدام بهدلیل تغییر معادلات در عرصه نبرد میدانی ایجاد کرد.
مشخصات عملیات
نام عملیات: بیتالمقدس
رمز: یا علیابن ابیطالب(ع)
منطقه نبرد: غرب رودخانه کارون و شهرستان خرمشهر
زمان: 10اردیبهشت تا سوم خرداد1361
نیروهای عملکننده: 14تیپ پیاده و یک تیپ زرهی از سپاه و 3 لشکر و 5تیپ از ارتش
نتایج: آزادسازی خرمشهر، هویزه و جاده اهواز- خرمشهر/ خروج شهرهای اهواز، حمیدیه، سوسنگرد و جاده اهواز- آبادان از تیررس دشمن/ رسیدن به مرزهای بینالمللی
ضربه نهایی
با پایان موفقیتآمیز عملیات فتحالمبین، انجام هرچه سریعتر عملیات بعدی با هدف آزادسازی دیگر مناطق اشغالی استان خوزستان در منطقه غرب رود کارون در دستورکار فرماندهان نظامی قرار گرفت و براین اساس طرح «بیتالمقدس» در جلسه شورایعالیدفاع به تصویب رسید. دراین فاصله در عرصه سیاسی، سوریه که از ابتدای جنگ جانب ایران را گرفته بود، از اواخر فروردین1361خط لوله نفت عراق به دریای مدیترانه را بست و همچنین جلوی قطارهای حامل آذوقه از ترکیه و لبنان به عراق را گرفت. با قطع صدور نفت عراق از سوریه، عواید نفتی این کشور کاهش محسوسی داشت که بر مشکلات عراقیها در عرصه نبرد میافزود. ازسوی دیگر از این مقطع آمریکا کمکهای اطلاعاتی خود به ارتش عراق را ازطریق یک کشور ثالث شدت بخشید تا از برهم خوردن توازن قوا در منطقه جلوگیری کند.
در چنین شرایطی آزادسازی حدود 5هزارکیلومترمربع از سرزمینهای اشغال شده در جنوب کشور، اصلیترین اولویت فرماندهان در جبهههای نبرد بهحساب میآمد؛ هنوز خرمشهر، هویزه و پادگان حمیدیه در تصرف بعثیها بود و نیروها به همه خطوط مرزی استان خوزستان نرسیده بودند.
بنابراین برنامهریزیها ازسوی ارتش و سپاه برای اجرای عملیات گسترده بیتالمقدس آغاز شد. 2گروه جداگانه از ارتش و سپاه در مدت 20روز، شناساییها و طرحریزیهای مفصلی انجام دادند که برای عراقیها غافلگیرانه بود؛ چرا که آنها گمان نمیکردند ایران طی یک عملیات بخواهد همه مناطق اشغالی بین اهواز و خرمشهر را آزاد کند و وسعت منطقه عملیاتی مدنظر ایران برای آنان قابل پیشبینی نبود، زیرا «وسعت آن حدود 30برابر منطقه عملیاتی ثامنالائمه، حدود 10برابر منطقه عملیاتی طریقالقدس و حدود دوبرابر منطقه عملیاتی فتحالمبین» بود.
در نهایت مرحله نخست عملیات در بامداد دهم اردیبهشت1361آغاز شد و ارتش عراق که با انجام شناساییهای متعدد از حمله گسترده ایران برای آزادسازی خرمشهر مطمئن بود، با حدود 10تیپ زرهی، 5تیپ مکانیزه، 17تیپ پیاده، 7گردان کماندویی و واحدهایی از ارتش خلقی در محورهای مختلف، دربرابر رزمندگان ایرانی صفآرایی کرد.
درمرحله نخست عملیات بیتالمقدس که با سه قرارگاه عملیاتی قدس، فتح و نصر به فرماندهی قرارگاه مرکزی کربلا اجرا شد، نیروهای ایران با عبور از کارون موفق شدند به جاده اهواز- خرمشهر دست یابند. دراین مرحله نصب پلهای تاکتیکی روی کارون نقش مهمی در موفقیت رزمندگان داشت. در مرحله دوم عملیات که ساعت 22:30 شانزدهم اردیبهشت1361آغاز شد، نیروهای قرارگاههای فتح و نصر (که در ابتدا قرار بود به سمت خرمشهر حمله کنند اما ترفند عراقیها طرح را عوض کرد) در محور حسینیه به نوار مرزی رسیدند و بعثیها مجبور به عقبنشینی از هویزه و جفیر شدند. در مرحله سوم عملیات که از ساعت22نوزدهمین روز اردیبهشت آغاز شد، با وجود وارد شدن خسارات و تلفات سنگین به عراقیها، اما تمرکز آنها در خطوط پدافندی، از رسیدن نیروهای ایرانی به اهداف تعیین شده جلوگیری کرد.
مرحله چهارم عملیات بیتالمقدس درحالی بامداد سوم خرداد1361آغاز شد که نیروهای ایرانی با انجام تدارک وسیع برای وارد آوردن ضربه نهایی به بعثیها آماده شده بودند. دراین مرحله که باحضور حدود 12گردان رزمی پیاده انجام شد، نیروهای عملکننده موفق شدند پس از تکمیل محاصره خرمشهر و اسیرکردن تعداد زیادی از نظامیان عراقی، حوالی ساعت 11صبح وارد خرمشهر شوند و این شهر را پس از 576روز آزاد کنند. براساس آمارهای موجود، عراق دراین عملیات 16هزارکشته و مجروح داشت و 19هزار نظامی این کشور اسیر شدند و حجم وسیعی از تجهیزات نظامیشان از تانک و نفربر گرفته تا خودرو و هلیکوپتر منهدم شد.
اکنون علاوه براینکه ایران بزرگترین پیروزی سیاسی- نظامی خود را در جریان جنگ تحمیلی بهدست آورده بود، عراق خطر سقوط بصره را نیز بهشدت بیخگوش خود احساس میکرد و کارشناسان سیاسی و نظامی جهان موفقیت ایران در عملیات بیتالمقدس را «نقطه عطفی در جنگ» و «کلید پیروزی ایران بر عراق» میدانستند که میتواند با تغییر همه معادلات، سرنوشت جنگ را تعیین کند.