ویترین/ جاسوسان شمسآباد بالا
جاسوسان شمسآباد بالا، نوشته پریناز علیش، رمانی است که در آن جدال سنت و تجدد دیده میشود. مهارت نویسنده در سینما و نقاشی است و کتاب، هم جنبه قصهگویی دارد و هم جنبه تاریخنگاری. در ابتدای رمان نیز نوشته شده که این اثر هم براساس وقایع تاریخی و هم براساس وقایع غیرتاریخی نوشته شده و این غیرتاریخی آن بسیار مهم است، چراکه جنبه تخیل و بازسازی را میرساند که در اصل بازسازی زندگی و تجربه زیسته خود نویسنده است. در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«آقایی که شما باشید، باقر داماد دوم خانواده که همه او را بُوریس (و اغلب اوقات به غلط بووریس) صدا میزنند، در یک غروب بهاری سال۱۳۰۴ وقتی که حیاط سفارت ایران در بلژیک غرق نور آخر روز بود و همه مست بوی گل و هوای گرم تابستان بودند، با ملوک اعظم آشنا شد.
- مثل اینکه حوصله شما هم سر رفته. صحبت فقط درباره سیاست و احتمال شروع جنگه.
ملوک اعظم که عادت به گفتوگو با مرد ایرانی غریبه و جوان را ندارد، دستپاچه میشود. خیره به جوان، جواب نمیدهد. اطرافش را نگاهی میاندازد و دوباره به بیرون پنجره زل میزند.
- شما در بروکسل محصلید؟
- نخیر.
- محصل نیستید. پس توریست هستید؟ بروکسل شهر خیلی قشنگ و تاریخیایه.
ملوک اعظم از سؤال بیمقدمه این ناشناس جا میخورد و خجالت میکشد. به دور و اطراف نگاهی میکند، انگار در پی راه فراری است، میگوید: نه در پاریس.
- پاریس خوبه؟ بله بله پاریس برای دیدن عالیه. من تازگی اونجا بودم، البته نه برای درس، من در برلین تحصیل کردم.»
انتشارات تاریخ ایران این کتاب 378صفحهای را با شمارگان هزار نسخه، به بهای 78هزار تومان منتشر کرده است.