وداع «بیوران» با کولبری
اهالی روستای بیوران در سردشت آذربایجانغربی با آمدن گاز و اینترنت، اشتغال از راه گردشگری و بومگردی را جایگزین کولبری کردهاند اگرچه که این روزها این مشاغل زیر سایه کرونا رفتهاند
ستاره حجتی- خبرنگار
روستای «بیوران» از توابع شهرستان سردشت آذربایجانغربی است. سال 94خبری ناگوار از این روستا منتشر شد که بهمن بر سر کولبران منطقه آوار شده و 20نفر از کولبران جوان جان خود را از دست داده بودند. اگرچه کولبرها همه از این روستا نبودند، اما این اتفاق سهمگین تمام آبادی را در بهت فروبرده بود. زمستان بود و نرسیدن لولههای گاز به روستا، شمایل آن را همچنان در سیمای کهن نگه داشته بود، اما حالا ورود گاز و اینترنت به مهمترین تغییر برای روستایی تبدیل شده که در 2بخش علیا و سفلی، حدود 2هزار نفر را در خود جای داده است. در بیوران کولبری جای خود را به گردشگری داده است.
یکدهه کولبری
سال 94، بیشتر جوانترهای روستا بهکار «کول» مشغول بودند و آنها که دیگر رمق این کار را نداشتند، صبح تا شام را در قهوهخانهها سپری میکردند. فصل انگور و تاک اما اندک زمانی برای کاری بود که ارزشافزوده چندانی به بار نمیآورد. انگورها در جعبههای مرتب روانه بازار میشدند و فروش مستقیم در بازار سردشت، تنها درآمد حاصل از جغرافیای حاصلخیز و آب و هوای کمنظیر روستا بود. سال 92با بسته شدن بازارچههای رسمی مرزی در اواخر دولت دهم، مرز هم با کار مشقتبار کولبری معنی میشد. سخت شدن شرایط اقتصادی و کسادی بازار در مبادی رسمی مبادلههای مرزی محلی در اوایل دهه 90، موجب رواج کولبری بهعنوان راهحل برای تامین معاش اهالی این روستای کردنشین شد. حالا اما با گذشت چند سال، اتفاقی در بیوران رخ داده که مسیر جدیدی پیش روی مردم گذاشته است. ناصر، یکی دیگر از اهالی بیوران است که در سفر به این منطقه میزبان ما شد. او میگوید: «گاز که به روستا رسید، دست ما را باز گذاشت. زمستانهای بیوران سرد و نفسگیر است. گاز برایمان نعمت مهمی بود و حالا هرچند به دلیل کرونا تعداد گردشگرانی که به روستا میآیند، زیاد نیست، اما میتوان امکانات خوبی برایشان فراهم کرد. راستش بسیاری از بخشهای روستا به همان شکل سابق مانده است. بیوران در همه فصلهای سال زیباست. بهار با تاکستانها و شکوفههایش و تابستان و پاییز و حتی زمستان با برف زیبا.» او از دسترسی همه اهالی به اینترنت هم ابراز رضایت میکند و توضیح میدهد: «یادتان هست وقتی بهمن ۹۴ در پی آن حادثه ناگوار به بیوران آمده بودید، عکسها و فیلمها را چقدر با زحمت به شما رساندیم؟ حالا کافی است در اینترنت جستوجو کنید؛ همهجا پر است از تصاویر روستای بیوران.»
چراغی در تاریکی
از ناصر سؤال میکنم چه چیزی باعث شد اهالی آستینی برای خودشان بالا بزنند و حالا راهی به غیر از کولبری و نگاهی جز به کوههای مرزی داشته باشند؟ او پاسخ میدهد: «دیگر باید کاری میکردیم. سختگیری در مرز زیاد بود و کولبری هم خطرناک. در چندماه گذشته هم که مرز کاملا بسته بود و باغداری منطقه هم که فصلی است.» او میخندد و ادامه میدهد: «مجبور شدیم فکری کنیم. همه ما که نمیتوانیم برویم جای دیگری زندگی کنیم. در جاهای دیگر هم که کار فراوان نیست. فکر کنم اینترنت هم کمک زیادی به همه کرد. بالاخره وقتی ناچار باشی، راهحلی پیدا میکنی.» شاید صحبتهای ناصر تمام آن چیزی باشد که اتفاق افتاد، اما در مورد بیوران چیزهای دیگری هم به کمک آمد. به گزارش فرمانداری سردشت، سال 98عملیات گازرسانی به بیوران و 6روستای مجاور آن آغاز و تا بهمن همان سال به پایان رسید. همزمان نخستین اقامتگاه بومگردی هم افتتاح شد. بهنظر ورود اینترنت پرسرعت و در اختیار بودن گوشیهای هوشمند هم منجر به خلق ایدههای بیشتری شده است.
اهالی بیوران شاید هنوز هم نگاهی به مرز داشته و چشمانتظار پایان کرونا باشند، اما بدون شک به انتخاب خود جامعه محلی، مسیری دیگر به سمت توسعه پیشرویش باز شده؛ مسیری که اگرچه به آرامی پیش میرود، اما جایگزین مناسبی برای شغلی است که با جان جوانان روستا بازی میکند.
مکث
یک اتفاق جدید
کاوه، از اهالی بیوران است. زندگی او تغییرات زیادی نسبت به سال 94داشته است. ازدواج کرده و حالا پسر کوچکی دارد که سروصدایش تمام خط تلفن را پر کرده است. کاوه میگوید: «اوضاع اقتصادی ما هم مثل همه مردم خوب نیست. کرونا که آمد، مرزها کاملا بسته شد. قبلش هم سختگیری زیادی میکردند، اما با آمدن گاز گردشگری را رونق دادیم. حالا مردمی که باغ و تاکستان دارند، خودشان دست بهکار شدهاند، خانهها را کمی مرتب و در باغها امکاناتی برای پذیرایی از گردشگران فراهم کردهاند. البته هیچکدام اینها مردم را ثروتمند نکرده و گرفتاریهای خودمان را داریم.»