سال91یک سال مانده به انتخابات ریاستجمهوری یازدهم وقتی علیاکبر صالحی، وزیر وقت امور خارجه خبر از گشایشهای بینالمللی در لغو تحریمهای سازمان ملل علیه ایران برای سال92میداد، هیچ جریان سیاسی شائبه سیاسیکاری و فعل انتخاباتی برای دولت محمود احمدینژاد قائل نبود. صالحی با علم به مذاکرات پنهانی نمایندگان ایران و آمریکا در عمان سعی در تزریق امید به مردم گرفتار در تنگناهای معیشتی داشت و همه جریانها نیز همراهی میکردند. در پایان همین دهه مخالفان دولت تدبیروامید گارد بسیار سفت و سختی مقابل شرایط مشابه ایجاد شده برای دیپلماسی ضدتحریمی حسن روحانی گرفتهاند. دونالد ترامپ، رئیسجمهور افراطی و ضدتوافقات جهانی آمریکا از کاخ سفید اخراج شده است و انتخاب جو بایدن یکبار دیگر فرصت دیپلماسی را برای تیم مسئول و همکار سابق دیپلماسی 2کشور فراهم آورده است. با این حال منافع باندی برخی اقلیتها و گروههای تندرو در داخل کشور هرگونه تغییر شرایط در بستر سیاست خارجی کشور را بیاهمیت و نادیده میانگارد و همچنان بر بسته نگه داشتن درهای اقتصادی و معیشتی روی مردم اصرار میورزد. چهرههای سیاسی در گفتوگو با همشهری انتخابات1400را سنگ بنای مخالفت این جریانات میدانند و معتقدند تا تاریخ انتخاباتی 28خردادماه سال بعد مخالفان دولت مجال تنفس به حسن روحانی و کابینهاش نخواهند داد. البته این صحبت آنان یک ضمیمه مهم هم دارد: نظام به تصمیم بازگشایی مجدد در روابط خارجی رسیده و سنگاندازیهای مخالفان هم راه به جایی نخواهد برد.
قاسم میرزایینکو، نماینده سابق مجلس
4 سال رنج مردم باید ثمر دهد
مذاکره همیشه یکی از عوامل مهم ارتباطات بینالمللی است. خیر و صلاح در این است که مردم از این فشار طاقتفرسا بیرون بیایند. این امر ربطی به این دولت و آن دولت ندارد، بلکه کشور با یک فشار سنگین تحریمی مواجه است که شیوع بیماری کرونا نیز بر آن شدت بخشیده است. بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه کشور باید از کجا منابع مورد نیاز کشور را تامین کنند؟ برای کشوری که اقتصادش وابسته به نفت است، چگونه باید منابع ارزی حاصل از آن تضمین شود؟ وقتی FATF را تصویب نکردند و مجمع تشخیص مصلحت نظام حاضر نیست رایجترین مسائل بانکی را بپذیرد، دولت چه باید بکند؟ آقای قالیباف، رئیس مجلس که میگوید نگاه ما باید به داخل باشد، به خوبی میداند که مسائل کشور نهایت 40درصد به حوزه عملکردی دولت وابسته است، ولی 60درصد مسائل تحریم است. عمده مشکلات بهخاطر این است که ما روابط بینالمللی و منطقهای مناسبی نداریم. منافع ملی کشور میطلبد که گفتوگوی با آمریکا صورت گیرد. حاصل سختی و رنجی که مردم طی 4سال ریاستجمهوری دونالد ترامپ در آمریکا متحمل شدند، میتواند این باشد که با انتخاب بایدن در آمریکا، مستحکم تر و با دست پر پای میز مذاکره بنشینند.
حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده سابق مجلس
این همانیسازی به سود دشمنان
ایران با توجه به تغییر شرایط سیاسی آمریکا باید به سمت برداشتن تحریمها حرکت کند و این امر بهتر است از طریق کانال برجام صورت گیرد، چون درخصوص آن تابوشکنی صورت گرفته است. آقای بایدن با چند حکم میتواند زمینه احیای برجام را فراهم کند . برخی عناصر تندرو خیلی زود این مسئله را به فضای رقابتهای داخلی کشاندند. برخوردهای توهینآمیزی میشود. یکی از ائمه جمعه که مسئولیت مستقیمی هم ندارد رسما میگوید آنهایی که آمدن بایدن را یک فرصت میدانند، یا نادانند یا خائن. این توهین است و باب گفتوگو در این حوزه را میبندد. اینها نشان میدهد در کشور ما برخی افرادی که عملا ضرری از تحریمها ندیدند، بهدنبال افزایش تنشها حرکت میکنند، درصورتی که واقعیت قضیه این است که هر گامی که به سمت کاهش تحریمها برداریم به سود کشور است و هر کسی که تحریمی را بردارد خدمت به کشور است. خیانت به کشور این است که بهانه بهدست مرتجعین عرب و صهیونیستها بدهیم و آنها خوشحال شوند. این همانیسازی بین بایدن و ترامپ فقط به سود دشمنان ایران تمام میشود.
محمد هاشمی، عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام
استراتژی تنشزدایی در دستور کار قرار بگیرد
مذاکرات احتمالی ایران و آمریکا به دو شکل مطرح است؛ یکی مذاکره در چارچوب برجام و گروه1+5 است و دیگری بحث مذاکره مستقیم و دوجانبه با آمریکا و خارج از برجام مطرح است. مسائلی که آمریکاییها مایل به انجام مذاکره درباره آنها بودند، موضوعات قابل مذاکرهای نبودند. برای مثال، مسائل موشکی و نفوذ منطقهای ایران از مسائل مورد علاقه آمریکاییهاست که ایران تمایلی برای مذاکره در این زمینهها ندارد. چراکه استراتژی جمهوری اسلامی درباره این موضوعات کاملا مشخص است و آنها را قابل مذاکره نمیداند. تامین امنیت اسرائیل یکی از عناصر تغییرناپذیر سیاست آمریکا در خاورمیانه است درحالیکه ایران، اسرائیل را بهعنوان یک رژیم اشغالگر و کودککش به رسمیت نمیشناسد و مواضع خود را درباره این رژیم تغییر نخواهد داد.درباره مذاکره ایران و آمریکا پیرامون برجام و در چارچوب 1+5 هم باید گفت آنچه برای ایران اهمیت دارد، کاهش فشارهای اقتصادی و کاستن از اثرات تحریمهاست. این نیازمند آن است که در خارج از مرزها، سیاست تنشزدایی با کشورهای منطقه و همسایگان و در داخل توجه به تولید باکیفیت و صدور کالا و ارزآوری مورد توجه قرار گیرد. این مسئله نیاز چندانی به مذاکره با آمریکاییها ندارد. اما در جایی که آمریکاییها بخواهند برای ایران مشکلی ایجاد کنند، مذاکرات میتواند پیرامون آن مسائل شکل بگیرد.
ابوالقاسم رئوفیان، دبیر کل حزب ایران زمین
منفعت بازگشت به برجام
به همان اندازه که خروج ترامپ از برجام تنش زا بود، بازگشت بایدن به برجام تنش زدا خواهد بود، من از یکسو برخلاف تندروها که مدام با کج سلیقگی و کوبیدن بر طبل اختلافات برجام را توافقنامهای بیثمری میدانستند و از سوی دیگرنیز برخلاف جمعی دیگر که در مقابل برجام واداده شده محسوب میشوند و فکر میکنند با برجام اوضاع بهصورت معجزه واری خوب خواهد شد، معتقدم هنوز برجام منتج به نتایج خوبی نشده است و باید از ظرفیت آن به درستی بهره برد. در شرایط فعلی نیز بیشترین منفعت بازگشت آمریکا به برجام تسهیل روابط اقتصادی ایران با دنیاست که باید برای ایجاد آن مدبرانه گام برداشت.
محمد حسن آصفری، نماینده اراک
بازگشت به برجام با 2پیش شرط
طی 5سال گذشته جمهوری اسلامی همواره تلاش کرده که برجام را حفظ کند، دلیل این امر نیز اثبات دو موضوع بوده است؛ یکی اینکه اهل مذاکره است و دوم هم اینکه ایران هرگز بهدنبال ساخت سلاح اتمی نبوده است. در این مدت این آمریکا بوده که با نقض برجام به دنیا نشان داده توافقنامههای بینالمللی نیز از سوی این کشور فاقد وجاهت قانونیاند. اگر آنها خواستار بازگشت به برجام هستند، پیش شرط اول لغو تحریمهاست و دیگری جبران 152میلیارد دلار خسارتی است که با خروج آمریکا از برجام به ایران و مردم ایران وارد شد.
حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی
مزد نظام به مقاومت مردم
اینکه برخی اصولگرایان میگویند بایدن و ترامپ برای ایران هیچ فرقی نمیکند، یک شوخی است و دارند خودشان را گول میزنند. چهرههای خودسر این جریان باید توجه کنند مخالفتهایشان در سطح و ترازی نیست که بتواند روال طبیعی همکاریهای بینالمللی ایران را تحتتأثیر قرار دهد و سنگی جلوی دولت باشد. اکثریت قاطع گروههای سیاسی، چه اصولگرا چه اصلاحطلب، از این روند منطقی حمایت میکنند. تندروها باید توجه کنند که تصمیمات کلان سیاست خارجی موضع و جمعبندی واحد سطوح بالای مسئولیتهای نظام است. نظام علاقهمند است هر چه زودتر شرایط اقتصادی ایران عادی شود. مردم بعد از مقاومت مردانهای که در طول دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ در آمریکا مقابل تحریمها نشان دادند، توقع دارند ثمره آن را ببینند.
جلال میرزایی، نماینده ادوار مجلس
لجبازی با منافع ملی
با کنار رفتن ترامپ، فرصت دوبارهای برای ادامه تنشزدایی در روابط خارجی و کمکردن مشکلات مردم پیش آمده است. در هفتههای اخیر بهخصوص بعد از مشخص شدن نتایج انتخابات آمریکا برخی افراد خیلی نگرانند که مبادا دولت موفق شود بخشی از مشکلات را کم کند و از فشارها بکاهد. آقای روحانی موضعگیری درست و بحقی دارند، چون در پایان دوره ریاستجمهوری خودشان بهسر میبرند و در مجموعه وزرای دولت هم کسی برای انتخابات1400اعلام آمادگی نکرده است. آقای ظریف، وزیر امور خارجه وقتش را گذاشته تا این مشکلات را با گفتوگو و مذاکره بکاهد و مانع و ظلم را از سر مردم بردارد. بنابراین علت نارضایتی مخالفان دولت مشخص نیست، بلکه بهنوعی لجبازی با منافع ملی و نادیده گرفتن مولفههای امنیت ملی است.
حسن بهشتیپور، کارشناس مسائل سیاست خارجی
مذاکره، هدف نیست، وسیله است
مسائل سیاست خارجی نباید موضوع رقابتها و دعواهای سیاسی در داخل کشور باشد. مذاکره یک روش و شیوه برای حل مشکل است و بهخودی خود هدف محسوب نمیشود. مسئله ایران، نفس مذاکره یا عدممذاکره نیست. مذاکره صرفا یک روش است. بنابراین اگر ما اقدامات لازم را برای حل مشکلات خود و انجام یک مذاکره موفق انجام دهیم، در اینصورت مذاکره میتواند راهگشا باشد، در غیراینصورت اگر 100سال هم مذاکره کنیم، به نتیجه نخواهیم رسید.
عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب
قدرت داخلی را تقویت کنیم
بدون تقویت عناصر داخلی نهتنها نخواهیم توانست مشکلات را از طریق مذاکره با خارج حل کنیم، بلکه مذاکره در این شرایط موجب تضعیف بیشتر ما خواهد شد. اگر قرار باشد انتخاباتی نظیر انتخابات اخیر مجلس با مشارکت پایین برگزار شود، همان بهتر که گفتوگوها توسط همین دولت صورت بگیرد. در این صورت ممکن است دستاوردهایی حاصل شود، اما اگر فکر میکنیم انتخابات آینده موجب تقویت و استحکام بیشتر کشور میشود، بهنظر من هیچ ایرادی ندارد که مذاکرات به استقرار دولت بعدی موکول شود.
حسین سبحانینیا، عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری
بایدن با روحانی مذاکره نمیکند
رفتن ترامپ از کاخ سفید امکان دارد زمینهای را برای مذاکرات ایران و آمریکا در آینده فراهم کند ولی بعید بهنظر نمیرسد که در ماههای پایانی دولت آقای روحانی و ماههای ابتدایی دولت آقای بایدن این اتفاق بیفتد. دولت آقای بایدن با دولت در حال رفتن آقای روحانی مذاکره نمیکند بلکه با دولتی پشت میز مذاکره مینشیند که ضمن برخورداری از حمایت رهبری و مردم، زمان کافی را نیز برای به نتیجه رسیدن مباحث دارا باشد. دیوار بیاعتمادی بین تهران و واشنگتن در دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ بلندتر شد و تشدید تنشها را بهدنبال داشت. در چنین شرایطی امکان ندارد که ظرف چندماه زمینه آغاز مذاکرات فراهم شود، چه رسد به اینکه مذاکرات به نتیجه برسد و آثارش هم برای جامعه مشخص و ملموس باشد. در 2 ماه باقیمانده تا شروع بهکار رسمی جو بایدن بهعنوان رئیسجمهور آمریکا، بیشتر توجه او و تیمش متوجه خنثی کردن دعواهای حقوقی است که ترامپ در دادگاههای مختلف برای آنها رقم زده بنابراین وقتی دولت بایدن رسما کار خودش را شروع کند و مستقر شود عملا سال۹۹ به پایان رسیده است، بعد از تعطیلات عید هم که فضای انتخابات ریاستجمهوری در ایران شکل میگیرد. در چنین اوضاعی خیلی بعید است دولت آقای روحانی حتی اگر وارد مذاکره هم شود بتواند کاری انجام دهد. برخی در دولت خوشخیال هستند و فکر میکنند ظرف چند هفته میشود مسائل عمیق بین ایران و آمریکا را حل کرد. این همان خوشخیالی است که آنها در زمان مذاکرات برجامی هم داشتند اما نگاه به واقعیتهای صحنه نشان میدهد که توقع رقم خوردن چنین نتیجهای تنها خوشخیالی است. همین الان هم یک برجام بیجان بین ایران و 1+4 وجود دارد فقط آمریکا در این جمع نیست. با نگاهی به قرائن، شواهد و تجربیات گذشته معتقدم بازگشت بایدن به برجام نیز پروسه سهل و سریعی نخواهد داشت بنابراین با سرعت و ظرف چند هفته از آغاز به کار دولت جدید آمریکا شاهد این اتفاق نخواهیم بود، پس به عمر دولت آقای روحانی نمیرسد.
محمد مهاجری، فعال رسانهای اصولگرا
خروج از تحریم، عزت جامعه است
جریانهای سیاسی کشور ما دنبال قدرت هستند و برای کسب قدرت هر کاری میکنند. من به اصلاحطلبان کاری ندارم چون وابستگی فکری و سیاسی به آنها ندارم. اما در مورد اصولگرایان فکر میکنم که آنها در جاهایی بهمراتب بیشتر از اصلاحطلبان بهدنبال قدرت هستند و گاهی به حذف رقیب، هتک حرمت، بیادبی و مهمتر از همه دروغ گفتن هم روی آوردهاند. وقتی که ترامپ کاندیدای ریاستجمهوری آمریکا میشود بهعنوان قاتل سردار سلیمانی منفور مردم ایران است اما میبینیم بخشی از جناح اصولگرا اصلا به این نکته توجه نمیکنند و هنوز هم دوست دارند ترامپ بر سر کار باشد. حداقل آنقدر غیرت نداریم که بگوییم اگر قاتل سردار سلیمانی کنار میرود، هرکس دیگری هم جای او بیاید ابراز خوشحالی کنیم. دلیلش این بود که فکر میکردند اگر حزب دمکرات در آمریکا روی کار بیاید ممکن است در داخل کشور یک فضای سیاسی بهوجود بیاید که اصلاحطلبان در وضعیت بهتری قرار بگیرند.
چون دولت اوباما برجام را امضا کرد، بخشی از اصولگرایان معتقدند ممکن است دمکراتها همان کار را انجام بدهند و یک گشایش اقتصادی در جامعه ایجاد شود. من کاری به درست یا غلط بودن این گزاره ندارم. بهنظر من اهمیت آنجا نیست. اهمیت اینجاست که بخش تندروی جناح اصولگرا احساس کرد ممکن است همه کاندیداهای تندرویی که دارد ببازند و به همین دلیل شروع کرد به بیان این ادعا که دولت غربگراست و میخواهد با غرب مذاکره کند. من شخصا مذاکره را نه مثبت و نه منفی میدانم. از نظر من منافع ملی اولویت دارد و هرکسی میخواهد از منافع ملی دفاع کند فرقی ندارد که اصلاحطلب و یا اصولگرا باشد. در وضعیت بیماری کرونا، بیپولی دولت و کاهش سطح درآمد و نابودشدن بسیاری از مشاغل قرار داریم و بخش اعظم این اتفاقات نتیجه تحریمهاست. هرکسی راهی برای خروج از تحریمها پیدا کند، بهمعنای عزتآفرینی برای جامعه است. دوستان اصولگرای ما میخواهند این عزت توسط جناح رقیب ایجاد نشود وگرنه خودشان اصلا مخالف چنین چیزهایی نیستند. / جماران
فریدون مجلسی، دیپلمات سابق و کارشناس روابط بینالملل
دولت بعدی اهل مذاکره نخواهد بود
میان بایدن و ترامپ تفاوتهای زیادی وجود دارد. ترامپ انسان معقولی نبود و نمیتوانست سیاستهای درستی در پیش بگیرد اما بایدن با سیاستورزی استاندارد آشناست و منافع کشورش را لحاظ میکند و درباره توافقنامه برجام هم شخص او در دولت اوباما حضور داشته است و به نوعی در انعقاد برجام نقش داشته است. ممکن است در ذهن بایدن چنین باشد که تیم دیپلماسی ایران از اختیارات کافی برخوردار بودند که برجام منعقد شد. در این صورت این احتمال وجود دارد که دوباره مذاکراتی در بگیرد. اگر هم بداند که وقتی تیم مذاکرهکننده هستهای به ایران بازگشتند با لنگه کفش از آنها استقبال شد و بسیاری از تندروها در ایران خواهان پارهشدن برجام بودند که در این صورت مذاکره با دولت فعلی میسر نمیشود. واقعیت این است که این طرف در داخل نیز آقای روحانی از مقطعی بهطور کامل تسلیم نیروهای تندرو شد و اکنون تمایل روحانی به مذاکره اصلا اهمیتی ندارد و تردید نکنید که از داخل اجازه مذاکره به روحانی داده نمیشود؛ دولت بعدی هم اهل مذاکره نخواهد بود. اما همه گروههای سیاسی باید بدانند که منافع ملی چقدر اهمیت دارد. مذاکره با غربیها صرفا مربوط به دوران آقای روحانی نیست و میدانیم چنین مذاکراتی در دوران آقای احمدینژاد و سال91در عمان آغاز شد اما میدانیم که مردم از التهاب خستهاند و میخواهند شرایط آرام را تجربه کنند؛ بنابراین به اعتقاد من میان نظر مردم و برخی مسئولان درباره اصل مذاکره تفاوت وجود دارد/ نامهنیوز
سه شنبه 4 آذر 1399
کد مطلب :
116769
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/OYXLN
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved