کمآبی، ما را رها نمیکند
بررسی وضعیت کمبود آب در ایران با توجه به پیشبینیها از بارش سالانه، در گفتوگو با کارشناسان این حوزه
شبنم مجیدی ـ روزنامهنگار
200سال باید بگذرد تا سطح آبهای زیر زمین برسد به آنچه 50سال قبل داشتیم. 200سال باید نه آبی بیاشامیم، نه کشاورزی کنیم، نه صنعت و تولید داشته باشیم و نه هیچ آبی را هدر دهیم تا همه آن 250میلیمتر بارش سالانه اندکمان زیر زمین ذخیره شود. و شاید اینگونه نسلهای بعدی در سرزمینی خشک و بدون آب برای حیات تقلا نکنند. بارشهای سال قبل در ایران و بهخصوص در ماههای پایانی سال98و ابتدای99 آن قدر خوب بود که حتی گفته میشد در چند دهه اخیر بیسابقه بوده است. به گفته مسئولان و پیشبینیها، امسال نیز بارشها در حد نرمال و در بعضی مناطق بالاتر از نرمال خواهد بود. اما آیا این بارشهای نرمال و بیشتر از نرمال در یکیدوسال اخیر، مشکلی از کمبود آب کشور کم میکند؟ در گفتوگو با 2کارشناس حوزه آب این مسئله را بررسی کردیم.
ما با خشکی عجین هستیم
دکتر سعادت حنیفیان، مدرس دانشگاه و محقق در حوزه آب، میگوید: ذات و شالوده آب و هوای کشور ما، خشک و نیمهخشک است که آن هم متاثر از طول و عرض جغرافیایی است. با توجه به شرایط تابش نور خورشید، میزان فاصله با خط استوا و تقسیمبندی بارشها در کل کره زمین، ما در یک موقعیت خشک و نیمهخشک قرار گرفتهایم. همیشه همین بوده است.
این پژوهشگر میگوید: مردم ما هنوز درکی از خشک و نیمهخشکبودن کشور ندارند. باتوجه به شرایط کشور نیاز به آموزش بهتری داشتند. همه دلیل اینکه نسبت به این آموزشها بیتوجهی شد و کسی به بهینهسازی مصرف آب اهمیتی نداد و... تکیه ما بر درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت بود. از عصر مدرنیزه به این سو، یعنی از زمانی که صنعت نفت در کشور ملی شد، تغییرات اقلیمی نیز شدت گرفت و پراکنش زمانی و مکانی بارشها تغییر کرد. در این زمان به جای اینکه ما بیشتر به فکر توجه به آب و مراقبت از آن باشیم تا خشکسالی بر تولید و کشاورزی چیره نشود، بیخیالی طی کردیم، چون همیشه خیالمان راحت بود که درآمد ثابتی از فروش نفت داریم.
دلخوش به بارشهای موقت نباشیم
حنیفیان با بیان اینکه همیشه به داشتهها و پتانسیلهای کشاورزی بیاعتنا بودهایم، میگوید: نسبت به اقلیم و کاشت محصولات کمآببر بیاعتنا بودهایم. ارزش آب را ندانستهایم، ارزش اقلیم، خاک، پهناور بودن سرزمین، چهارفصلبودن کشور و ارزش 2موهبت الهی، یعنی رشتهکوههای البرز و زاگرس را ندانستهایم. این دو رشتهکوه آب را ذخیره میکنند، اما ما نتوانستهایم از این ذخایر آب استفاده کنیم و این آبها در دشتها رها و بخشی از آنها از فلات ایران خارج میشوند. اگر کل آبهای موجود شامل آبهای جاری، جریان رودخانهای، سطحی، بارشها و آبهای ذخیرهای و... را 100درصد درنظر بگیریم، 80درصد آن از دست میرود و ما فقط 20درصد آن را به چرخه مصرف میبریم.
او ادامه میدهد: اما آیا این فریادها به گوش همه میرسد؟ مردم! دلخوش به بارشهای موقت پارسال و امسال نباشیم. اگر قرار باشد یک کشور مطلوب و بینیاز داشته باشیم، باید به پتانسیلهای کشاورزی توجه بیشتری کنیم.
اگر نفت تمام شود و آب هم تمام شود، نسل آینده چه کار باید کند؟ کشاورزی را خوار و ذلیل کردهایم. نهادههای کشاورزی هم آرامآرام از دست میرود. خشکسالی هم به واسطه گازهای گلخانهای و تغییرات اقلیمی چیرهتر میشود.
او با اشاره به اینکه آینده بسیار بسیار خطرناکی برای کشورمان پیشبینی میکنم، میافزاید: مثلا اینکه آب دریاچه خزر را تصفیه کنیم و آن را مثلا به استانهای سمنان و تهران برسانیم، هزینهبر است. هزینه استخراج، تصفیه، ساختن لولههای انتقالی به سمت فلات مرکز و همچنین پیامدهای زیستمحیطی چنین اقدامی بسیار بالاست. فرض کنیم چقدر از دل طبیعت باید شکافته شود تا آب را به مرکز ایران برسانیم.
دکتر حنیفیان ادامه میدهد: اگر میخواهیم برای کشور و نسلهای آینده حیات را باقی بگذاریم باید از حالا شروع کنیم. باید پوشش گیاهی و جنگلی ایجاد کنیم، ارقامی را کشت کنیم که پوشش گیاهی را تامین کنند تا شاید به وضعیت 30سال پیش بازگردیم.
80درصد آبهای جاری تلف میشود
این استاد دانشگاه میگوید: با اعمال مدیریت صحیح، عملیات آبخیزداری، صرفهجویی در مصرف، کمتر استحصال کردن، مدیریت روی چاهها، کنترل کشت محصولات جالیزی و پرآببر و تغییر الگوی کشت، میتوانیم 80درصد آب جاریای که تلف میشود را برگردانیم. اکنون 20درصد از آبهای جاری را استفاده میکنیم. با استفاده از مدیریت درست میتوانیم آن را به 40درصد برسانیم. این یعنی 2برابر. در این صورت میتوانیم امیدوار باشیم که نسلهای آینده دوام بیاورند.
او به بارشهای سالانه کشور اشاره میکند و آن را در بلندمت فاجعه میداند: 250 تا 260میلی متر، میانگین بارش سالانه در کشور ایران است. از طرف دیگر در 50سال گذشته سالانه یک متر پایینرفت آبهای زیرزمینی را داشتهایم؛ یعنی سفرههای آب زیرزمینی در 50سال 50متر پایینتر رفته است. اگر مدیریت درست روی مصرف آب داشته باشیم، آبیاری غرقابی نداشته باشیم، مصرف آب آشامیدنی و مصرف آب صنعتی هم تعطیل باشد و بهطور کامل نزولات جوی را به سفرههای آب زیرزمینی انتقال دهیم، هر 4سال یک بار، یک متر آب اضافه میشود. یعنی 200سال زمان نیاز داریم تا سطح آبهای زیرزمینی را به 50سال قبل برگردانیم.
حنیفیان در آخر اضافه میکند: الان اواخر پاییز هستیم و هنوز بارانهای خوبی نداشتهایم. مردم باید بپذیرند زمین ما خشک است.
بارشها نسبت به سال گذشته کمتر است
هدایت فهمی، کارشناس مسائل آب و رئیس مرکز تحقیقات پژوهاب گستر، با بیان اینکه سال گذشته تا آخر شهریور سال آبی خوبی بود و از نرمال کمی بالاتر بود، ادامه میدهد: معمولا به این صورت است که در سالهای ترسالی یا بالاتر از نرمال، تنش آبی در شهرها و مناطق، بهویژه غرب و شمال کشور و نواحی مرکزی کم میشود و بنابراین کمبود آب مسئلهساز نیست.
او ادامه میدهد: اما نه اینکه کمبود آب نداریم، چراکه همین حالا هم در شرق و جنوبشرقی کشور همچنان در برخی مناطق بحران داریم و با کمبود جدی آب مواجهیم.
دکتر فهمی با اشاره به سال آبی که از مهر شروع میشود و تا آخر شهریور ادامه مییابد، میگوید: بیش از 2ماه از سال آبی جدید گذشته و وقتی نگاه میکنیم وضعیت بارشهای ما نسبت به متوسط درازمدت 14درصد کاهش داشته است و نسبت به سال گذشته 16درصد کاهش نشان میدهد. همچنین ذخیره سدهای کشور 4 تا 5درصد از دوره مشابه در سال گذشته کمتر است.
او درباره پیشبینیها میگوید: احتمالا زمستان بخش عمده کشور بارشهایی بالاتر از نرمال خواهد داشت؛ بهویژه در حاشیه زاگرس و تا حدودی در شمال کشور این موضوع را میبینیم، ولی در مناطق شرق همچنان کاهش بارش خواهیم داشت و مسئله کمبود بارش و منابع آبی مسئلهساز خواهد بود.
فهمی با بیان اینکه پیشبینیهای درازمدت معمولا دقت خوبی ندارند، ادامه میدهد: بهطور کلی بارشهای کشور در زمستان در مناطق غرب کشور بالاتر از نرمال خواهد بود و با بارشهای پاییزه شاید بشود به حد نرمال نزدیک شویم.
تغییر نحوه مدیریت سرزمینی؛ تنها راهحل بحران
فهمی نیز بر این مسئله تأکید میکند که به هر حال کشور ما در یک منطقه خشک و نیمهخشک واقع شده و کمبود آب در ایران یک واقعیت است که در کنار مدیریت بد به این بحران دامن زده است. در همه جای دنیا حتی در کشورهای پرآب این اصل اساسی مورد توجه است که باید در مصرف آب صرفهجویی و مطابق الگوها و نرمهای استاندارد جهانی مصرف کرد. در همه بخشهای شرب، کشاورزی و صنعتی مصرف ما بالاتر از میانگینهای جهانی است. بنابراین مسئله اساسی در این است که مصارف غیرضروری را کاهش دهیم. این عزم نه در دستگاههای متولی وجود دارد و نه در مردم.
این کارشناس مسائل آب و معاون سابق دفتر برنامهریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو، با اشاره به اینکه توصیه و اندرز و شیوههای تبلیغی و ترویجی تا امروز برای کاهش مصرف و مدیریت آب جواب نداده است، میگوید: نیاز است در نحوه حکمرانی آب بهطور کلی تغییرات اساسی بهوجود آوریم. نه فقط حکمرانی آب بلکه مدیریت سهمهای سرزمینی در آب و خاک و گیاه، حیاتی است. در همه عرصههای کشور با بحران مواجهیم و هر روز که میگذرد اداره کردن مسائل سختتر میشود. بیدرنگ باید در تغییر نحوه مدیریت سرزمینی اقدام کرد تا راه برونرفتی از بحران پیدا شود.
برش
وضعیت فوقبحرانی در مصرف منابع آب تجدیدپذیر ایران
هدایت فهمی؛ کارشناس مسائل آب و رئیس مرکز تحقیقات پژوهاب گستر: در دنیا یک تقسیمبندی وجود دارد که طبق آن اگر یک کشور از 40درصد منابع آب تجدیدپذیر استفاده کند، در وضعیت قابلقبولی است. اگر بین 40 تا 60درصد استفاده کند، دچار تنش آبی است و اگر از 60 تا 80درصد از منابع آب تجدیدپذیر استفاده کند دچار بحران آبی است. اگر در کشوری این مصرف 80درصد به بالا باشد، وضعیت فوقبحرانی است. کشور ما هماکنون 86درصد منابع تجدیدپذیر را مصرف میکند، بنابراین ما در وضعیت فوق بحرانی قرار داریم. برای اینکه بتوانیم بهرهبرداری پایدار و مطابق با نرم جهانی از آب داشته باشیم باید مصرف را به حداکثر 60درصد کاهش دهیم.