اسناد سانسور
همشهری برای اولینبار مجموعهای از اسناد توقیف و سانسور فیلم و کتاب را در دهه50 منتشر میکند
اداره دستقیچی
اسنادی از سانسور کتاب و فیلم در عصر پهلوی دوم
آنچه میخوانید و میبینید مجموعه اسنادی است که برای نخستین بار روایت ممیزی و سانسور کتاب و فیلم را در عصر پهلوی بر پایه اسناد اداره نگارش وزارت فرهنگ و هنر بیان میکند. برخی از این اسناد که تاکنون منتشر نشدهاند نشاندهنده سلیقه و رفتار مدیران و کارشناسان اداره نگارش هستند. اداره نگارش در طول تحول ساختارهای دولتی از قاجار به پهلوی تغییرات زیادی کرد و ماموریتهای جدیدی برای آن درنظر گرفته شد. اداره انطباعات یکی از سازمانهای مستقل فرهنگی ایران در دوره ناصرالدین شاه بود که کار نظارت بر تدوین و انتشار و مجموعهسازی کتابهای درسی و غیردرسی و مطبوعات کشور را برعهده داشت و سپس یکی از ادارات وزارت معارف شد. این اداره در سالهای تحول خود با نامهایی چون دارالطباعه، دایره انطباعات، وزارت انطباعات، اداره کل انطباعات و اداره کل نگارش به انجام وظیفه میپرداخت (دایرهالمعارف کتابداری). در طول سالها در کنار بسیاری از امور جاری، ممیزی و اعطای مجوز برای همه امور چاپی از روزنامه تا کتابهای درسی و غیردرسی از وظایف این اداره بود. از دهه 30شمسی اداره نگارش با توجه به وسعت صنعت نشر و همچنین رجوع نویسندگان نسل جدید، بهعنوان یک اداره خاص در کانون توجهات بود بهصورتی که بهدلیل تغییرات سیاسی، انتشار کتاب و ساخت فیلم - بررسی سناریو و فیلمنامه - باجدیت بیشتر و با همکاری نهادهایی همچون شهربانی، بعدها ساواک و بعدتر حزب رستاخیز در کمیسیون مشترکی مورد بررسی قرار میگرفت. در میان این اسناد که منتشر شده ردپایی از برپایی جلساتی با شرکت نمایندگان شهربانی و نخستوزیری- ساواک، از نظر اداری تابع نخستوزیری بود- و وزارت فرهنگ و هنر مشاهده میشود که در مورد ممیزی یا جمعآوری کتابها و آثار فرهنگی نظر دادهاند. اداره نگارش با حساسیتی زیاد، کتابهایی با زمینه چپگرایانه و ترجمه نویسندگان از بلوک شرق - شوروی و اقمارش - را دنبال میکرد. از نظر کتابهای اسلامی نیز کتابهای امام خمینی(ره) همواره با محدودیتهایی روبهرو بود. در میان رماننویسان، نویسندگان و شعرا آثار احمد شاملو تا جلال آلاحمد - در ویژه نامهای دیگر اسناد آثار سانسور شده او مورد بررسی قرار گرفت- و افرادی دیگر حساسیت برانگیز بود. اداره سانسور یا همان نگارش تا پیروزی انقلاب اسلامی کار خود را به دقت و وسواس بسیار انجام میداد اما سال1357 در روزهای انقلاب اسلامی، بسیاری از کتابهای ممنوعه تا آن زمان با فضایی که ایجاد شده بود، انتشار یافتند.
اسرار توقیف گنج درهجنی
اسناد توقیف فیلم و کتاب ضدسلطنتی ابراهیم گلستان
«اسرار گنجدره جنی» اثر بحثبرانگیز ابراهیم گلستان ابتدا بهصورت فیلم سینمایی با ظاهری کمدی روی پرده سینما رفت اما خیلی زود با سانسور و توقیف مواجه شد. گفته میشود که پس از نمایش عمومی برای درباریان و دولتمردان عصر پهلوی تنها کسی که کنایههای سیاسی فیلم را متوجه شد، امیرعباس هویدا، نخستوزیر بود که به همین دلیل فیلم از پرده سینما پایین آمد.
جشنهای 2500ساله و قراردادهای خارجی ایران در زمان سلطنت محمدرضا شاه بهطور نمادین در این فیلم به نمایش درآمده و زیر تیغ نقد گلستان قرار گرفته است.
چندماه بعد از این فیلم، ابراهیم گلستان داستان آن را برای چاپ به انتشارات آگاه سپرد. انتشارات آگاه اما در سال 53و پس از چندماه که از توقیف فیلم میگذشت کتاب را برای بررسی به وزارت فرهنگ و هنر داد اما خبری نشد و مدیر این نشر برای این بلاتکلیفی در نامهای از اداره نگارش درخواست کرد که تکلیف کتاب را معلوم کنند(سند اول). چند روز بعد رئیس اداره نگارش در نامهای به انتشارات آگاه از مصلحت نبودن انتشار کتاب ابراهیم گلستان سخن گفته و مجوز نشر اسرار گنج دره جنی را صادر نکرد. (سند دوم) داستان اما ادامه یافت و در سال 1354محسن بخشی در نامهای به اداره نگارش از تغییراتی در متن کتاب توسط ابراهیم گلستان خبر داد. بهنظر میرسد که او برای چاپ این کتاب رایزنیهای گستردهای انجام داده است و هم نویسنده و هم اداره سانسور را متقاعد به چاپ این کتاب با اصلاحات نموده که در نهایت اداره نگارش با چاپ کتاب به شرط اصلاحات موافقت کرد.(سند سوم و چهارم) نکته مهم اینجاست که ماجرا با چاپ کتاب تمام نشد و در سال1355 در جلسهای نماینده نخستوزیری(ساواک) از شهربانی خواست کتاب را نیز همانند فیلم توقیف کند.(سند پنجم) این کتاب اما در سال1357 بالاخره بدون مشکل منتشر شد.
دو نسخه از کتاب را به وزارت دهند
توقیف کتاب آیتالله سیدعلی خامنهای
«آینده در قلمرو اسلام» ترجمه کتاب «المستقبل لهذا الدین» اثر سیدقطب است که آیتالله سیدعلی خامنهای در دهه40و همراه با نهضت ترجمه فرهنگی و تبادل فرهنگی با مصر که خود جزو هدایتکنندگان آن بودند، اقدام به ترجمه آن کردند. این کتاب از همان اول که ترجمه و انتشار یافت با مخالفت و توقیف وزارت فرهنگ و هنر و ساواک روبهرو شد. در سندی که توسط وزارت فرهنگ و هنر به شهربانی کل کشور نوشته شده، آمده است؛ «بهموجب نامه سازمان اطلاعات و امنیت کشور، کتاب آینده در قلمرو اسلام نوشته سیدعلی خامنهای که در چاپخانه خراسان (مشهد) به چاپ رسیده و حاوی مطالب خلاف مصلحت است چون چاپ و انتشار کتاب مذکور برخلاف مقررات و بدون تحصیل مجوز قانونی صورت گرفته خواهشمند است مقرر فرمایید به نحو مقتضی فعلاً از توزیع آن جلوگیری نموده نتیجه را ضمن ارسال دو نسخه از کتاب به این وزارت اطلاع دهند تا پس از بررسی مندرجات آن نظر نهایی اعلام گردد».(سند اول) اداره اطلاعات شهربانی نیز در نامهای به ساواک شرح موضوع توقیف را بهصورت محرمانه بیان کرده است؛«وزارت فرهنگ و هنر طی نامه مورخ 25/ 4/45 مستند به نامه 11/ 4/ 45 آن سازمان اعلام داشته چون کتاب آینده در قلمرو اسلام نوشته آقای سیدعلی خامنهای که بدون مجوز در چاپخانه خراسان (مشهد) به چاپ رسیده، حاوی مطالب خلاف مصلحت است باید از انتشار آن جلوگیری به عمل آید. علیهذا دستورات لازم به ادارات مربوط و شهربانیهای شهرستانها داده شد. گزارش واصله از شهربانی مشهد حاکی است 700جلد کتاب مذکور که در آن چاپخانه موجود بوده و آقایان احمد مجریسازان طوسی و سیدحسن طوبیپور که قصد خارج نمودن آنها را از چاپخانه خراسان داشتند مأمورین آن شهربانی با مأموران ساواک مشهد تشریک مساعی به عمل آورده در نتیجه نامبردگان دستگیر و با نسخ کتاب مزبور به ساواک مشهد اعزام و تحویل گردیده است».(سند دوم)
در ایران توزیع نشود
جلوگیری از توزیع کتاب امامخمینیره
از اول تا بیستم بهمن1348 جمعاً در 13جلسه درس ولایت فقیه از سوی امامخمینی(ره) در مسجد شیخ انصاری نجف ارائه و خیلی زود محتوای این درس بهصورت جزوه و کتاب وارد ایران شد. براساس اسناد موجود ساواک، شهربانی و وزارت فرهنگ و هنر بهصورت خاص بهدنبال آن بودند که این کتاب در ایران توزیع نشود و از همان ابتدا این درس فقهی نهتنها مجوز چاپ نگرفت که توزیع و چاپ آن جرم سیاسی محسوب شد و افرادی که به چاپ و توزیع این کتاب در ایران اقدام میکردند، مورد پیگرد قرار میگرفتند. در همین سند، با انتشار کتاب زندگی و اندیشههای فتحعلی آخوندزاده نوشته فریدون آدمیت بهرغم داشتن مجوز کتابخانه ملی بهدلیل ماهیت ضدمذهبی و بیم مخالفت گروههای مذهبی با آن، مخالفت شده است.