دهه سلاح و صنعت
روابط اقتصادی ایران با دو ابرقدرت ایالاتمتحده آمریکا و اتحادجماهیر شوروی
همزمانی آغاز دهه40شمسی با فروکشکردن شعلههای جنگ سرد میان 2ابرقدرت شرق و غرب، زمینهساز تحولات بسیاری در ایران شد و بیش از همه روزنههای جدیدی را به روی اقتصاد کشور گشود. از 13خرداد 1340که کندی و خروشچف در وین با یکدیگر دیدار کردند، مذاکرات برای انعقاد قرارداد منع آزمایشهای هستهای در جو، فضای ماورای جو و زیرآب آغاز شد که 2سال بعد، در 14مرداد1342به امضای قرارداد مسکو انجامید و فصل تازهای در مناسبات روابط بینالملل آغاز شد و به نظر میرسید «تنشزدایی» در حال تبدیل به گفتمان قالب به جای «جنگ سرد» است. ایران از نخستین کشورهایی بود که به پیمان منع گسترش آزمایشهای هستهای پیوست و در اعلامیهای که وزارت امورخارجه منتشر کرد، انعقاد این قرارداد را به «ملل صلحدوست جهان» تبریک گفت. پیش از این روابط ایران و شوروی تیره بود و 2کشور بعد از شکست مذاکرات عهدنامه عدمتعرض در بهمن 1337 مشغول تبادل آتش رسانهای بودند و این روال تا سقوط دولت امینی ادامه داشت تا اینکه تغییرات صورت گرفته در عرصه سیاست بینالملل و رویه منعطف شوروی، سبب به نتیجه رسیدن مذاکرات 1341دو کشور و مقدمهای برای تنشزدایی با غرب شد.
موضع مثبت شوروی درقبال «انقلاب سفید» شاه، که تصویب آن در 6 بهمن 1341 اعلام شد، از نخستین نشانههای آغاز عصر همکاری در روابط دوکشور بود؛ رادیو مسکو اصلاحات شاه را تحسین کرد و او را که تا چندی قبل «حاکم رژیم فاسد شاهنشاهی» لقب داده بود، «پیشگام اصلاحات ارضی» خواند که تغییر لحن محسوسی بود. از سوی دیگر روابط اقتصادی ایران و آمریکا در طول دهه40 با فرازوفرود همراه بود؛ ریاستجمهوری کندی روابط گرم 2کشور را تا حدی تحتتأثیر قرارداد و شاه از فشارهای آمریکا برای انجام اصلاحات اقتصادی و اجتماعی و همچنین کاهش کمکهای مالی راضی بهنظر نمیرسید، اما ترور کندی و در پی آن ریاستجمهوری لیندون جانسون و بعد از او ریچارد نیکسون همهچیز را تغییر داد و خرید نامحدود سلاح و همکاریهای مالی و اقتصادی 2کشور، بهویژه در حوزه نفت، ازسرگرفته شد.
دو رویکرد ایران در برابر شوروی
سیاست راهبردی ایران در برابر اتحاد جماهیر شوروی در سالهای 1341تا 1351 دو رویکرد محوری داشت؛ «همکاریهای بازرگانی و فنی» و «مقاومت سیاسی». اگرچه در حوزه اقتصادی 2کشور روابط گسترده و حسنهای برقرار کردند، اما با وجود تلطیف لحن هردوطرف، تضادهای سیاسی همچنان وجود داشت و ایران در برابر فشارهای شوروی برای قطع وابستگی به غرب مقاومت میکرد و تأکیدهای این کشور را برای کاهش نفوذ شرکتهای نفتی غربی بیپاسخ میگذاشت. از سوی دیگر ایران برای جلوگیری از نفوذ شوروی در خلیجفارس عزم جدی داشت؛ چراکه این منطقه را «حوزه حیاتی» خود میدانست و از توسعه روابط عراق و شوروی نگران بود. گسترش همکاریهای اقتصادی، اصلیترین رویکرد 2کشور در روابط دهه40 بود. گسترش سریع این روابط علاوه بر توسعه بازرگانی و روابط ترانزیتی، حوزههای مختلفی را دربرمیگرفت که از راهاندازی کارخانههای ذوبآهن در اصفهان و ماشینسازی در اراک و ساخت سد ارس تا بازسازی بنادر و توسعه صنعت شیلات را شامل میشد. نخستین موافقتنامه اقتصادی 2کشور 5مرداد1342منعقد شد که شوروی را برای ساخت یک سد و 2مرکز هیدروالکتریکی و یک طرح آبیاری متعهد میکرد. در 30خرداد43 هم موافقتنامه بازرگانی و ترانزیت میان 2کشور مبادله شد که راهبرد 3سالهای برای گسترش تجارت 2کشور ارائهمیکرد. نخستین محموله کالاهای ایرانی هم در 29آذر1343 از نوشهر به یکی از بنادر شمالی لهستان حمل شد. در این میان سفر خرداد1344شاه و فرح به شوروی گسترش همکاریهای اقتصادی 2کشور را سرعت داد. مذاکرات محمدرضا با برژنف در جریان این سفر که بر توسعه همکاریهای بازرگانی، استفاده از آبهای ارس و ازدیاد ماهی در دریای خزر تأکید میکرد، به امضای دومین موافقتنامه اقتصادی ایران و شوروی در 11 اسفند 1345 انجامید. این موافقتنامه زمانی امضا شد که ایران با افزایش بیسابقه نرخ رشد مواجه بود و از یک سو به واردات کالاهای سرمایهای احتیاج داشت و از سوی دیگر بهدنبال بازارهای بزرگتری برای صادرات کالاهای سنتی و محصولات صنعتی جدیدش بود. موافقتنامه اقتصادی 1345 حجم صادرات ایران به شوروی را از 20میلیون دلار در سال به 70میلیون دلار رساند که بخش مهمی از آن شامل کالاهایی مانند کفش، بخاریهای نفتسوز و یخچال میشد. این حجم از صادرات با امضای موافقتنامه 8مرداد 1349، که بزرگترین موافقتنامه در نوع خود و برای 5سال بود، افزایش قابلملاحظهای یافت و حجم مبادلات دو کشور به یکمیلیارد دلار رسید که 720میلیون دلار آن صادرات ایران و 318میلیون دلار هم سهم صادرات شوروی بود و این کشور را به بزرگترین بازار کالاهای ایرانی تبدیل کرد.
شوروی محصولاتی که متناسب با نیاز اقتصادی ایران بود، از قبیل وسایل صنعتی و فلزات آهندار، الوار و سیمان ارسال میکرد و ایران هم مواد مصرفی مانند لباسهای کشباف و پارچههای پشمی، منسوجات و موادپتروشیمی و آلومینیوم صادر میکرد. 2کشور پروتکل جدیدی هم برای تاسیس شرکت مختلط حملونقل امضا کردند که هریک 50درصد آن را در اختیار داشت.
همکاریهای ترانزیتی ایران و شوروی در سال1350 و با ایجاد خط منظم کشتیرانی میان دوکشور گستردهتر شد. بر اساس این موافقتنامه که در50سال گذشته بیسابقه بود،کشتیهای شوروی که کالاهای اروپایی را به ایران میآوردند، در بنادر ایرانی دریایخزر پهلومیگرفتند و کالاهای ایرانی را به شوروی و باکو و از آنجا به سایر مقاصد اروپایی حملمیکردند. در سال نخست موافقتنامه حجم صادرات ایران از این راه به 443هزارتن رسید. یکی دیگر از جنبههای روابط اقتصادی ایران و شوروی در سالهای دهه40، گسترش همکاریهای فنی 2کشور بود که پیش از این فقط به همکاریهای فنی در شیلات شمال محدود بود که آنهم پس از ملیشدن شیلات در دولت مصدق تعطیل شد. این روابط باعث شد شوروی را «پایهگذار صنایع سنگین در ایران» بدانند. مهمترین موافقتنامه همکاری فنی ایران و شوروی در23دی 1344و با هدف ساخت کارخانه ذوبآهن و فولاد، اجرای خط لوله گاز و راهاندازی کارخانه ماشینسازی به امضاء رسید که بر اساس آن شوروی باید عملیات نقشهکشی و اکتشافی اولیه را انجام دهد، ماشینآلات و احتیاجاتی که در ایران نیست را تامین کند، کارشناسان خود را به ایران بفرستد و به ایرانیان آموزشهای تخصصی لازم را ارائه کند.
این موافقتنامه، خطی را برای انتقال گاز طبیعی ایران به شوروی در نظر گرفت که از میدانهای نفت و گاز جنوب تا ساوه را ایران باید میساخت و از ساوه تا آستارا نیز بر عهده شوروی بود. این طرح بر اساس پیشبینی درنظر گرفتهشده در آبان 1349 به بهرهبرداری رسید، اما طرح ذوبآهن در زمان پیشبینی شده، یعنی سال1350، افتتاح نشد و 2سال بعد آرزوی دیرین ایرانیان به تحقق رسید.
ساخت کارخانه ماشینسازی اراک نیز 3سال طول کشید. ظرفیت کارخانه در ابتدا 8هزار تن در سال در نظر گرفتهشد، اما بعدا به 30هزارتن رسید. همچنین کارخانه در آغاز 2هزار کارگر و مهندس داشت که باید در مرحله بعد هزارنفر به این تعداد اضافه میشد.
در این مقطع طرح بزرگ دیگری هم به بهرهبرداری رسید؛ ایجاد تاسیسات هیدروالکتریکی روی سد ارس که نخستین سد خاکی در ایران بود و در تیرماه 1350، پس از 5سال پایان یافت. این طرح از یک سو دشتمغان در ایران و دشت میل در شوروی را آبیاری میکرد و از سوی دیگر برای تولید برق استفاده میشد که بنا بود 44هزارکیلووات آن بین 2کشور تقسیم شود.
از کندی تا نیکسون
دهه40 با تحول تازهای در روابط ایران و آمریکا شروع میشود؛ آغاز زمامداری کندی و فشار مضاعف به شاه برای اعمال اصلاحات اقتصادی و اجتماعی. پیش از این و در فاصله سالهای 1332تا 1340روابط این دو کشور در 2حوزه ویژه قابلبررسی است؛ تلاشهای مستمر ایران برای خرید سلاح از آمریکا و کمکهای مالی این کشور به ایران در قالب وام یا بلاعوض. پس از سقوط دولت دکتر مصدق تا آغاز سال 1340، ایران حدود 430میلیون دلار انواع جنگافزار از ایالاتمتحده خریداری کرد. با روی کار آمدن کندی، دولت آمریکا رویکرد جدیدی نسبت به ایران اتخاذ کرد و بیشتر بهدنبال اجرای اصلاحات در ایران بود و دیگر رغبتی به اعطای کمکهای نظامی و مالی نداشت و در تیرماه 1341 به 30میلیون دلار کمکی که هرسال به بودجه ایران میکرد، پایان داد. آمریکاییها اعتقاد داشتند ارتش ایران بیش ازحد نیاز بزرگ است و کارایی لازم را هم ندارد و کمکهای مالی به قصد پیشرفت اقتصادی کشور را جذب میکند. ترور کندی در اول آذر1342شاه را از شر این «موی دماغ» خلاص کرد و لیندون جانسون رئیسجمهور جدید ایالاتمتحده همهچیز را به وضع سابق برگرداند و طرحی را تصویب کرد که بر اساس آن، ایران میتوانست 200میلیوندلار سلاح آمریکایی خریداری کند. جانسون شاه را یک «اصلاحگر» میدانست و معتقد بود او باید از سوی ایالات متحده پشتیبانی شود. او از فشارها برای انجام اصلاحات اجتماعی و توسعه اقتصادی در ایران کاست و راه را برای تبدیل ایران به بزرگترین قدرت نظامی خلیجفارس هموار کرد. ورود ریچارد نیکسون به کاخ سفید در آبان1347روابط 2کشور را گرمتر کرد؛ او شاه را «دوست قدیمی» خود میدانست و سابقه آشنایی آنها به ماجراهای کودتای 28مرداد 1332برمیگشت. در این مقطع شاه قصد داشت در مقابل افزایش سهمیه صادرات نفت ایران به بازارهای آمریکا، از این کشور جنگافزارهایی از جمله هواپیماهای جنگی بخرد. بهای سلاحهای آمریکایی خریداری شده از سوی ایران در فاصله سالهای 1344تا 1349بالغ بر یکمیلیاردو 600میلیون دلار تخمین زده میشود. خرید هواپیماهای مافوقصوت جدید، هوورکرافت و هلیکوپترها به توسعه زیرساختهای فرودگاهی در کشور انجامید، بهطوریکه یک پایگاه جدید در خارک ساخته شد و تاسیسات بندرعباس و فرودگاههای کشور توسعهیافت. بررسی آمارها نشان میدهد ایران در سال 44، 69میلیون دلار، در سال45، 124میلیون دلار، در سال46، 148میلیون دلار، در سال47، 69میلیون دلار، در سال48، 236میلیون دلار، در سال49، 113میلیون دلار و در سال50، 397میلیون دلار اسلحه از آمریکا خریداری کردهاست.