عذرخواهی کار نمیکند اقدام کنید
فهیمه طباطبایی-خبرنگار حوزه آموزش و پرورش
چند سالی است کتابهای زبان و ادبیات فارسی مدارس دستخوش ممیزیهای پررنگ و متعدد شدهاند؛ یکبار نام مشاهیر ادبی همچون اخوانثالث، بزرگ علوی و هوشنگ ابتهاج را از کتابهای ادبیات حذف میکنند و بار دیگر متون ادبی مهم و تأثیرگذار مانند داستان حلاج از تذکرهالاولیاء، باغ بیبرگی اخوان، داروگ نیما یوشیج، به کجا چنین شتابان شفیعیکدکنی بنا به سلیقه برخی و به بهانه اینکه محتوای آنها یأسآورند و با روزگار و عصر ما سنخیت ندارند، از متون آموزشی بیرون رانده میشوند. این تغییرات، پرتکرار شده است و حتی در مقطعی رنگ و بوی تبعیض جنسیتی بهخود گرفته؛ آنچنان که نام برخی زنان شاعر و داستاننویس معاصر همچون سیمین بهبهانی، فروغ فرخزاد و سیمین دانشور نیز مشمول سیاستهای حذفی شده و تصویر دانشآموزان دختر را از روی جلد کتاب ریاضی به بهانههای غیرقابل دفاع حذف کردهاند. اما در تازهترین اتفاق روزهای اخیر، جملهای از متن ادبی نادر ابراهیمی، نویسنده نامی معاصر ایرانی در کتاب فارسی هفتم تغییر داده شد و به جای جمله او که نوشته بود: « قلبم را میبخشم به همه آنهایی که جنگیدند و دشمن را از خاک ما، از سرزمین ما و از خانه ما بیرون انداختند.» جملهای با این تغییرات جایگزین شده است: «قلبم را میبخشم به همه آنهایی که بهخاطر اسلام جنگیدند.» تغییری که اعتراض همسر ابراهیمی را در پی داشت و او خواست این تحریف به فوریت اصلاح شود. در برابر این تغییرات و این ممیزیها و تکرار آنها واکنش وزیران آموزش و پرورش عموما اقدامی جز عذرخواهی از افکار عمومی نبوده است؛ چه آن زمان که بطحایی، وزیر سابق آموزش و پرورش عنوان کرد از حذف نام و آثار مشاهیر ادبی بیخبر بوده و دستور ویژه برای بررسی و اصلاح آن داد و چه حالا که حاجیمیرزایی، وزیر کنونی از تغییر متن ابراهیمی ابراز تأسف کرده و قول بازبینی و اصلاح در چاپ جدید را داده است.
نکته مهم اینجاست که تجربه نشان داده بعد از فروکش کردن نقد و نظرها و عذرخواهی مسئولان وعدههایی که برای اصلاح داده شده، تقریبا عملی نشده است و همچنان علاوه بر این، ممیزیهای دیگری که غیرقابل دفاع هست نیز در محتوای کتابهای درسی اعمال میشود؛ بنابراین بهنظر میرسد خلاف آنچه ادعا میشود، این تغییرات چندان موردی نیستند و رویهای با یک دیدگاه و سلیقه خاص در حال شکلدهی به رویکردی خاص در تالیف کتب درسی است و از منظر کلانتر بهدنبال پیادهسازی یک گفتمان گزینشی مشخص و محدودکردن گفتمانهای دیگر؛ سلیقه و رویهای که علاقهمند به تغییر نمادهای مهم ادبیات معاصر و کلاسیک است. نکته دیگر که قابل تامل است اینکه اگر این رویه بهصورت آهسته و پیوسته دنبال شود- که همینگونه است- در نهایت و بهتدریج حساسیتها روی این مقوله کاسته خواهد و به این ترتیب، رویکرد گزینشی و اعمال سلیقهها بر محتوای کتابهای درسی که منبع اصلی آموزش میلیونها دانشآموز در کشور است در درازمدت به اهدافش میرسد و در سازوکار اجرایی و اداری این رویه ناصواب به رسمیت شناخته میشود. با تکرار چندینباره تغییرات انتقادبرانگیز که در جامعه هم واکنشها و انتقادات فراوانی را در پی داشته، انتظار این است که نهادهای سیاستگذار و مجری در دولت و سایر مراجع بالادستی مرتبط با حوزه آموزش و پرورش به جای اینکه این ممیزیها را اشتباه سهوی بنامند و وعده اصلاح آن را در آینده نامعلوم بدهند بهطور مشخص به افکار عمومی گزارش بدهند که برای اصلاح آنچه پیشتر و در تغییرات مشابه رخ داده و بهعنوان اشتباه پذیرفته و وعده اصلاح آن داده شده بود، چه کردهاند. علاوه بر این، ضروری است سازوکارهای حاکم بر اصلاح محتوای آموزشی درسی که در سالهای اخیر سؤالبرانگیز و پرحاشیه شده مورد تجدیدنظر قرار بگیرد و بهطور شفاف مشخص شود این تغییرات طی چه فرایندی و از سوی چه افرادی(حقیقی یا حقوقی) اعمال شده است تا درصورت تکرار اشتباهات، آنها در برابر عملکردشان پاسخگو و مسئولیتپذیر باشد و فرایندهای معیوب پیشین بهگونهای اصلاح شود که ریشه نگاههای یکسویه، گزینشی و محدودکننده را در مهمترین نهاد آموزشی کشور بخشکاند.