با مرضیه محبوب، سازنده عروسکهای خاطرهانگیز مجموعه کلاهقرمزی که میگوید منتظر خودش است تا ایدههای دیگرش را عملی کند
مادرعروسکهای محبوب
الناز عباسیان
«مرضیه محبوب» معروف به مادر عروسکهای ایرانی، خیلی اهل گفتوگو نیست و سر صحبتآوردنش کمی سخت بود؛ کسی که نامش با عروسکهای دوستداشتنی و ماندگار گرهخورده است. او از کودکی تاکنون وقتش را با عروسکها گذرانده است. شاید به همین دلیل درباره عروسکها طوری حرف میزند که گویی دارد درباره آدمهای زنده صحبتمیکند. آثار محبوب را میتوان به چند بخش تقسیم کرد. در حوزه کارگردانی مجموعههای «بزبزقندی»، «خالهقورباغه»، «قصههای قلعه وروره گیس» «منگولهگوش میرزا» «رفوزه»، «مدرسه لی با چی جو»، «شاخه گلی برای آدمآهنی» و «موشنمکی» را میتوان نام برد و در حوزه عروسکسازی مجموعههای «کلاهقرمزی و جغجغه و فرفره»، «صندوقپست»، «کلاهقرمزی و پسرخاله»، «کلاهقرمزی و آقای مجری»، «کلاهقرمزی و سروناز»، «کلاهقرمزی۸۸»، «کلاهقرمزی۹۰»، «کلاهقرمزی۹۱»، «کلاهقرمزی و بچهننه»، «کلاهقرمزی۹۲»، «کلاهقرمزی۹۳»، «کلاهقرمزی۹۴»، «شهر موشها2» و حتی«خاله قورباغه» از جمله آثار او است. اما حالا این طراح عروسکها شرط گفتوگو را سؤال نکردن از کلاهقرمزی مطرحمیکند. البته ما طاقت نیاوردیم و در گپوگفتمان به این نوستالوژی محبوب دوران کودکی و حتی این روزهایمان هم گریزی زدیم. با ما همراه باشید تا بخشهایی از این گفتوگو را بخوانیم.
میخواهیم از دنیای عروسکها صحبت کنیم. شما از کودکی با این عروسکها زندگی کردهاید. از دنیای عروسکهایی که بیجان هستند اما به زندگی ما جان میدهند، بگویید.
منظورتان از اینکه من از کودکی با این عروسکها زندگی کردهام چیست؟ با عروسکهای نمایشی و شخصیتهایی که طراحی کردهام؟ نه. ولی من هم مثل هر بچهای با عروسک در کودکی بازی کردهام. 2تا عروسک داشتم که دست و پایشان خمنمیشد و وقتی سر سفره بچگی مینشاندمشان تا به آنها غذاهای خیالی بدهم پایشان وارد سفره میشد. این خیلی زشت بود و به سفره بیاحترامی میشد. همهچیز «مثلا» بود؛ مثلا خونه بزرگی داشتیم، مثلا باغ بود، مثلا بزرگ بودیم، مثلا یکی مامان بود، یکی دکتر و یکی معلم. ما هم در دنیای مجازی خودمان زندگی میکردیم و برای خودمان هر چه را که دوست داشتیم تخیلمیکردیم و در رویاهایمان بازی میکردیم. الان بچهها از طریق کامپیوتر و با استفاده از تکنولوژی در دنیای مجازی بازی میکنند. اما ما خودمان رویاهایمان را میساختیم و فضای تخیلی، مال خودمان بود و کسی برای ما طراحی نکرده بود. تخیل و رویاهای من رشد کرد و قصههای مادرم به آنها روح و احساس بخشید و توانستم آنها را به نمایش تبدیل کرده و به آنها عینیت ببخشم. عروسکها تحت فرمان من بودند، پاهایشان خم میشد، حرکت میکردند، حرفمیزدند و با تماشاچی ارتباط برقرار میکردند و بیجان نبودند؛ از اول هم بیجان نبودند.
شما خالق عروسکهای محبوبی در تاریخ سینمای ایران هستید. هنگام ساخت این عروسکها مثل «کلاه قرمزی» و «شهر موشها» چه چیزی بیشتر از همه برای شما مهم بود و بهنظرتان علت محبوبیت عروسکهایتان در چیست؟
برای طراحی هر شخصیت نمایشی مهم این است که روحیات، احساسات و خصوصیات رفتاری، اخلاقی، فیزیکی و آناتومی هر کاراکتر نمایشی به نقش و جایگاهش در فیلمنامه، نمایشنامه یا قصهای که قرار است روایت شود، نزدیک و باورپذیر باشد. در حقیقت هنرپیشه باید ساخته شود و تمام تعاریف قصه درباره آن را داشته باشد. عروسک ویژگیهایی دارد که به من اجازه میدهد تا آن چیزی که در باطن کاراکتر وجود دارد را در ظاهر عروسک نمایان کنم؛ در طراحی اولیه، صورت و بدن عروسک این خصوصیات ظاهری و باطنی را ببینم و آن را درنظر داشته باشم. دلیل محبوبیت هر برنامه و عروسک، تلاش، زحمت و همکاری گروه نمایشدهنده است.
شما عضو هیأتمدیره اتحادیه بینالمللی نمایشگران عروسکی در شعبه ایران هستید. میخواهیم یک مقایسه تطبیقی از نمایشگران عروسکی در ایران و کشورهای دیگر داشته باشیم. بهنظرتان ایران در این زمینه در چه جایگاهی قرارگرفته است و از این رشته هنری حمایت میشود؟
البته دوره عضویت من در هیأتمدیره به پایان رسیده و هماکنون عضو اتحادیه بینالمللی نمایشگران عروسکی هستم. دنیای امروز ما دنیای سرعت و تکنولوژی است و از طریق تکنولوژی، تبادل اطلاعات و ارتباطات، راحتتر میتوان از تکنیکها و روشهایی که در دنیا اتفاق میافتد مطلع شد یا آموزش دید. هنرمندان و نمایشگران عروسکی در ایران خوب کار میکنند و ایدههای خوبی دارند ولی در بخش فیلم و سینما دنیا به کمک تکنولوژی پیشرفت کرده و به جذابیت آن افزوده و آثار جادویی زیبایی خلق کرده است. فیلم کودکان هم به اندازه و یا بیشتر از فیلم بزرگسالان جدی گرفته میشود و بهخاطر فروش بیشتر، سطح سلیقه تماشاچی را پایین نمیآورند. البته که تماشاچی و گیشه مهم است. آنچه کار کردن در این رشته در کشورهای دیگر را متفاوت میکند، طرز تربیت و نحوه زندگی انسانها، آزاد فکر کردن، متفاوت دیدن و رها شدن در غیرممکنهاست. این را با کارکردن و حضور در ورکشاپهای خارج از کشور دیدهام. با برنامهریزی و مدیریت درست، کارهای سخت را آسان و قابلاجرا میکنند. در سفری که شخصا به آلمان داشتم در سمپوزیوم و کنفرانس نمایشگران عروسکی شرکت کردم و با اعضا و هیأتمدیرههای اتحادیه بینالمللی نمایشگران عروسکی کشورهای دیگر هم آشنا شدم. در ورکشاپهایشان شرکت کردم و خودم هم ورکشاپ برگزار کردم. با برنامهریزی و هماهنگی بهترین دوره آموزشی و نمایشی برگزار شد. حیرتانگیز بود که با بودجهای متوسط روزهای پربار و مفیدی را رقم زدند. من در ایران هم ورکشاپ برگزار کردهام اما اصلا قابلمقایسه نیست. ما دچار بیبرنامگی، عدممدیریت و هدردادن بودجه و انرژی هستیم.
با توجه به سؤال قبل درباره بحث آموزش و تربیت نسل جدید عروسکساز و عروسکگردان سؤال داریم. از شیوه آموزش این هنر در کشور راضی هستید؟
استادان و هنرمندان بزرگی در این رشته وجود دارند. جوانها خوشفکر هستند و پر از انرژی. امیدوارم فضایی برای ارائه کار و فعالیت برای آنها فراهم شود. در این روزها که با بیماری کووید-۱۹ دستبهگریبانیم، آرزو دارم بتوانند این روزهای نامهربان و سخت را تحمل کنند.
با توجه به تکنیکهای جدید فیلمسازی، نسل جدید علاقهشان به نمایشگران عروسکی کمتر شده یا نه، این هنر همچنان جایگاه خود را حفظ کرده است؟
هر هنری جایگاه خود را دارد. بستگی دارد به اینکه چه حرفی برای گفتن داشته باشی، به روشها و تکنیکهای گوناگون میشود بیان کرد. چه خوب است که تکنولوژی و هنر به کمک هم خالق آثاری جدید و شگفتانگیز باشند. بهخاطر فاصلهگذاری اجتماعی شرایطی بهوجود آمده که هنرمندان دنبال روشهای جدیدی برای ارائه کار و فعالیت هستند تا از راه دور بیانگر افکار و هنرشان باشند.
به تازگی جشنوارههای کودک و نوجوان بهصورت مجازی برگزارشد. بهنظرتان این جشنواره چه تأثیری در زندگی و آینده هنری کودکان خواهد داشت؟
بله تأثیر دارد. نهتنها در زندگی هنری آنها بلکه در زندگی آینده آنها هم تأثیرمیگذارد. دیدن فیلمهای جدید، آشنا شدن با اندیشههای نو، تبادلنظرکردن با همسالان و همزبانان حتما مفید خواهد بود. ولی نمیدانم این روزها بهصورت مجازی چه اتفاقی افتاده و چه تجربههایی کسبکردهاند. حتما این روش جدید امتحان و آزمایش خوبی بوده است. همیشه رفتن راههای تازه دستاوردهای نو و تازهای خواهد داشت.
اجازه بدهید کمی درباره کلاهقرمزی و عروسکهای پیرامون او سؤال کنیم. در سینما و تلویزیون ایران به یاد نمیآوریم که پدیدهای به این میزان از محبوبیت رسیدهباشد و در مدت زمانی چنین طولانی، نهتنها این محبوبیت را از دست ندهد، بلکه بتواند به محبوبیتی فراتر از دوران اولیهاش برسد! این عروسکها با نام خالقشان مرضیه محبوب گرهخوردهاند. از اینکه در زندگیتان چنین یادگاریهای محبوب و دوستداشتنیای را بهجاگذاشتهاید چه احساسی دارید؟
اگر واقعا اینطور بوده خوب است و احساس خوبی دارم. ولی من تنها نبودم؛ ما در ابتدا یک گروه 5-4 نفره بودیم و عشق به کارکردن داشتیم. قبلا هم گفتم اگر کاری موردتوجه قرارمیگیرد، زحمات یک گروه با هنرمندی و مدیریت کارگردان است.
از میان صحبتهایتان و اینکه تأکید داشتید درباره کلاهقرمزی سؤالی از شما نپرسیم احساس کردیم که از بیمهری برخیها نسبت به کلاهقرمزی کمی دلخورید. درست برداشت کردیم یا نه، موضوع چیز دیگری است؟
در مورد این برنامه و این عروسک خیلی صحبت شده و همه گفتنیها هم گفته شده است.
عروسکهای کلاهقرمزی کپی نیستند و نمونههایشان نه در هیچیک از برنامههای عروسکی ایرانی موجود است، نه در برنامههای عروسکی خارجی. سؤال ما این است که آیا مابهازای بیرونی کلاهقرمزی و پسرخاله و سروناز، بچهننه و... را در زندگی دیده بودید یا کاملا ساخته و پرداخته ذهن شماست؟
خودتان که میگویید جایی مشابه آنها ندیدهاید، شخصیت و قصه آنها را من ننوشتهام. قبل از طراحی و ساخت عروسکها با کارگردان نشستی دارم و درباره شخصیت آنها صحبت میکنیم و نظراتشان را به من میگویند. من هم کار را شروع میکنم. البته یکی از کارهایی که همیشه انجام میدهم دقت به حالات و جزئیات صورت افراد است. حتی اشیا هم وقتی نگاهشان میکنم حرکت میکنند و شخصیتی میسازند، بهخصوص وقتی قرار است عروسک جدیدی طراحی کنم. شغل و اخلاق انسانها در حالت صورتشان تأثیر میگذارد و من به این خصوصیات توجه میکنم. کسانی هم بودهاند که تیپ و فیزیکشان را الگو قراردادهام.
کلاهقرمزی بیش از آنکه عروسک محبوب بچهها باشد، در بین بزرگترها و پدر و مادرها طرفدار دارد. هنگام ساخت این عروسکها گمان میکردید روزی عروسکهایتان یک عده آدم جوان و نوجوان و پیرمرد و پیرزن را پای تلویزیون میخکوب کند؟
آن زمان که شروع بهکار کردیم جوان بودیم و مخاطبان ما بچه، حالا آن بچهها بزرگ شدهاند و خودشان پدر و مادر هستند. حتما از عروسکهای بچگیشان خاطره دارند و وقتی آنها را در سینما و تلویزیون میبینند، برایشان خاطرهانگیز است. وقتی بچهها با پدر و مادرشان فیلم میبینند خیلی تأثیر بهتری دارد و با هم لذت میبرند، گریه میکنند و میخندند.
از احوالات این روزهای مرضیه محبوب برایمان بگویید. با کرونا، این ویروس منحوس چطور کنارآمدهاید؟
راستش مدل زندگی کرونایی را من قبل از کرونا هم داشتهام. بیشتر در خانه کار میکنم به غیر از زمانهای فیلمبرداری و کار اجرایی که بیرون از خانه بودم- که معمولا چندماهی بیشتر نبود- بیشتر در خانه مشغول طراحی و ساخت عروسکها بودم. این روزها بیشتر نگران افرادی هستم که شغلهای پرخطر دارند؛ کسانی که با بیماران کرونایی سروکار دارند یا کارها و مسئولیتهایی دارند که حتما باید در محل کار حضور داشته باشند. نگران خانوادههای پرجمعیت هستم که مجبورند در آپارتمانهای کوچک زندگی کنند و از خانه بیرون نیایند. نگران خانوادههایی هستم که بچههای کوچک و جوان دارند و کنترل کردنشان در برابر بیماری مشکل است. نگران خانوادههایی هستم که کار و شغلشان را از دست دادهاند و با گرانیها دست وپنجه نرممیکنند.
خاطرهای از عروسکها و بازخورد مردم دارید؟
عروسکها خاطره میسازند. هر دوست و آشنایی میبینم این موضوع را بازگو میکنند که از فلان عروسک چقدر خاطره دارند یا فلان برنامه باعثشده به این رشته هنری علاقهمند شوند و بخواهند تحصیلاتشان را در این زمینه ادامهدهند. خاطرهای از سالهای گذشته دارم؛ با تعدادی از دوستان برای آماده شدن نمایش عروسکی تمرین میکردیم. کارگردان هر ازچندگاهی به ما سرمیزد تا ببیند که آیا ما در حال تمرین هستیم و ما را حاضر، غایب میکرد. آن روز یکی از بچهها کاری داشت و باید میرفت از کارگردان اجازه خواسته بود برود، که اجازه نداده بود. فکری به ذهنم رسید، سریع یک عروسک دوبعدی از دوستم ساختم و جایی که نشسته بود، قراردادم. او رفت، سایه عروسک روی دیوار طوری بود که بهنظر میرسید او سر جایش نشسته. همه مشغول ادامه تمرین شدیم و کلی خندیدیم. کارگردان متوجه رفتن او نشد ولی وقتی فهمید من را مجبور کرد یک عروسک هم از روی خودش بسازم.
سخن آخر. باید منتظر اثری دیگر از مادر عروسکهای ایران باشیم؟
بله حتما. خودم هم منتظر خودم هستم. امیدوارم که هرچه زودتر ایدهها و طراحهایم را عملی کنم.
دختر؛ همراه همیشگی مادر
«شقایق شهدوست» تنها دختر مرضیه محبوب است. او که علاقه زیادی به رشته ریاضی داشته در دانشگاه مهندس مکانیک انتخاب کرده و تخصص اتومیشن و روباتیک دارد. با این حال همیشه در کارهای هنری با مادرش همکاری داشته و در زمینه ساخت عروسک، صدای عروسک و بازیدهندگی عروسک او را همراهی میکرده است.
البته خود محبوب همکاری دخترش را بیش از اینها میداند و میگوید: «علاوه بر اینها شقایق مشاور خیلی خوبی برای من در کارهایم بوده. همسرم محسن شهدوست هم همیشه در کارها همراه من بودند و ایدههای جالب و راهکارهای خوبی ارائهدادند. هیچوقت بیمورد از من تعریف و تمجید نکرده است ولی هر وقت از کار من راضی بوده مطمئن میشدم که سایر افراد هم از این کار خوششان خواهد آمد. از دختر و همسرم ممنونم که با من همراه بودهاند و سختیهای کارم را تحمل کردند».
ناگفته نماند شقایق علاقهمند به موسیقی و پیانو هم بوده و در این زمینه هنری هم فعال است. او در پایان در پاسخ به این سؤال که الان مشغول چه کاری است و آیا پروژه جدیدی در دست دارد؟ میگوید: «هماکنون همهکاره و هیچکاره هستم؛ یک کاری که دائم انجام میدهم این است که فکر میکنم چرا هیچ کاری نمیکنم».
شناسنامهدار شدن عروسکهای محبوب
در سالهای آخر دهه80 خالق عروسکهای محبوب ایرانی، نمایشگاهی از عروسکهایش برگزار کرد و برای همه عروسکهایی که تا آن موقع ساخته بود شناسنامه ساخت؛ شناسنامهای شامل اسم و فامیل عروسکها، برنامهای که در آن حضور داشتهاند و اسم عروسکگردانان و صداپیشههای آنها. تا آن زمان حدود ۱۵۰عروسک ساخته بود. اما بعدها از تعداد کارهایش کاسته شد، چون دیگر فقط برای برنامههایی که خود کارگردانی میکرد عروسک میساخت و در سالهای اخیر هم فقط با مجموعه «کلاهقرمزی» همکاری داشتهاست. به این اقدام میتوان از چند وجه نگاه کرد؛ یکی از وجههای آن این میتواند باشد که او میخواسته به مخاطبان یادآور شود که موفقیت یک عروسک حاصل تلاش یک نفر نیست و در پاسخ به این سؤال که عامل موفقیت یک برنامه عروسکی چه میتواند باشد میگوید: «موفقیت یک عروسک حاصل تلاش و زحمت ماهها کار و فعالیت یک گروه از هنرمندان است. » او با اشاره به اهمیت جریانسازی تفکر خلاق در برنامههای عروسکی تلویزیونی اضافه میکند: «اگر کارگردانان جوان این حمایت را از جانب مدیران احساس کنند که میتوانند در کارشان خلاقیت داشتهباشند و طور دیگری فکر و ایدههایشان را اجرا کنند، اتفاقات خوبی رقم خواهد خورد. درحالیکه برنامههای عروسکی عمدتا در طبقهبندی برنامههای ب و ج قرار داشتهاند».
مادر عروسکهای ایرانی
مرضیه محبوب متولد ۱۳۳۷ در تهران، عروسکساز است. او فارغالتحصیل لیسانس رشته تئاتر عروسکی از دانشکده هنرهای دراماتیک در سال ۱۳۶۴ است و پیشتر عضو هیأتمدیره شعبه ایران اتحادیه بینالمللی نمایشگران عروسکی بود. او جز عروسکسازی عروسکگردان نیز هست. از او بهعنوان مادر عروسکهای ایرانی نیز یاد میشود. او فعالیتش را در تلویزیون با عروسکگردانی مجموعه «خونه مادربزرگه» آغاز کرد. محبوب از سال ۱۳۶۶ با ایرج طهماسب و حمید جبلی شروع به همکاری میکند. او که آشناییاش با ایرج طهماسب به زمان دانشجوییشان بازمیگردد، زمانی که طهماسب برای ارائه پایاننامهاش از محبوب دعوت به همکاری کرد، به او پیوست و از آن پس مرضیه محبوب برای برنامههای ایرج طهماسب عروسک میسازد، عروسکگردانی میکند و گاهی هم به جای برخی عروسکها حرف میزند. نتیجه همکاری محبوب با طهماسب و جبلی تعداد زیادی عروسک است که کلاهقرمزی و پسرخاله سرشناسترینهایشان هستند. همه دوستان و اقوام کلاهقرمزی هم ساخته مرضیه محبوباند. ناگفته نماند او تجربه تدریس در دانشگاههای سینما تئاتر، تهران و سوره را داشته و عضو هیأتداوران جشنوارههای فیلم کودک و عضو هیأتمدیره انجمن نمایشگران عروسکی خانه تئاتر هم بوده است. دریافت دیپلم افتخار نخستین جشنواره سیما و نشان ویژه خانه تئاتر به مناسبت روز جهانی تئاتر از جمله افتخارات محبوب است.