• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
شنبه 17 آبان 1399
کد مطلب : 114996
+
-

تاب‌آوری/ هنر تغییر کردن

فاطمه شیخ‌مونسی- روانپزشک

درون هر فردی، طی رشد و در برخورد با موقعیت‌های مختلف زندگی، الگوهای فکری و رفتاری، یا به‌اصطلاح «عاداتی» شکل می‌گیرد، مثل فردی که در انجام کارهای خود اهمال‌کاری می‌کند و به‌علت به تأخیر انداختن امور مهم، متحمل آسیب‌های جبران‌ناپذیری می‌شود یا افرادی با عادت‌های متفاوت. در واقع عادات، بخشی از شخصیت ما را می‌سازند. ما در شکل‌گیری بسیاری از جنبه‌های شخصیت خود، قدرت انتخاب نداشته‌ایم. شخصیت از طریق ژنی که از والدین به ارث برده‌ایم، فرهنگ و خانواده‌ای که در آن رشد کرده‌ایم ساخته می‌شود و البته هیچ‌کدام از آنها انتخاب آگاهانه ما نبوده است. به‌عبارتی ما «محصول گذشته هستیم». اما آنچه نویدبخش است آن است که «محکوم به آن نیستیم».  
برخی عادات و باورها، مخرب هستند و برای زندگی بهتر نیازمند تغییر هستند. البته در مسیر تغییر، مقاومت‌های زیادی وجود دارد. در فرهنگ ما این ضرب‌المثل سینه به سینه نقل می‌شود که: «ترک عادت موجب مرض است» و به بهترین وجه نگرانی از «تغییر» را نشان می‌دهد. شاید باورش سخت باشد! اما ذهن انسان تمایل عجیبی دارد تا به باورها و الگوهای فکری و رفتاری قدیمی بچسبد حتی اگر مخرب و مشکل‌ساز باشد. مثلا در کودکی، برای درک دنیای پیچیده، ذهن چاره‌ای جز «دوپاره‌سازی» ندارد. یعنی برای درک بهتر این دنیا آن را تقسیم به «خوب» و «بد» می‌کند تا بتواند از این پیچیدگی سردربیاورد. مثل بچه‌ای که در حال نگاه کردن به فیلم می‌پرسد آدم خوب یا بد داستان کیست؟ به‌مرور با تکامل مغز، ذهن، قدرت درک پیچیدگی‌های دنیا را پیدا می‌کند. یک ذهن تکامل یافته می‌تواند درک کند که خوب و بد مطلق وجود ندارد و دیگر نیاز به استفاده از «دوپاره‌سازی» ندارد. تغییر سخت است و نیازمند صرف انرژی! «تغییر کردن» توانایی و ظرفیتی لازم دارد. در فرایند روان‌درمانی و به کمک روان‌درمانگر و البته با اراده و تلاش فرد، امکان تغییر کلیشه‌های نادرست فکری و رفتاری وجود دارد.

این خبر را به اشتراک بگذارید