آمریکای رو به زوال
سیدمحمد مرندی-کارشناس مسائل آمریکا
درحالیکه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا زیر ذره بین افکار عمومی جهان قرار دارد؛ مقام معظم رهبری روز گذشته در بخشی از بیانات خود تأکید کردند که «سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال آمریکا، حسابشده و مشخص است و با رفتوآمد اشخاص تغییر پیدا نمیکند.» من فکر میکنم این واقعیت بر همگان روشن است که تفاوتهایی در روشها و تاکتیکها بین دمکراتها و جمهوریخواهان و همچنین بین بایدن و ترامپ وجود دارد، اما براساس آن بخش از اسناد امنیت ملی آمریکا که محرمانه نبوده و در دسترس عموم هستند، اهداف هر 2 حزب در ارتباط ایران متفاوت از یکدیگر نیستند. بنابراین هدف حکومت آمریکا نسبت به ایران و منطقه یکسان است. از سوی دیگر، اگر بایدن انتخاب شود این امکان وجود دارد که تأثیری کوتاهمدت در بازار داخلی ایران بهوجود آورد. حتی ممکن است با انتخاب بایدن تغییراتی در منشهای حکومت آمریکا ایجاد شود. اما براساس گفتههای اطرافیان آقای بایدن تغییر عمده در سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران صورت نخواهد گرفت. آمریکا به جای اینکه مانند ترامپ تک روی کند، سعی خواهد کرد که با اجماعسازی با کشورهای دیگر ازجمله اروپاییها، هژمونی خود را در منطقه ما تثبیت کند.
از طرف دیگر، اهداف جمهوری اسلامی ایران نیز هم در منطقه و هم در داخل کشور روشن است و آن اهداف با تغییر مدیریت در کاخ سفید یا استمرار مدیریت فعلی در آمریکا، دگرگون نخواهد شد. هدف ایران در منطقه دور کردن تهدید برای خود و برای متحدین خود بهمنظور ایجاد ثبات، آرامش و توسعه است. همچنین هدف ایران برای داخل کشور نیز ایجاد فضای آرام و با ثبات است تا در آینده با تکیه بر امکانات داخلی و مراودات با کشورهای دوست، به توسعه خود ادامه دهد.
منش بایدن در ادبیات با ترامپ بسیار متفاوت است، اما باید به یاد داشته باشیم که تحریمها و فشارهای حداکثری ترامپ، ایده اصلی خود را از دولت اوباما و معاون او گرفته است. شهادت حاج قاسم سلیمانی در دوره ترامپ، جنایت منحصر به فردی بود، اما جنگ کثیف آمریکا و متحدانش در سوریه و شهادت بسیاری از همرزمان حاج قاسم سلیمانی در این کشور، بهدست اوباما و بایدن شروع شد و استمرار پیدا کرد. بنابراین، اگر به جای امید بستن به حوادث خارج از مرزها، بر ظرفیتها و توانمندیهای خودمان اتکا کرده و برنامهریزی کنیم، منافع ایران بهتر تامین خواهد شد.
به هر حال، نتایج انتخابات آمریکا هر چه که باشد، بحران اقتصادی، سیاسی و بحران هویتی و شکافها در حاکمیت آمریکا یک واقعیت است و همین مسئله توانمندی آمریکا در ماهها و سالهای آینده را کاهش خواهد داد. بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب درباره انحطاط مدنی، اجتماعی و سیاسی و اخلاقی آمریکا نیز ناظر به همین موضوع بود. آمریکا که بهعنوان قدرت برتر جهان از زمان فروپاشی شوروی یکه تازی میکرد، امروز بر همگان روشن شده است که بحرانهای داخلی این کشور متاثر از شکافهای نژادی، طبقاتی، اجتماعی و بحرانهای هویتی و شکاف در حاکمیت سیاسی است. از گذشته نشانههای متعددی مبنی بر کاهش قدرت آمریکا وجود داشت که تحتتأثیر جنگهای بیپایان آمریکا و سیاستهای لیبرال سرمایهداری بود. اما آثار این سیاستها برای عموم چندان روشن نبود که چگونه آمریکا را از درون تضعیف و پایههای قدرت آن را سست میکند. امروز اما شرایط داخلی آمریکا برای همه افراد تیزبین و عاقل روشن شده است که این آمریکا، آمریکای 30سال پیش نیست. حتی اگر این انتخابات بدون تنش عمده به پایان برسد، هیچکدام از بحرانهای مورد اشاره در داخل آمریکا برطرف نخواهند شد. بهنظر میرسد که طی ماهها و سالهای آینده آمریکا به سمت ضعف بیشتر و احیانا به سمت شرایط خطرناک پیش میرود.