بهروز رسایلی ـ روزنامهنگار
غالبا بین ورود و خروج بازیکنان از لیگ برتر فوتبال ایران نوعی موازنه برقرار بوده است؛ به این معنا که اگر عدهای از بازیکنان ایرانی برای حضور در لیگهای خارجی کشور را ترک میکردند، در نقطه مقابل تعدادی هم بازیکن خارجی برای بازی به کشورمان میآمدند. بیستمین فصل لیگ حرفهای ایران اما از این نظر قصه کاملا متفاوتی دارد. انباشت بدهیها و انبوه پرونده شکایات خارجی باعث شد مسئولان سازمان لیگ و وزارت ورزش برای فصل آینده جذب بازیکن و مربی خارجی را ممنوع کنند. بر این اساس تنها تمدید قرارداد با بازیکنان خارجی موجود، آن هم صرفا برای همان تیم مجاز دانسته شد؛ ظرفیتی که باشگاهها سعی کردند نهایت استفاده را از آن ببرند و حتیالمقدور خارجیهایشان را حفظ کنند. در نقطه مقابل اما افزایش چشمگیر قیمت ارز باعث شد استقبال از پیشنهادهای خارجی به بالاترین سطح ممکن برسد؛ بهطوری که امسال شاهد خروج بیسابقه بازیکنان ایرانی از کشور برای حضور در لیگهای خارجی بودیم. این موضوع چنان جدی بود که حتی کشورهایی مثل تاجیکستان و بنگلادش را هم به جغرافیای ترانسفر لژیونرهای ایرانی اضافه کرد.
همه آنها که رفتند
امسال لیگ ایران به اندازه یک تیم ملی صادرات بازیکن داشت؛ گرچه به واسطه اشکالات مدیریتی و ضعف در عقد قراردادها، اغلب این نفرات بهعنوان بازیکن آزاد منتقل شدند و بابت جداییشان پولی بهحساب باشگاهها نیامد. علیرضا بیرانوند که از مدتها پیش سودای لژیونر شدن داشت، سرانجام به آرزویش رسید و سر از آنتورپ بلژیک درآورد. او البته دستکم تا لحظه تنظیم این مطلب فرصت بازی در تیم جدیدش را پیدا نکرده و همچنان مسابقات را از روی نیمکت دنبال میکند. پرسپولیس غیراز بیرو سه بازیکن دیگر را هم تحویل کشورهای خارجی داد؛ شجاع خلیلزاده و مهدی ترابی سر از الریان و العربی در لیگ ستارگان قطر درآوردند و علی علیپور هم به ماریتیمو در پرتغال پیوست. علیپور در لیگ نوزدهم با شهریار مغانلو در کورس آقای گلی رقابت میکرد. گرچه هر دوی آنها این رقابت را به شیخ دیاباته باختند، اما مغانلو هم با آرزوهای مشابه علیپور راهی خارج از کشور شد. مهاجم پیشین پیکان که از پرسپولیس هم پیشنهاد داشت، سانتا کلارا در لیگ پرتغال را برای ادامه دوران فوتبالش برگزید. از استقلال هم روزبه چشمی به لیگ قطر پیوست و پیراهن امصلال را به تن کرد. چشمی پیش از پایان لیگ نوزدهم در اقدامی عجیب قراردادش را بهطور نمایشی با استقلال تمدید کرده بود! دو بازیکن تراکتور هم به لیگهای خارجی ترانسفر شدند. بر این اساس رضا اسدی که چند مشتری داخلی هم داشت راهی سنپولتن اتریش شد و محمدرضا آزادی نیز بعد از3 فصل بازی برای تراکتور، پیراهن پانتولیکوس یونان را پوشید. امسال همچنین علی قربانی که فصل چندان موفقی را در سپاهان پشت سر نگذاشته بود، راهی سومقاییت آذربایجان شد. سومقاییت پیش از این نیز چند بازیکن ایرانی جذب کرده بود، اما تفاوت قربانی با آنها این است که مهاجم پیشین استقلال بازی در تیم ملی آذربایجان را هم پذیرفته است. در یکی از عجیبترین نقلوانتقالات تاریخ فوتبال ایران اما، خالد شفیعی بازیکن سابق سایپا به «باشوندرا کینگز» بنگلادش پیوست. همچنین بازیکنی به نام رادین سیار راهی تیمی در لیگ تاجیکستان شد؛ هرچند این تیم سال گذشته هم آرش اکبری را جذب کرده بود.
به اینها امیدواریم
یکی از بازیکنانی که به درخشش او امیدواریم، علی علیپور است. عملکرد خیرهکننده مهدی طارمی در لیگ پرتغال باعث شد هم آنها روی بازیکنان ایرانی بیشتر حساب کنند و هم ستارههای خواهان رشد کشورمان لیگ پرتغال را بهعنوان یک سکوی پرتاب ببینند. حالا علیپور 24ساله راهی ماریتیمو شده؛ گرچه صادقانه باید گفت او استعداد طارمی را ندارد و کارش سختتر است. همین شرایط راجع به شهریار مغانلو هم صادق است. در مورد رضا اسدی البته با اینکه به قصد پیشرفت راهی سنپولتن شده و چه بسا از نظر مالی ضرر هم کرده باشد، اما سخت است که چنین انتخابی را یک شروع خوب برای او بدانیم. تیم جدید او بیشتر ما را یاد انتخابهای عجیب سعید عزتاللهی در همین پست میاندازد؛ جایی که هافبک ملیپوش کشورمان سر از تیمهایی مثل آمکارپرم و یوپن درآورد و حالا هم در وایله بلدکلوب دانمارک توپ میزند. محمدرضا آزادی جوان هم با انتخاب لیگ یونان میتواند شانس برای پیشرفت داشته باشد. به هر حال 20سالگی آغاز خوبی در اروپا خواهد بود؛ گرچه بازیکنانی مثل محمد نادری و رضا شکاری را هم داشتیم که در همین شرایط ترانسفر شدند و جواب لازم را نگرفتند. علیرضا بیرانوند اما در قامت بهترین دروازهبان کشور، لیگ ایران را ترک کرد و راهی بلژیک شد. او خودش رؤیای بازی در لیورپول را در سر دارد، اما اول باید در آنتورپ فیکس شود. بدی گلرها این است که یا فیکس میشوند یا گاهی کل فصل را روی نیمکت مینشینند. دروازهبانی مثل بقیه پستها نیست که بازیکن در پست نزدیک به میدان برود یا مثلا از فرصت مصدومیت و محرومیت رقیبش برای فیکس شدن استفاده کند. در اغلب تیمها معمولا یک دروازهبان کل فصل را در ترکیب اصلی پشت سر میگذارد.
به اینها کاری نداریم
آن روی سکه اما مربوط به بازیکنانی است که قشنگ نوع انتخابشان نشان میدهد دنبال پول بودند؛ بنابراین نه ما به آنها امیدی داریم و نه حتی خودشان دنبال چشمانداز خاصی هستند. بهعنوان مثال وقتی شجاع خلیلزاده در 32سالگی راهی الریان قطر میشود، قشنگ معلوم است برای چه آنجا رفته. او فینال لیگ قهرمانان آسیا را قربانی کسب درآمد کرد. برخی منابع غیررسمی از دستمزد یک میلیون و 200هزار دلاری شجاع برای یک فصل بازی در الریان خبر میدهند؛ مبلغی که به پول ما حدود 36میلیارد تومان میشود و در پرسپولیس حتی یکششم آن هم گیر بازیکن نمیآمد. همین منابع، رقم قرارداد مهدی ترابی با العربی را یکمیلیون دلار تخمین میزنند که باز همان قصه است. البته تفاوت کلیدی ترابی با خلیلزاده این است که وینگر چپ پیشین پرسپولیس پنج سال جوانتر است و شاید برای او حضور در لیگ قطر زود بود. همینطور بدیهی است که از خالد شفیعی 32ساله هم نباید در لیگ بنگلادش انتظار خاصی داشته باشیم. به این فهرست باید علی قربانی و روزبه چشمی را هم اضافه کرد.
تورم ارزی، توسعه عرضی
افزایش قیمت دلار، جغرافیای لژیونرهای فوتبال ایران را وسیعتر کرد
در همینه زمینه :