گفتوگو با جعفر دهقان، بازیگر سینما و تلویزیون به بهانه هنرنماییاش در سریال «ایلدا»
ترجیح میدهم از این سینما دور باشم
الناز عباسیان
اخبار را از روزنامه و تلویزیون دنبال میکند و از معدود بازیگرانی است که از فضای مجازی به کلی دور است. حتی اپلیکیشنهای مرسوم را هم در گوشی خود نصب نکرده است و میگوید: «چه لزومی دارد روح و روانم را هر روز با هزاران خبر که اغلب بد یا دروغ است آشفته کنم. ترجیح میدهم مثل گذشته دور از فضای مجازی و با آرامش زندگی کنم». «جعفر دهقان» را میگوییم؛ بازیگری که بیشتر با نقشهای تاریخی و ماندگارش او را میشناسیم. البته پرکار است و سریالها و فیلمهای سینمایی متعددی از جمله «مردانآنجلس»، «مختارنامه»، «یوسف پیامبر»، «معمای شاه»، «سرزمین کهن» و... در کارنامه کاریاش به چشم میخورد. سابقه دهقان با فیلمسازان بزرگی همچون حاتمیکیا و مرحوم ملاقلیپور بر کسی پوشیده نیست و دهه ۷۰ را میتوان دوران طلایی این بازیگر باسابقه دانست. در همین سالها بود که برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای فیلم «حماسه مجنون» شد و او را تبدیل به یکی از ستارگان سینمایی دفاعمقدس کرد. البته خودش هم به بازی در فیلمهای تاریخی و ملی میبالد و میگوید: «بازی در فیلمهای تاریخی، مذهبی و دفاعمقدسی را نوعی مسئولیتپذیری و ادای دین میدانم و از این نظر برای خودم خیلی اهمیت دارد». دهقان این روزها با سریال ایلدا مهمان خانههای مردم بود و به همین بهانه گفتوگویی با او انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
بازی در سریال ایلدا جدیدترین هنرنمایی شما بوده که البته با سختیهای زیادی همراه بود. بخشی از این سریال در دوران کرونا در خرمآباد و جایی به دور از خانه و خانواده ساخته شد. از نتیجه کار راضی بودید؟ شرایط بازی در دوران کرونا چگونه بود؟
فیلمبرداری سریال ایلدا از سال گذشته آغاز شده بود که بهعلت شیوع ویروس کرونا مدتی تعطیل شد. بعد از چندینماه دوباره شروع بهکار کردیم. عوامل تولید نکات بهداشتی را رعایت میکردند. البته رعایت پروتکلهای بهداشتی اعم از حفظ فاصلهگذاریها (مثلا نشستن افراد کمتری در خودروها و اقامت در اتاقهای بیشتر) و خرید مواد ضدعفونیکننده، ماسک و آبمعدنی و... هزینههای تولید را برای تهیهکننده کار بالا برد. همه گروه هم درگیر استرس کار در دوران کرونا بودیم. این شرایط سخت برای بازیگران پراسترس بود و نگران این بودیم که اتفاقی برایمان بیفتد. برای نمونه تمام سکانسهایی که من کار میکردم، اکثرا تعداد زیادی هنرور کنارم بودند. علاوه بر اینها زمان فیلمبرداری، برخی اهالی این شهرستان که بازیگر نبودند، برای عکس انداختن، بدون ماسک کنارم میایستادند که ما مجبور بودیم برای اینکه ناراحت نشوند همکاری کنیم. اگر اشتباه نکرده باشم همکار خوبمان مهران رجبی هم حین همین عکس انداختن با هواداران در معرض ابتلا به کرونا قرارگرفتهبود. به هر حال ما عاشق این مردم هستیم و نمیتوانیم در برابر لطف و محبتی که به ما دارند و میخواهند عکس یادگاری بگیرند مخالفت کنیم اما بهتر است شرایط اپیدمی این بیماری منحوس را درک کنیم. خدا را شکر به خیر گذشت و نتیجه خوب بود. همه بچهها با تمام تلاششان بدون اینکه کرونا را بهانه کنند فعالیتشان را البته با استرس انجام دادند.
حالا که بحث کرونا به میان آمده اجازه بدهید سؤالی از محدودیتهای اجتماعی و تعطیلی بیسابقه بسیاری از فعالیتهای فرهنگی و هنری بپرسیم. این روزها افراد زیادی از جمله هنرمندان متضرر شدند. بهنظر شما راه برونرفت از این بحران حداقل برای هنرمندان چه میتواند باشد؟ اکران آنلاین فیلمهای سینمایی، سینما ماشین، پخش از شبکه نمایش خانگی و... میتوانند کمکی به صنعت سینمای ایران کنند.
من شخصا اکران آنلاین و به این شکل پخش شدن فیلمها را دوست ندارم و نمیپسندم. اما باید پذیرفت که کرونا فعلا با ما هست و با زندگی ما عجین شده است. تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنیم. من نمیدانم چرا بعضی از مردم به کرونا اعتقاد ندارند و پروتکلهای بهداشتی را رعایت نمیکنند؟ این بحران کرونا در مقابل بدترین شرایط مثل سیل، زلزله و جنگ که ما از سر گذراندیم چیزی نیست. میتوان با رعایت کردن نکات بهداشتی هم مراقب باشیم که کرونا بیشتر نشود، هم اینکه به کارمان ادامه بدهیم. در هیچ جای دنیا اینگونه نیست که مردم در خانه بمانند و دولت هزینهها را پرداخت کند. در هر صورت اگر هم دولت پولی به ما پرداخت کرد، برای خرج کردن آن باید از خانه خارج شویم؛ در نتیجه باید رعایت کنیم. در این شرایط بد که تمام کشورها به نوعی ما را تحریم کردند نمیتوانیم در خانه بمانیم و منتظر کمک باشیم.
با وجود آنکه یکی از پرکارترین بازیگران سینمای ایران در دهههای گذشته بودید اما در چند سال اخیر در فیلمهای سینمایی حضور چندانی نداشتید. پیشنهادها را نمیپسندید یا علت دیگری دارد؟
فیلمهای امروز سینما بهنحوی است که ترجیح میدهم از سینما دور بمانم. فیلمهایی که هماکنون ساخته میشود با روحیات من سازگار نیست. من در این سینما جایگاهی ندارم و دلیل غیبتم همین است. من هیچگاه در فیلمهای کمدی مبتذل و سخیف این روزهای سینما جایی ندارم و دوست هم ندارم که داشته باشم. من خودم متولد دهه30 هستم و در دهههای60 و 70 ستاره سینما و تلویزیون بودم. من همیشه خط قرمزهایی برای خودم داشتم و بهدنبال کارهای تاریخی، مذهبی و دفاعمقدس بودم. ولی متأسفانه الان سینما کمتر بهدنبال فیلمهایی با این محتواهاست و نمیتواند مرا جذب خودش کند. بیتعارف میگویم سینمای این روزها چیز خاصی ندارد که من به طرفش بروم. هماکنون ۹۰درصد کارگردانها و تهیهکنندگان به فکر گیشه و فروش بیشتر فیلمشان هستند و این موضوع آنها را از پرداختن به محتوای ارزشی دور کردهاست. نتیجه این تفکر گیشهپسند میشود فیلمهایی که برخی از آنها را حتی نمیتوان با همه اعضای خانواده تماشا کرد و بهعبارتی مناسب گروه سنی کودکان و نوجوان ما نیست.
ماندگارترین و دوستداشتنیترین نقشی که بازی کردهاید کدام است؟
نقش پوتیفار در سریال «یوسف پیامبر» و نقش ماکسیمیلیانوس «مردان آنجلس» در سریال اصحاب کهف، نقش مصعببنزبیر در سریال «مختارنامه»، نقش اصغر در «بوی پیراهن یوسف» را دوستدارم. این نقشهایی را که با آنها عجین شدهام خیلی دوست داشتم. همین الان بسیاری از مردم مرا با نقشهای تاریخیام میشناسند و این همان چیزی است که همیشه بهدنبالش بودهام.
همانطور که خودتان هم اشاره کردید بیشتر نقشهایی که بازی کردید تاریخی بوده و بیرون از محیط شهری فیلمبرداری میشوند. خودتان علاقهمند به این نوع کارها هستید یا اغلب پیشنهادهایتان تاریخی است؟
اغلب فیلمهایی که به ما پیشنهاد میشود در این سبک هستند و بعد از بررسی در صورتی که موردپذیرش باشند، در آنها کار میکنم. البته از آنجا که به کارهای تاریخی علاقهمندم اینگونه نقشهای سخت پیشنهاد میشود و بهنظرم میرسد که کارهای دشوار، جذابتر هستند و بیشتر در ذهن مخاطب ماندگار میشوند. همانطور که اشاره کردم اگر از بینندگان در مورد نقشهای من بپرسید احتمالاً کارهایی مانند یوسف پیامبر، مختارنامه و... که تاریخی و سخت هستند در ذهنشان ماندگار شده است. اینکه در آثار تاریخی مقاطع مختلف زمانی به تصویر کشیده میشود جالب است. بهویژه دورههایی که اطلاعات زیادی درباره آنها وجود ندارد، برای مخاطب جذابیت زیادی دارد. من هم بازی در نقشهای تاریخی را با وجود مرارتهای بسیار نسبت بهکار آپارتمانی بیشتر میپسندم. فضای کار در پروژههای تاریخی بسیار متفاوت از فضای شهری و آپارتمانی است. لوکیشنها، در بیابان و در گرما و سرما، سختیها و مشقتهای خاص خودش را دارد. حتی لباس و آکساسوار (تجهیزات)؛ هنگامی که نگاه میکنید به بازیگر و آن لباسهای سنگین و گرم را تنش میکند، بههرحال آدم را خیلی اذیت میکند؛ لباس و کلاهخود و شمشیر. علاوه بر اینکه باید آن نقش را خوب بازی کند باید از لحاظ فیزیکی هم خودش را آماده کند. چون میطلبد که بدنش از هر لحاظ برای این شرایط سخت آماده شود. اما من شخصا کارهای تاریخی را بیشتر میپسندم. قطعا حضور در سریال آپارتمانی خیلی آسانتر است اما نه مرا بهعنوان بازیگر اقناع میکند و نه ماندگاری دارد. سریال پخش میشود و یک مدت بعد هم کسی یادش نمیآید اصلا چه بوده است. از سوی دیگر حضور در سریالهای تاریخی و مذهبی و دفاعمقدسی را نوعی مسئولیتپذیری و ادای دین میدانم و از این نظر برای خودم خیلی اهمیت دارد. برای مثال، اگر در یک سریال دفاعمقدسی بازی میکنم به این نیت است که دین خودم را به شهدا و رزمندگان اداکنم. یا حضور پررنگم در فیلمها و سریالهای تاریخی به علت عشق و علاقهام به فرهنگ و تمدن کشورم است. همین دغدغهها و علایق است که باعث میشود سختی کارکردن در این نوع آثار را به جان بخرم و البته از کارم هم لذت ببرم.
نقشهایی که بازی کردهاید مثبت بوده است. خودتان اینگونه میپسندید؟
اتفاقا برعکس، من خودم بیشتر به نقشهای منفی علاقه دارم. بهنظرم کاراکترهای منفی بیشتر جای کار دارند و از پیچیدگیهای بیشتری برخوردار هستند. از این منظر، بازیگر باید وقت و انرژی بیشتری برای این نقشها صرف کند تا برای بیننده ملموس باشد. اما به دلایلی کمتر نقش منفی پیشنهاد میشود. البته برخی سازندگان فیلمها حاضر نیستند ریسک کنند و نقشهای متفاوتی را به من بسپارند. به هر حال نقش منفی هم کم بازی نکردهام و به خوبی هم توانستهام نقشها را دربیاورم. این نشان میدهد که قابلیتهایی در من موجود است که متأسفانه به خوبی دیده نشده است. دوست دارم در این زمینه بیشتر کار کنم. در قبول پیشنهادهای بازی، بهدنبال کار ماندگار میگردم که برای همیشه در خاطره جمعی مردم بماند و برای خودم بهعنوان بازیگر هم بازی در چنین فیلم و سریالی قابلدفاع باشد. از این رو اهل بازی کردن در نقشهای خنثی نیستم.
میخواهیم کمی فضای گفتوگو را عوض کنیم و به سؤالات شخصی برسیم. بزرگترین سرمایه زندگیتان بعد از چنددهه فعالیت هنری چیست؟
بزرگترین سرمایهام خانوادهام هستند. من همیشه گفتهام اگر روزی مجبور باشم بین خانواده و سینما یکی را انتخاب کنم من خانوادهام را انتخاب میکنم. این عزیزان سرمایه عمر من هستند و من در کنار آنها میتوانم هنر و حرفهام را به نحو احسن انجام دهم.
فرزندانتان هم رشته هنری شما را دنبال کردهاند؟
نه، پسرم سروش دانشجوی رشته پزشکی است که البته فعلا به دلایلی برای یکسال کنار گذاشته است. دخترم سحر حقوق خوانده است. هردو فرزندم ازدواج کرده و صاحب اولادی هستند و من دو نوه شیرین و دوستداشتنی دارم.
غیر بازیگری به هنر و یا کار دیگری هم مشغول هستید؟
به جز بازیگری شغل دیگری ندارم. البته چند سال پیش در زمینه آموزش بازیگری فعالیتهایی را آغاز کردم اما متأسفانه این فضا با روحیات من سازگار نبود و رها کردم.
کلا بازیگر بیحاشیهای هستید و کمتر درباره مسایل مختلف اظهارنظر میکنید. اینطور نیست؟
من اصلا اینستاگرام، تلگرام و واتساپ ندارم و تنها یک خط تلفن دارم. من بدون فضای مجازی خیلی راحت زندگی میکنم و اهل آنها نیستم. حتی به اصرار فرزندانم هم این کار را نکردهام. تمام مطالب و صفحاتی که به اسم من در فضای مجازی است مربوط به من نیست و گویا توسط هواداران اداره میشود. من مانند گذشته اخبار را از تلویزیون و روزنامهها دنبال میکنم، بدون آنکه اینستاگرام، تلگرام و واتساپ داشته باشم. اینگونه زندگی کردن به من آرامش میدهد. مطالب و عکسهای این فضا انسان را از زندگی عادی دور کرده و ذهن را مغشوش و درگیر میکند. البته در کنار این بدیها، مسائل و مطالب خوبی هم دارد که آدمهای باجنبه باید به سمتش بروند. برای کسانی مثل من که کار هنری و فرهنگی انجام میدهیم شنیدن مدام اخبار بد و اشتباه به ذهن و روحم آسیب میزند. برای رسیدن به مطالبی که احتیاج دارم به سراغ منابع دیگر از جمله، کتاب، نشریه، روزنامه و تلویزیون میروم و کنجکاوی درباره زندگی دیگران مثلا فلان هنرمند هم برای من جذابیتی ندارد.
در این ایام که اغلب توصیه ماندن به خانه میشود توصیه برای تماشای فیلم یا خواندن کتاب خاصی دارید؟
کتابی را معرفی نمیکنم و دوست ندارم سلیقه شخصیام را به دیگران تحمیل کنم. اما آخرین کتابی که خواندم کتاب خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی بود. شاهنامه و کتابهای تاریخی هم بهصورت پراکنده میخوانم. البته اغلب روزها روزنامه مطالعه میکنم و هنوز جزو افرادی هستم که اخبار مهم و تحلیلهای روز را به جای فضای مجازی از روزنامهها دنبال میکنم.
و سؤال پایانی اینکه هماکنون مشغول کاری جدید هستید؟
فعلا به تازگی بازی در سریال ایلدا تمامشده است و مشغول کار خاصی نیستم. البته قرار است در سریالی به نام «طلاق» آقای ابوالقاسم طالبی بازی کنم. در پایان هم آرزو میکنم این بیماری منحوس از تمام دنیا ریشهکن شود. کادر درمانی ما واقعا خسته و درمانده شدهاند. از همه عزیزان عاجزانه درخواست میکنم اول بهخاطر خود و بعد بهخاطر این کادر درمانی خسته و زحمتکش، کرونا را جدی بگیرند و پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند. سادهترین کار زدن همین ماسک ساده است که نباید دریغ کرد.
برنده سیمرغ بلورین برای بازی در «حماسه مجنون»
جعفر دهقان متولد ۱۳۳۹ در تهران بازیگر باتجربه سینما و تلویزیون است. مدرک تحصیلی او دیپلم هنرستان فنی است. آغاز فعالیت دهقان به ۱۵سالگی و سال۱۳۵۴ برمیگردد؛ یعنی زمانی که در گروه تئاتر مرکز رفاه بازی کرد. در سال۱۳۶۰ زمانی که جوانی ۲۱ساله بود همکاری خود را با حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی آغاز کرد و در همان سال فعالیت سینمایی خود را با بازی در فیلم «توجیه» به کارگردانی منوچهر حقانیپرست شروع کرد. در سال۱۳۷۲، جعفر دهقان با بازی در فیلم «حماسه مجنون» توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد را بهدست آورد. دهقان بهمدت ۱۶سال بهصورت حرفهای رشتههای رزمی را انجام میداد. رشته ورزشی او رزمیران (نوعی کشتی کج) است و دان ۲ کمربند مشکی است. او این فنون رزمی را در فیلمهایی از جمله «یاسهای وحشی» و «شیرهای جوان» به نمایش گذاشته است.
رکورددار ایفای نقش در فیلمهای دفاعمقدس
در سالهای ابتدایی جنگ تحمیلی نیروهای بعثی عراق علیه ایران و با شدت گرفتن ساخت آثار سینمایی دفاعمقدس، نامهای بسیاری بهعنوان بازیگران فیلمهای دفاعمقدسی شناخته شدند؛ اما در این بین جمشید هاشمپور، جعفر دهقان و سیدجواد هاشمی از جمله بازیگرانی هستند که بهخاطر ایفای جذاب نقشهایشان در فیلمهای دفاعمقدسی، پیشنهاد بیشتری برای فیلمهای مختلف داشتند. جعفر دهقان با ایفای نقش در ۱۲ فیلم دفاعمقدسی («حماسه مجنون»، «بوی پیراهن یوسف»، «پرواز در شب»، «بلمی به سوی ساحل»، «عملیات کرکوک»، «حمله به اچ ۳»، «هفت گذرگاه»، «عبور از خط سرخ»، «گلوگاه شیطان»، «تیرباران»، «تعقیب سایهها» و «خلبان») بعد از جمشید هاشمپور با ۱۳ نقش، رکورددار ایفای نقشهای دفاعمقدسی است. البته خود نیز بازی در این نقشها را ادای دین به میهن و شهدای جنگ تحمیلی میداند و افتخار میکند.
بازیگری برای نقشهای تاریخی
دهقان پس از بازی در نقش ماکسیمیلیانوس مردان آنجلس در سریال اصحاب کهف، به بازیگران ثابت سریالهای تاریخی تبدیل شد. این در شرایطی بود که دهقان پیش از این بازیگر ثابت فیلمهای جنگی و دفاعمقدسی بود. بازی در نقش پوتیفار در سریال یوسف پیامبر هم نقطه عطفی در کارنامه کاری او بود اما حضور او در «مختارنامه» برگ دیگری از استعدادهای هنری او را برای بینندگان ورقزد تا ثابت کند او برای نقشهای تاریخی جزو گزینههای نخست است. البته در این فیلم بنا به تشخیص کارگردان فیلم، صدای او دوبله شده بود که این کار هم به مقبولیت نقش مصعببنزبیر افزوده بود. بازی در «یتیمخانه ایران» و «سرزمین کهن» را هم نباید از قلم انداخت. باید دید در آینده این بازیگر توانمند چه کاراکتر تاریخی دیگری را برای ما زنده خواهد کرد.