آسیبهای تحصیل در مدارس خاص
رضاحیدری- روانشناس و مشاور تحصیلی
یکی از دغدغههایی که در این سالها ذهن بسیاری از خانوادهها را درگیر خود کرده مدرسه محل تحصیل فرزندانشان است. بسیاری از والدین با نگرانی بسیار از آینده فرزندانشان بهدنبال بهترین مدارس شهر هستند تا با هر ترفندی که شده در آنجا ثبتنام و از دید خودشان آینده او را تضمین کنند. مسئلهای که بسیاری از والدین در چنین شرایطی به آن توجهی ندارند این است که هر مدرسهای آسیبهای خود را دارد و تحصیل در مدارس خاص و بهاصطلاح خوب هم نمیتواند بدون آسیب باشد.
رقابتهای بیجا یکی از آسیبهایی است که در این مدارس بسیار به چشم میخورد. زمانی که دانشآموزان در یک جو رقابتی ناسالم قرار میگیرند نهتنها پیشرفتی در عملکرد تحصیلی آنان صورت نمیگیرد بلکه چنین فضایی موجب میشود دانشآموز فشار روانی بسیاری را تحمل کند و انرژی بسیاری را صرف کند تا از همکلاسیهایش عقب نماند. گاهی این تلاشها در مسیر استعداد و توانمندیهای دانشآموز نیست و نتیجهای جز اتلاف عمر و افسردگی برای او نخواهد داشت. فضای سنگین و رقابتی برخی مدارس اجازه فعالیتهای آزاد و موردعلاقه را به دانشآموزان نمیدهد و بسیاری از علایق و استعدادهادر این مدارس نادیده گرفته و حتی غیرارزشمند تلقی میشود. بیتوجهی به استعدادهای واقعی دانشآموزان نیز ازجمله آسیبهای تحصیل در مدارس خاص است. ازآنجاکه تمام تمرکز این مدارس بر کسب نمرات عالی و رتبههای خوب در دروسی مانند علوم تجربی و ریاضی است بسیاری از استعدادهای دانشآموزان در این محیط ها نادیده گرفتهشده و اجازه بروز و ظهور پیدا نمیکند. هر دانشآموزی بااستعداد است اما نگاه این مدارس نگاهی تکبعدی در جهت برخی رشتهها و استعدادهاست و به سایر استعدادها اهمیتی داده نمیشود. زمانی که استعداد دانشآموز بهخوبی کشف نمیشود و او در جریان رقابتهای بیجا با دیگران قرار میگیرد، نمیتوان انتظار آیندهای درخشان برای او داشت. براساس تئوری انتخاب هر انسانی پنج نیاز اساسی دارد: بقا، عشق، تفریح، قدرت و آزادی. ازآنجاییکه تمرکز مدارس خاص بر کسب نمره و قبولی در آزمونهای مختلف است فشار زیادی به دانشآموزان برای کسب نمرات عالی وجود دارد و گاهی به این نیازها بیتوجهی میشود. زمانی که دانشآموز تمام زمان و انرژی خود را برای کسب نمرات عالی میگذارد نیازهایی مانند بقا و تفریح مغفول میمانند. بیتوجهی به مسائلی مانند سلامتی، خواب، تغذیه و تفریح نهتنها موجب پیشرفت درسی دانشآموزی نمیشود بلکه میتواند آسیبهای جسمی و روحی جبرانناپذیری را به او وارد کند.
متأسفانه آمار دانشآموزانی که بهخاطر فشارهای درسی زیاد در وضعیت روحی و جسمی نامناسبی بهسرمیبرند، بالاست و این میتواند زنگ خطری برای خانوادهها باشد تا بیشتر به سلامت جسمی و روحی فرزندانشان اهمیت دهند. ناکامی، یکی از نتایج قطعی تحصیل در مدارس خاص برای بسیاری از دانشآموزان است. بسیاری از خانوادهها به امید موفقیت فرزندشان در تحصیل به هر طریقی او را در مدارس خاص و برتر ثبتنام میکنند. ازآنجاییکه دانشآموزان از لحاظ شخصیت، استعداد، هوش و... با یکدیگر تفاوت دارند و هر دانشآموزی نمیتواند در مدرسه عملکرد خیلی خوبی داشته باشد ناکامی نصیب این دانشآموزان میشود. اگر دانشآموز در یک فضای آرام و به دور از رقابت که در مدارس خاص خبری از آن نیست درس بخواند بهتر میتواند استعدادهای خود را نمایان و شکوفا کند. زمانی که دانشآموز در جوی رقابتی ناکامی را تجربه میکند این میتواند در آینده نیز نگاه او را نسبت بهخودش و توانمندیهایش منفی کند. برای رهایی از دام این آسیبها خانوادهها باید بیشتر به علایق و استعدادهای فرزندانشان توجه کنند. آنها را وارد فضاهای سنگین رقابتی که در بسیاری از موارد ناکامی در پی دارد، نکنند. سلامت جسمی و روحی دانشآموز باید اولویت اول خانواده باشد. زمانی که از یک دانشآموز انتظاراتی بیش از تواناییهایش داریم نهتنها پیشرفتی صورت نمیگیرد، بلکه ممکن است دانشآموز را به سمت راههای ناسالم برای برآورده کردن این انتظارات بکشاند. نتایج کنکور سراسری نیز نشان میدهد برخی از این دانشآموزان باوجود تحصیل در مدارس خاص و کلاسهای تقویتی و کنکور نتایج قابلقبولی کسب نمیکنند. این برای خودشان و خانوادههایشان یک ناکامی و شکست قلمداد میشود. شکستی که میتواند آنان را نسبت بهخودشان و آیندهای که دارند بدبین کند. بدبینی به آینده، قدرت فکر و تلاش را از دانشآموز میگیرد و او را به فردی افسرده و گوشهنشین تبدیل میکند.