• شنبه 6 مرداد 1403
  • السَّبْت 20 محرم 1446
  • 2024 Jul 27
چهار شنبه 30 مهر 1399
کد مطلب : 113794
+
-

ایرانی‌های عزیز، ببخشید

جواد نصرتی- روزنامه‌نگار

اگر شما هم ذهنتان درگیر انسولین شده و فکر می‌کنید اگر حالا دستتان زیر سنگ نیست، بعدا گرفتار خواهید شد، مثل خیلی‌های دیگر یک ایرانی معمولی هستید. پیش‌فرض درست این است که ما و شما که یادداشت را می‌نویسیم و می‌خوانیم همگی ایرانی‌های معمولی هستیم چون بعید می‌دانم هیچ کدام از آن یک درصدی‌ها و چهار درصدی و چند صدم درصدی‌ها، اصلا کاری به‌کار روزنامه داشته باشند. ما که هر هفته و هر‌ماه گرفتار یک مصیبت تازه می‌شویم، حالا گرفتار انسولین هستیم. حدود 4 تا 5میلیون ایرانی دیابت دارند. کمتر از نیمی از آنها اما نمی‌دانند چنین مشکلی دارند. همه اینها البته نیاز فوری به انسولین ندارند اما ممکن است به فهرست افرادی که باید این داروی حیاتی را تزریق کنند اضافه شوند. آنهایی که نیاز به تزریق دارند هر کدام خانواده و خویشان و دوستانی دارند. این یعنی دستکم چند میلیون ایرانی این روزها به کمبود انسولین فکر می‌کنند. برای ما معمولی‌ها که در آوار مصیبت‌ها و کمبودها دست‌وپا می‌زنیم، این وحشت و غصه همگانی عادی شده اما چه چیزی می‌تواند چند میلیون نفر را   یکباره درگیر خود کند؟ زلزله می‌تواند یکی از آنها باشد.
موارد مزمن دیگری هم وجود دارد مثل بیکاری و اعتیاد که به یکباره حادث نمی‌شوند اما بخش زیادی از جامعه را درگیر و گاهی فلج می‌کنند. وقتی که این تعداد از افراد جامعه دچار این مشکل می‌شوند، به‌صورت طبیعی این سؤال مطرح می‌شود که چه شد به اینجا رسیدیم؟ مسئولان می‌گویند تحریم‌ها تأثیر مستقیمی در این شرایط دارند. برخی مردم می‌گویند مسئله ِ ضعف مدیریت است. دلایل دیگری هم مطرح است که اینجا نمی‌شود از آنها نوشت. دلیل هر چه که باشد، نتیجه شوک انسولینی به وسعت تمام کشور است. بحرانی که بسیاری از ایرانی‌ها را نگران کرده‌است. این ایرانی‌های معمولی چه انتظاری دارند؟ اینکه مسئولانی که قرار است در خدمت آنها باشند، تمام تلاششان را بکنند و این بحران را برطرف کنند. به‌عنوان یک ایرانی معمولی چقدر انتظار داریم که این بحران به‌زودی برطرف شود؟ پاسخی که ما به‌خودمان می‌دهیم، بازتاب و نتیجه مدیریت بحران همین مسئولان عزیز در موارد پیشین است. ان‌شاءالله این بار مسئولان بهترین عملکرد را داشته باشند. اما فارغ از عملکرد، این امید بیهوده گاهی در گوشه‌ای از ذهنمان برق می‌زند که یکی از آنها، صادقانه جلوی دوربین‌ها بیاید و بگوید که ایرانی‌های عزیز، ببخشید که اینطور شد.

این خبر را به اشتراک بگذارید