مؤمنین در صف سینما
اکران «خانه خدا» پای اقشار مذهبی را به سینما باز کرد
سعید مروتی
در سال اکران موفق فیلم فردینی «جهان پهلوان»، موفقیت نسبی «خداحافظ تهران» و بلند پروازی اخوانها با «هاشمخان»، مهمترین اتفاق سینمایی نمایش عمومی «خانه خدا» بود. این مستند سینمایی زمانی ساخته و اکران شد که عزیمت به حج برای مردم بهسادگی و سهولت امروز نبود و سفر به خانه خدا برای بسیاری از اقشار جامعه به آرزویی دور از دسترس میمانست. در دورانی که تلویزیون کارکرد و فراگیری محدودی داشت(و برخی افراد مذهبی ورودش را به خانه حرام میدانستند)، دیدن مناسک حج روی پرده بزرگ سینما جذابیتهای بسیاری داشت. خانه خدا فیلمی است که برای نخستین بار پای اقشار مذهبی را به سینما باز کرد. بسیاری از کسانی که به دیدن این فیلم شتافتند در سراسر زندگیشان سینما نرفته بودند و برخی از آنها اساسا سینما رفتن را فعلی حرام میدانستند (و شاید عدهایشان پس از آن هم دیگر پا به سالن سینما نگذاشتند). فیلم از 30 آذر45 با تبلیغات متفاوت و همخوان با فضای اثر روی پرده آمد. برای نخستین و آخرین بار در تاریخ سینمای ایران فیلمی مستند به شکلی گسترده به نمایش درآمد. بعضی از سینماهای نمایشدهنده فیلم به کتیبههای مذهبی مزین شده بود و شربت نذری به تماشاگران داده میشد. فیلم بیشتر محصول هوش ابوالقاسم رضایی، تهیهکنندهاش است که ایده ساخت چنین مستندی را با توجه به نیازی عمومی اجرایی میکند. چاقویی که رضایی از جوانی متعصب در مقابل استودیو ایران فیلم میخورد و ضخامت پالتو جانش را نجات داد؛ نشان داد موضوع خیلی هم ساده نیست. منتقدان هم خیلی فیلم را جدی نگرفتند ولی استقبال مردم از خانه خدا فوقالعاده بود. فیلم با حضور 4 فیلمبردار ساخته شده که ظاهرا احمد شیرازی نقش مؤثرتری در شکلگیری محصول نهایی داشته. در تیتراژ نام جلال مقدم بهعنوان مشاور آمده و اثری از نام کارگردان در آن مشاهده نمیشود. در رسانهها از جلال مقدم بهعنوان کارگردان خانه خدا یاد میشد و خود مقدم هم در گفتوگوهایش این روایت را تأیید میکرد. هرچند عدهای هم ابوالقاسم رضایی تهیهکننده را کارگردان فیلم میدانستند؛ ازجمله ابراهیم گلستان که در سر و شکل دادن به خانه خدا هم نقشی داشته. در مورد نقش گلستان هم که گفته میشد مونتاژ فیلم را برعهده داشته(و احتمالا انتقاد برخی از منتقدان از تدوین خانه خدا هم محصول دشمنی با گلستان بوده) روایتها متفاوت است. گلستان میگوید گفتار متن را نوشته(درحالیکه در تیتراژ نام محمود سعادت با عنوان تنظیم گفتار متن آمده) و تدوین را که گفته میشد کار گلستان بوده به گفته او توسط ابوالقاسم رضایی صورت گرفته و او صرفا کمک فکری به رضایی کرده است. اینکه در نهایت چهکسی پرفروشترین مستند تاریخ سینمای ایران را کارگردانی کرده همچنان معمایی حل نشده است؛ مستند مهمی که تأثیرات اجتماعی و حاشیههای تولیدش (مهمترینش اینکه بالاخره چهکسی آن را کارگردانی کرده؛ ابوالقاسم رضایی یا جلال مقدم؟) بیشتر مورد تأکید قرار گرفته تا خود فیلم.