«ملالی» مادرم نیست
رمان «ستاره»، ماجرای زندگی دختر نوجوانی به همین نام است. او که مادرش را بر اثر سرطان از دست داده، نمیتواند با پدیدهی مرگ مادر مواجه شود. برای همین در رفتارهایش نشانههای افراطی از ناآرامی، سرکشی و بیقراری دیده میشود که بهنوعی واکنشهای پس از «سوگ» هستند.
در چنین شرایطی پدر ستاره که پزشک اطفال است، تصمیم میگیرد با زنی افغانستانی بهنام «ملالی» ازدواج کند. پدر ستاره، زمانی که در افغانستان طبابت میکرده با ملالی آشنا میشود و آنها را با خود به ایران میآورد.«ملالی» زنی مهربان و دلسوز است که او هم شوهرش را از دست داده و از ازدواج قبلیاش دختری ششساله دارد. ملالی تمام سعی خود را میکند که با ستاره ارتباط بگیرد، اما ستاره به هیچوجه حاضر نیست حتی با او همکلام شود. او که از عالم و آدم خشمگین و بیزار است، حتی اجازه نمیدهد که وسایل مادرش را به انباری ببرند تا اتاق به ملالی یا دخترش تعلق بگیرد.
روایت این رمان در یک روز اتفاق میافتد. آنچه را که راوی، یعنی ستاره برای ما توصیف میکند، از ماجراهایی است که خودش هم در آن نقش داشته است و با فلاشبکهای کوتاه، حوادث رمان را برای ما شرح میدهد. حال و هوای نوجوانی، دشواری عبور از سن بلوغ، کتمان مرگ عزیزان، ازدواج مجدد والدین و حتی حسادت به فرزند کوچکتر، از موضوعاتی است که نویسنده بهخوبی توانسته در داستان به آنها بپردازد. بعضیوقتها افراد در پی اهمیتدادن به هویت خود، بهخصوص در جمع همسالان، دیگر اقوام یا شهرها و کشورهایی را به سخره میگیرند اما در این کتاب خواهیم دید که چگونه برخی از افراد قربانی قضاوتی از پیش تعیین شده میشوند. نفرتی که ستاره از ملالی و دخترش «فریماه» دارد، چنان در او گسترده میشود که تصمیم میگیرد خواهر کوچکترش را در محیط شلوغی مثل بازار یا مترو جا بگذارد و وانمود کند که از گمشدنش خبر ندارد. داستان از کشش و تعلیق خوبی برخوردار است و بهراحتی مخاطب را پابهپای مشکلات ستاره پیش میبرد که نوجوانی آسیب دیده است.
رمان ستاره را «محدثه گودرزنیا» نوشته و نشر پیدایش (02166970270) این کتاب را با قیمت 25هزار تومان به بازار نشر عرضه کرده است.