محمد بلوری_ روزنامه نگار پیشکسوت
تگرگ مرگ میبارد و زمین چه حریصانه دهان میگشاید تا مردگان را در کام خود فرو برد. آخرالزمانی است انگار. شاید زمانی برای حذف آدمیان از چرخه حیات، به کیفر آلودن آب و خاک و هوا و دست بردن در قانون گل سرخ. آیا به خطا غول انسانخواری را از بطری جادو رها ساختهایم؟
درباره سونامی مرگباری که جهان تا امروز بهخود ندیده است، باید بگویم که ضرورت دارد روزنامهها کار شایستهای در اطلاعرسانی انجام دهند. این در حالی است که بهنظرم اکثر روزنامههای ما در این روزها، خنثیترین وسیله ارتباط جمعی در رابطه با انعکاس مطالب کرونا هستند. متأسفانه خبرنگاران جوان امروز نشستهاند پای کامپیوترها، مطالب و وسایل ارتباطجمعی دیگر جهانیان را منعکس میکنند. سابق، روزنامهنگاران عموما گزارشگران میدانی بودند. در روزنامه کیهان چهل، پنجاه سال پیش، چهل و چند خبرنگار حضور داشتند که هر روز صبح میرفتند دنبال خبر و گزارش و هر کدام یک یا دو مطلب داشتند که حدود 80درصد مطالب روزنامه را تامین میکرد. تیراژ روزنامه هم بسیار زیاد بود. جمعیت ایران کمتر از 30میلیون نفر بود و در اسفند سال57 که البته فضای کشور متفاوت بود، روزنامههای کیهان و اطلاعات هرکدام تیراژی یک میلیونی داشتند. اما این روزها متأسفانه همان روزنامهها گمان نمیکنم 10یا 20هزار نسخه بیشتر چاپ کنند.
این نکته را هم باید درنظر داشت که روزنامهها یک روز قبل مطالبشان آماده و روز بعد چاپ میشود و این چرخه دیگر برای مردم تازگی ندارد. چون بیش و کم همان خبرهای که مردم از وسایل ارتباط جمعی دیگر شنیدهاند منتشر میشود. گرچه در روزنامهها مشکلات دیگری هم هست؛ مدیران نگاههای جناحی دارند و توجه چندانی به مسائل روز ندارند که نیاز خبری مردم چیست. در مطبوعات قدیم چنان بود که اگر اتفاق نادری چون همهگیری کرونا پیش میآمد، یک گروه ویژه در روزنامهها تشکیل میشد که متشکل از چند خبرنگار خبره و با تجربه و عکاسان شاخص بود. این افراد یک صفحه خاص را در روزنامه منتشر میکردند. بهنظرم الان هم باید برای کرونا که عالمگیر است یک صفحه خاص در هر روزنامهای در اینباره منتشر شود. این صفحه باید مسائل مختلفی را دنبال کند؛ ازجمله تازههای پزشکی، وضع خانوادهها و نیازهایشان، سرکشی به بیمارستانها، مشکلات پرستاران و پزشکان و مسائلی در رابطه با کرونای همهگیر. همچنین درد دل مردم منتشر شود و درباره زندگی خانوادهها، بهویژه زندگی جوانها در این روزهای بحرانی گزارشهای دست اولی منتشر شود. یادداشتها و مطالبی از پزشکان و روانپزشکان درباره عوارض روانی این بیماری و مشکلات و افسردگی در خانوادهها حتما به درد مردم میخورد و خوانده میشود.
اطلاعرسانی درباره ایجاد بیمارستانهای صحرایی برای بستری کردن بیماران هم اهمیت بسزایی دارد. فردی که مبتلا به کرونا شده است وقتی به بیمارستان مراجعه میکند و با کمبود جا و تخت برای بستری شدن مواجه میشود به خانه برمیگردد و همین موضوع، عامل ابتلای بقیه افراد خانواده و حتی جامعه به کرونا میشود. در این زمانه که پزشکان و پرستاران از جانگذشتهاند و عدهای هم در این راه جانشان را از دست میدهند، شایسته است با طرح پیشنهادهایی کمی فشار را از روی دوش آنها برداشت. پیشنهادهایی مثل اینکه دانشجویان دانشگاههای پزشکی و پرستاری را به کمک بخواهند و دورههای کوتاهمدتی برایشان بهوجود بیاورند و از آنها برای کنترل کرونا و کمبود کادر پزشکی و پرستاری کمک بگیرند.
همچنین مسئله ملی مهمی که باید حتما بهوجود بیاید، ایجاد قرنطینه دستکم یک ماهه برای شهرهایی مانند تهران است. بهنظرم باید مترو و اتوبوسرانی تعطیل شوند. مردم باید دستکم یکماه قرنطینه خانگی باشند تا کرونا به سمت ریشهکن شدن برود. معتقدم برای تعیین قرنطینه و مسائل پزشکی درباره کرونا باید شورای شهر تصمیمگیرنده باشد، نه اینکه گروههای دولتی تصمیمگیرنده باشند.
سه شنبه 22 مهر 1399
کد مطلب :
113058
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/zpYAy
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved