سال شهامت
چوبک با تنگسیر تا سالها بر نویسندگان پس از خود تأثیر گذاشت
محمد مقدسی
قیام 15خرداد چندان در مطبوعات و ادبیات داستانی بازتابی نداشت. اما آثار و نتایج آن را میتوان در تعداد آثار منتشرشده آن سال بهخوبی دید؛ تعداد رمانهای چاپشده بسیار کمتر از سالهای قبل بود. انگار که خیلی از نویسندگان، دلیل جدیدی برای سر در گریبان بردن پیدا کرده بودند. در این سال دست سرنوشت کاری کرد که 2نویسنده بزرگ روزگار که نخستین کتابهایشان در دهه20 در یک سال منتشر شده بود، همزمان هرکدام آثار مهمی را بنویسند که تنها یکی از آنها منتشر شد و بسیار قدر دید، اما دیگری بعد از دودهه و در زمان فقدان نویسنده منتشر شد؛ «تنگسیر» نوشته صادق چوبک و «سنگی بر گوری» از جلال آلاحمد. جلال آلاحمد نویسنده، در آغاز دهه1340 در اوج شهرت و پختگی ادبی قرار داشت. او یکی از بزرگان جریان روشنفکری آن روزگار بود. در این سال رمان کوتاه سنگی بر گوری را نوشت که بعدها و در ابتدای دهه1360 منتشر شد. رمانی زندگینامهای که روایت ناباروری جلال و سیمین دانشور بود و از معدود آثار ادبیات داستانی ایران که نویسنده در آن از پنهانیترین دردها و رنجهای خود با نثری بیپرده برای خواننده صحبت میکرد. در این اثر جلال به گفته خود ادابازی و شهیدنمایی را کنار میگذارد و به جنگ پدرسالاری مستور در سنت میرود و با تقدیر خود بیمهابا روبهرو میشود. تجربه شگفتانگیز جلال آلاحمد در سنگی بر گوری هیچگاه در جامعه محافظهکار ایرانی تکرار نشد. دهه1340، دهه جستوجوی هویت برای نویسنده ایرانی بود. این جستوجو درواقع تلاشی برای برقراری ارتباط درست با واقعیت و تاریخ بود تا نویسنده و روشنفکر بتواند از تحولات سهمگین جامعه ایرانی بهدرستی عبور کند و رابطه خود را با جامعه از دست ندهد. برای صادق چوبک این جستوجو در انتشار رمان تنگسیر، خود را نمایاند. تنگسیر چوبک را گسترش روایت داستان «شیرمحمد» از رسول پرویزی میدانستند، اما چوبک آن را روایت واقعی و عریانی میدانست که خود چوبک از نزدیک دیدهبود؛ داستان شورش مردی تنگستانی با سابقه مبارزه ضداستعماری ضد انگلیس، علیه نظام سوداگریای که حاصل دسترنجش را خورده است. قیامی انفرادی که از همان ابتدا عاقبت آن مشخص بود. تنگسیر از معدود آثار روشنفکری ادبیات داستانی بود که قهرمان داشت و برخلاف باقی آثار روشنفکری که شخصیتها توانایی غلبه بر سرنوشت خود را ندارند، چوبک راه خلاف جریان را رفته بود و به همینخاطر، داستانش تبدیل به الگویی روایی برای آثاری پس از خود شد. نادر ابراهیمی هم در این سال مجموعه داستان «آرش در قلمرو تردید» را منتشر کرد. مجموعهای که شامل 9داستان بود و بیشتر به قطعات ادبی شباهت داشت تا داستان کوتاه. داستانهای این مجموعه بیشتر استعاری و سرشار از تمثیل بودند و نثری شبیه کتاب مقدس داشتند.