«صدای مردم» در روزنامهها
روزنامهها یک روز پس از درگذشت زندهیاد استاد شجریان مورد استقبال مردم قرار گرفته و فروش بیشتری داشتند
محمد صادق خسروی علیا- خبرنگار
دیروز«مرغِ سحرِ» مطبوعات «ناله»اش به گوش « دوستداران» رسید. آمار شفاهی برخی کیوسکداران تهران نشان میدهد، مخاطب اگر هزار بار پیمان بشکند باز آشتی میکند اگر«قاصدک»ها، روزنامهها خبر آوردند و بیخبر نباشند. پنجشنبه گذشته « خسرو خوبان» به دیار باقی شتافت. بعد از انتشار این خبر تلاطمی به جان دوستداران میلیونی این هنرمند پرآوازه و محبوب افتاد. رسانههای دیگر تشنگانِ خبر را سیراب نکردند. جزئیات اخبار در شبکههای مجازی و پیام رسانها منتشر میشد درحالیکه مخاطب بهدنبال دریافت اطلاعات بیشتر بود. با وجود اینکه روز جمعه روزنامهها منتشر نمیشوند برخی روزنامهها سوگ نامه منتشر کردند و به مخابره اخبار از طریق وبسایتها و شبکههای مجازی خود پرداختند. روزنامه نگاران و عکاسان خبری به محض انتشار خبر فوت استاد شجریان پوشش خبری را آغاز کردند و همراه مردم شدند از بیمارستان جم تا بهشت زهرا(س)، تا مشهد و توس. این ادای دین صبح 19مهرماه به اوج رسید. روز شنبه استاد محمدرضا شجریان عکس و تیتر یک اغلب روزنامههای کشور بود. همین اتفاق کافی بود که بسیاری از کیوسکها خالی از روزنامه شوند و مرجوعی مطبوعات عددهای معناداری را نشان دهد. گزارشهای میدانی همشهری و گفتوگو با 26کیوسک مطبوعاتی در مناطق مختلف شهر تهران حاکی از این است که مرجوعی برخی روزنامهها در برخی مناطق پایتخت در همان ساعات اولیه روز شنبه به صفر رسید و در برخی مناطق روزنامهها نایاب شدند. این اتفاق مهمی است در روزهای خاکستری مطبوعات، روزگار بیتفاوتی مخاطب به رسانههای رسمی.
یکی نه، چندتا
کیوسکهای مطبوعاتی در خیابان انقلاب دیروز بیشترین آمار فروش روزنامه را تجربه کردند. آقای محمدی یکی از کیوسکداران در اینباره به همشهری میگوید: «شنبه صبح برخی روزنامهها به کلی تمام شد و باقی هم فروش خوبی داشتند. مردم روزنامههایی را خریداری میکردند که عکس استاد شجریان روی جلدشان بود. حتی با وسواس تیترها را میخواندند. اگر تیتر و عکسی به دلشان مینشست همان روزنامه را میخریدند. حتی برخی چند نسخه از روزنامههای مختلف را بردند. »
کیوسک دار حوالی میدان فردوسی خودش را علی معرفی میکند. او میگوید:« روز شنبه اغلب افرادی که در پیاده رو در حال تردد بودند به کیوسکها که میرسیدند توقف میکردند و روی جلد روزنامهها را میخواندند. برخی هم یک نسخه میخریدند. خیلی وقت بود که عابران زیادی برای خواندن روزنامهها توقف نمیکردند اما شنبه روز متفاوتی بود و مردم مانند روزهایی که روزنامهها برایشان جذاب بود به آن توجه میکردند.»
در خیابان جمهوری هم فروش روزنامه بیشتر از روزهای عادی بوده است. جان علیزاده میگوید:«15سالی میشود که در کیوسک مطبوعاتی مشغولم. میدانید اگر مردم ببینند آنچه روزنامهها مینویسند به خواسته هایشان نزدیک است واقعا روزنامهها را دنبال میکنند. فرقی نمیکند. مثل دیروز که عکس و مطالب استاد شجریان، مردم را با روزنامه آشتی داد. »
آقای هدایتی کیوسک دار خیابان جمهوری روز عجیبی را تجربه کرده است:« هر روز از کل روزنامهها حدود 150نسخه به دستم میرسد. بهطور میانگین 100نسخه آن مرجوع میشود. اما روز شنبه تنها 34مرجوعی داشتم از کل روزنامه ها.»
صاحبان کیوسکهای مطبوعاتی غرب تهران هم از فروش بیشتر روزنامهها در روز شنبه صحبت میکنند:« آمار دیگر همکاران را نداریم اما با چند همکار در این خیابان یعنی خیابان ستارخان ارتباط دارم آنها هم میگویند فروش اولین روز هفته بهتر از روزهای قبل بوده. شنبه من مشتری داشتم که بهدنبال بهترین صفحه یک روزنامه بود. میگفت میخواهد آن را قاب بگیرد و در خانهاش بزند. برخی هم بهدنبال روزنامهای بودند که عکس استاد شجریان را در ابعاد بزرگتری چاپ کرده، بعد عکس را پشت شیشه ماشینشان میچسباندند. »
از بین 26کیوسک مطبوعاتی مورد بررسی، تنها 7کیوسک دار اعلام کردند که تفاوت چندانی در فروش روزنامه احساس نکردند. این کیوسکها در شمال و غرب شهر تهران واقع شدهاند.
گفتوگو با روزنامه خوانهایی که از کیوسکهای مطبوعاتی در حال خرید روزنامه هستند نیز نشان میدهد انتشار اخبار مربوط به درگذشت استاد شجریان و بازتاب آن در مطبوعات باعث شده مخاطب روی خوش نشان دهد. خانم مهرآبادی در اینباره میگوید:« من یک روزنامه خوان هستم اما راستش همه مطالب روزنامه را نمیخوانم. واقعا برخی روزها از خریدن روزنامه پشیمان میشوم اما گاهی وقتها هم سر ذوق میآیم. شنبه با ذوق و شوق روزنامه خریدم و خواندم. امروز یکشنبه هم مطالبی که به آن علاقهمندم در برخی روزنامهها میبینم. ما مردم اگر نیازها و دغدغههایمان در روزنامهها دیده شود بدون شک استقبال میکنیم. مثل دیروز. »
آقای باقری که در پیاده رو خیابان انقلاب روزهای شنبه و یکشنبه روی نیمکت نشسته و روزنامه میخواند، میگوید:« مردم این چیزها را به خوبی درک میکنند. آنها میخواهند رسانهها صدای آنها باشند. بارها هم نشان دادهاند هرگاه این اتفاق رخ دهد استقبال و دنبال میکنند. »
مطبوعات به چگونگی و چراییها پاسخ دادند
مجید رضاییان، پژوهشگر و استاد روزنامهنگاری در گفتوگو با همشهری با بیان اینکه از افزایش آمار فروش روزنامهها در 2روز اخیر مطلع است، میگوید: «نهتنها روز شنبه که دیروز هم برخی از کیوسکها، ساعت 2بعدازظهر روزنامهای برای عرضه نداشتند.»
رضاییان در رابطه با این اتفاق اینطور توضیح میدهد: «نخستین مسئله در رسانههای امروز جهان حتی رسانههای وبپایه ژانر روزنامهنگاری تحلیلی است. درواقع روزنامهنگاری تحلیلی به چگونگی و چراییها پاسخ میدهد. مخاطبان تلفن همراه در دست دارند و از اخبار مطلع میشوند، اما بعد میخواهند بدانند این اتفاق چطور و چگونه رخ داده و جزئیاتش چیست. ژانر روزنامهنگاری تحلیلی با تعقیب اخبار به این نیازهای مخاطب پاسخ میدهد.»
او ادامه میدهد: «وقتی به ژانر تحلیلی توجه کنیم پاسخ مثبت میگیریم.»
به گفته رضاییان، نکته دوم انتخاب سوژه است. در جریان فوت استاد شجریان، مطبوعات با انتخاب درست سوژه، یک صدا به این موضوع پرداختند و به چگونگی و چراییها پاسخ دادند. این سوژه متناسب با نیاز مخاطب بود. نتیجه آن فروش روزنامه و حتی تمام شدن آن در برخی از دکهها بوده است: «این روزنامهها را مردم خریداری کردند باوجود همه مشکلات اقتصادی. پس میتوان مطبوعات را در سبد انتخاب مخاطبان قرار داد؛ به شرطی که به نیازهای مخاطب پاسخ دهیم.»
این استاد روزنامهنگاری با اشاره به اینکه باید به فرمهای مختلف روزنامهنگاری از منظر مهارت حرفهای توجه کرد، میگوید: «روزنامهها باید گزارشهای قوی تولید کنند، خبرهایشان تولیدی باشد و باید مصاحبه چالشی داشته باشند با رعایت این 3رکن تردیدی نیست که مخاطبان به مطبوعات روی خواهند آورد.»
رضاییان در پاسخ به این پرسش که اگر صداوسیما بهصورت مبسوط به بازتاب اخبار فوت استاد شجریان میپرداخت، آیا باز در این 2روز شاهد فروش روزنامهها بودیم، میگوید: «بهنظرم اگر صداوسیما هم گزارشهای بسیاری منتشر میکرد باز روزنامهها فروش بیشتری داشتند؛ چراکه صداوسیما خبر را بهصورت «قرائت رسمی» اعلام میکند و به آن میپردازد، اما روزنامهها با نگاه تحلیلی و قرائت غیررسمی موفقتر عمل میکنند و مخاطبان بهتر با مطبوعات ارتباط برقرار میکنند.»