بهروز رسایلی
دفاع کردن از تلویزیون ایران هیچوقت کار راحتی نبوده و بهویژه این روزها بنا به دلایل متعدد سختتر از هر زمان دیگری بهنظر میرسد. علی دایی اما با لجاجتهای بیمورد اخیرش انگار راهی جز این برای آدم باقی نمیگذارد. موضوع این است که در حاشیه بازی چند هفته قبل سایپا و سپیدرود در رشت، یک هنرپیشه گمنام مدعی شد در هتل محل اقامت سایپا از سرمربی این تیم کتک خورده است. آن ادعا که البته ثابت هم نشد، سروصدای زیادی راه انداخت و در این بین مصاحبه هنرپیشه مورد نظر با تکرار ادعاهایش از شبکه استانی گیلان نیز روی آنتن رفت. همین مساله حسابی دایی را برآشفته و او ناراحت است که چرا تلویزیون باید به فردی فرصت بدهد که احتمالا با انگیزه کسب شهرت، ادعاهای تایید نشده علیه او به زبان میآورد؟ تا اینجای کار شاید حق با دایی باشد، اما واکنشهای بعدی او واقعا جالب نیست. دایی از آن روز به بعد از مصاحبه با تلویزیون خودداری کرده و حتی در نشستهای خبریاش هم مصر است که ابتدا دوربینها از سالن خارج شوند. به این ترتیب مدام شاهد انتشار اخبار تکراری در مورد بگومگوی دایی و خبرنگاران تلویزیونی هستیم. کار تا آنجا بیخ پیدا کرده که او روز جمعه بعد از بازی تیمش با نفت تهران خطاب به خبرنگاران شاکی صداوسیما گفته: «تازه من امروز احترامتان را نگه داشتم و میکروفنهای شما را آنطرف نیانداختم.» وضعیت صداوسیما مشخص است و هر که به هر دلیلی به انتقاد از آن برخیزد، با افزایش اقبال عمومی مواجه میشود که حالا هم همین اتفاق برای دایی رخ داده. با این وجود درست نیست که او اشتباه به وقوع پیوسته در یک شبکه استانی را به خواست و سیاست کلی صداوسیما نسبت بدهد. به راستی اقدام غیرحرفهای یک نفر در رشت، به سایر خبرنگاران تلویزیون چه ارتباطی دارد؟ آیا مثلا اگر یک مربی در تعاملش با یک گزارشگر یا برنامه تلویزیونی مرتکب اشتباه شود، تلویزیون باید کل مربیان فوتبال را در لیست سیاه قرار بدهد؟ مثلا وقتی علی کریمی لوگوی برنامه90 را کند و آن طرف انداخت، سایر برنامههای تلویزیونی هم او را تحریم کردند؟ مسلما این اتفاق رخ نداد و الان هم اصرار دایی برای «تعمیم تنبیه» منطقی بهنظر نمیرسد. از همه عجیبتر اما اظهارات دایی در مورد تعمد تلویزیون برای خراب کردن وجهه اوست؛ ادعایی که غیر از همان مصاحبه یک دقیقهای در شبکه گیلان هیچ سند و مدرک دیگری ندارد. بر خلاف آنچه شهریار میگوید، از قضا اینطور بهنظر میرسد که تلویزیون هیچگاه زاویه چندانی با علی دایی نداشته و به کمتر کسی به اندازه او تریبون داده است. بهعنوان مثال شاید اگر میشد سهم همه اهالی فوتبال ایران را از آنتن برنامه90 در دو دهه گذشته استخراج و محاسبه کنیم، علی دایی با اختلافی حیرتانگیز همه را جا میگذاشت. هنوز فراموش نکردهایم که پربینندهترین برنامه ورزشی تلویزیون ایران حتی چند مرتبه زمان مفصلی را به دایی اختصاص داد تا در مورد مطالبات شخصیاش از این و آن حرف بزند؛ چنانکه یکبار دعوای میلیاردی او علیه فدراسیون فوتبال تا سپیدهدم طول کشید. آیا آن روزها هم تلویزیون بد بود؟ بهتر است در قبال هر پدیدهای جانب انصاف را رعایت کنیم؛ حتی در مورد صداوسیما که خودش به ندرت این کار را میکند!
گنه کرد در «رشت» آهنگری!
در همینه زمینه :