مملکت آدمهایی را لازم دارد که یک قدم برمیدارند
کانون فیلم زیر نظر فرخ غفاری شروع به کار کرد
معراج قنبری
روزی با قباد شیوا درباره رادیو و تلویزیون ملی ایران، جشن هنر و... گفتوگو میکردم. در میانههای صحبت جملهای گفت که تا به امروز در ذهنم مانده؛ «فرخ غفاری شوخی نبود.»
در آغازِ نوشتنِ این متن، این جمله رهایم نمیکرد. شیوا راست میگفت؛ فرخ غفاری شوخی نبود و سینمای ایران را دگرگون کرد. تأثیر او در جریان فرهنگی ایران دهه1340 مشهود و مثالزدنی است. درست در آغاز این قرن متولد شد، یک دهه بعد با خانواده به بلژیک سفر کرد و یک دهه بعد از آن، از دانشگاه گرونوبل در فرانسه سر درآورد.
میانههای دهه1330 بود و مطبوعات از لزوم برپایی تشکیلاتی به منظور نگهداری، ساماندهی، آمادهسازی و عرضه و نمایش آثار سینمایی میگفتند. فرخ غفاری دستپرورده سینماتِکهای دنیا بود و رؤیای ایجاد چنین چیزی در ایران او را رها نمیکرد. وی در گفتوگو با سعید نوری در کتاب «روزگار فرخ» ماجرای راهاندازی کانون فیلم را چنین روایت میکند: «من به محض آنکه به ایران رسیدم، با این مسئله مواجه شدم که جوانان و حتی افراد پا به سن گذاشته، عاشق سینما و فیلم هستند اما ویژگیهای فیلم و سینمای خوب را نمیدانند؛ به این دلیل احساس کردم واجب است جایی ایجاد شود که یا پیش از نمایش فیلم و یا پس از آن در بحثی که بهوجود میآید افراد سینماشناس فنی - از قبیل افرادی که این فیلمها را ساختهاند یا افرادی که میدانند این فیلمها چگونه تهیه شدهاند - بیایند و با مردم علاقهمند هنر بحث کنند؛ به این دلیل همانطور که اشاره کردم، در فرانسه مرتب به سینماتک میرفتم و پس از عزیمت به ایران، ایده آن را مطرح کردم. هنگامی که ایده کانون فیلم از سوی من مطرح شد، متوجه شدم که عده زیاد دیگری نیز تشنه چنین کاری هستند. ایده را مدون و قوانینش را مشخص کردیم و به ثبت رساندیم و به اداره کل هنرهای زیبا رفتیم». در آن دوران بیشتر سالنهای سینما خصوصی بود و کانون فیلم جای ثابتی نیز نداشت. به این ترتیب فعالیتهای آنها در مکانها و سالنهای گوناگون آغاز شد. فیلمها یکی پس از دیگری نمایش داده میشد و بحث و نظر و رد و بدلکردن عقاید شکل گرفت؛ همان چیزی که غفاری بهدنبال آن بود. کانون فیلم در سال1352 به «فیلمخانه ملی ایران» تغییر نام داد. پس از یک وقفه طولانی به سبب تلاطمات سیاسی کشور، از سال1363 با تدوین برنامههای مختلف، فیلمخانه جان تازهای یافت و بهعنوان یک مرکز اطلاعرسانی، با هدف نشر و عرضه فرهنگ سینمایی، جایگاه خود را بازیافت. برای مطالعه بیشتر در اینباره میتوان به 2کتاب گفتوگو با فرخ غفاری - «از سینماتِک پاریس تا کانون فیلم تهران» پرویز جاهد و روزگار فرخ سعید نوری ـ رجوع کرد.
نوشته را با جملههایی از فرخ غفاری بهپایان میرسانم.
«مملکت، آدمهایی را لازم دارد که یک قدم برمیدارند. دورههایی که نیروهای فرهنگی و هنری به دلایل مختلف قدمی برنمیدارند دورههای اتلاف وقت است. آدمی پیر میشود و میمیرد و هیچکاری نکرده است. یکبار من به این مسئله فکرکردم که در میان جمعیت ایران چه میزان از نیروهای خلاق و کارآمد حرام میشوند؟»