تولد بلدیه در قلب پایتخت
نگاهی به تاریخ شهرداری براساس تغییرات
1300 خورشیدی با فرمان سیدضیاءالدین در سلام نوروزی با تشکیل مجدد بلدیهای مستقل از وزارت داخله آغاز شد؛ فرمانی که اگر در سایه جریان شتابزده حوادث سیاسی قرار نمیگرفت، بیتردید مهمترین اتفاق در تاریخ شهری تهران- بیشتر شهرهای کشور- از امضای فرمان تشکیل مجلس و تدوین متمم قانون بود.
اما همین فرمان باعث شد تا در روزهایی که خبر دستگیری کلنل پسیان و قیام میرزا کوچکخان در همه جا شنیده میشد، خیابانهای تهران روشن شود و نخستین دارالایتام تهران زیرنظر بلدیه راه بیفتد. روزنامهنگار کودتاچی سی و چندساله و پرشور در بیست و چندمین روز از نود روز رئیسالوزرایی خود، فرمان ساماندهی بلدیهها را با بلدیه پایتخت داد و خود با حفظ سمت شد نخستین رئیس بلدیه. او برای رسیدگی بیشتر به کارها گاسپار ایپکیان یکی از نزدیکترین و قابلاعتمادترین دوستانش را با اختیارات کامل بهعنوان مدیر بلدیه انتخاب و خودش نیز بر آن نظارت کرد. سیدضیاء کمتر از 90 روز در مسند رئیسالوزرایی بود، اما همین 90 روز هم کافی بود تا رؤیای این جوان جاهطلب و تندزبان برای تغییر تهران رقم بخورد. پیش از سیدضیاء، 3 نفر سکان بلدیه را بهدست گرفته بودند. اما با وجود تلاشهایی که آن سه و مامورانشان انجام دادند، شرایط سیاسی، اقتصادی و محدودیتهایی که بلدیه با آن روبهرو بود عملا راه را برای هر کاری بسته بود. اما سیدضیاء قصد تغییر در ساختار شهری داشت. این را بارها در سرمقالههای روزنامه «رعد» هم نوشته بود. ایران در آستانه قرن تازه نیاز به تحولی بزرگ داشت؛ تحولی که باید از پایتخت شروع میشد. پس او دستور خود را بهصورت نمادین در روز اول فروردین صادر کرد. بلدیه تهران در همان محل بلدیه که مدتی بود توقفگاه سربازان شده بود از فرمانداری و وزارت داخله مستقل شد و در آمد آن مستقیم از محل صندوق دولت و عوارضی که به اسم باج معروف شد، تامین میشد. ایپکیان با نظر سیدضیاء نظامنامهای تازه را برای بلدیه با 14 ماده در دوم فروردین 1300 اجرایی کرد؛ نظامنامهای که تشکیلات اداری آن را سامان دادند. براساس نظامنامه تازه، تشکیلات بلدیه عبارت بودند از: «اداره صحیه و معاونت عمومی، اداره محاسبات و عایدات، اداره امور خیریه، اداره ساختمان، روشنایی میدانها، اداره تفتیش، سجل احوال، احصائیه نشریات، اداره کابینه پرسنل، تنظیمات، ملزومات، اجراییات و رسوم». اما مهمترین بخش این نظامنامه انتخاب رئیس بلدیه توسط دولت و تأیید شاه بود. در قدم بعدی 49 فرمان برای ساماندهی تهران صادر کرد که بخشی از آنها در زمان کوتاه خودش در شهر تثبیت شد. در کنار این، کسانی را برای کار در بلدیه استخدام کردند؛ بلدیهای که با 30 عضو شامل 25 سوپور و 4 سر سوپور و یک رئیس، نظافت شهر را برعهده داشتند، یکباره بزرگ شد. همزمان با این فرمانها، مأموران بلدیه هر روز دستور تازهای صادر میکردند؛ یک روز مشغول تعویض چراغهای خیابانها شدند و بعضی خیابانهای تازه را روشن میکردند. در سمت دیگر، مأموران اداره صحیه به دکانهایی که با سلامت عمومی سر و کار داشتند میرفتند و درباره رعایت بهداشت عمومی اخطار میدادند. یک روز هم مأموران اداره ساختمان به خیابان میآمدند و به دکاندارها ابلاغ میکردند که باید دکانهایشان را رنگ سبز بزنند و تابلوهای خوانا با کلمات فارسی را در مغازههایشان بزنند. ایپکیان همچنین زمین بزرگی که در انتهای لالهزار و شمال توپخانه بود، به مساحت 4500 متر انتخاب کرد و به نیکولای مارکف سپرد تا عمارت بلدیه را در آنجا بسازد؛ عمارتی که هرچند خودش ساخته شدن آن را ندید اما برای سالها ساختمان اصلی شهرداری تهران بود. اما بخشی از اقدامات و دستورات سیدضیاء و ایپکیان با عزل طباطبایی از رئیسالوزرایی و تبعیدش برای مدتی متوقف ماند و بلدیه تهران زیرنظر سردار سپه رفت. حکم عزل سیدضیاء همراه با عزل ایپکیان بود. آن دو درحالیکه 50 هزار تومان که تنها دارایی نقد بلدیه بود را دریافت کردند و به سمت تبعید رفتند. بسیاری از منابع علت عزل ایپکیان را با وجود کارهای مثبتی که در زمان کوتاه مدیریت داشت، مخالفت مذهبیها با او میدانند. او مسیحی بود و برخی از تندروهای مذهبی حضورش در راس بلدیه را نمیتوانستند قبول کنند. هرچند ایپکیان با برگزاری مراسم مذهبی سعی در جلب رضایت این گروه کرد اما فایدهای نداشت و او همراه سیدضیاء تبعید شد. بعد از ایپکیان دکتر حکیم اعظم پرتو به عنوان کفیل شهرداری انتخاب شد. مدتی نیز میرزا احمد اشتری کفالت شهرداری را قبول کرد. این دوران با توجه به مشکلات سیاسی، کار بلدیه را با مشکلاتی روبهرو کرد. اما با این همه، برخی از موضوعات پیگیری و برخی از آنها مانند تبدیل گورستان متروکه جنوب تهران به باغ فردوس با انتقادهای زیادی روبهرو شد.
در کنار این عمارت، شهرداری در میدان توپخانه با معماری منحصر به فرد مارکف به پایان رسید. اما در نهایت در سال 1302 در روزهایی که مجلس چهارم در تب و تاب جمهوریخواهی بود، سردار سپه تصمیم گرفت که کسی را برای اداره تهران انتخاب کند که از هر نظر با او نقاط مشترک زیادی داشت و میتوانست بدون هراس از مخالفتهای احتمالی، تغییرات مورد نظر او را اعمال کند. این فرد کسی نبود جز کریمآقا بوذرجمهری. کریمآقا بوذرجمهری بهمدت 10 سال کفیل بلدیه بود و در این سالها اقدامات زیادی در ساختار شهرداری انجام داد؛ اقداماتی که به قدرت بلدیه که در همین دوران تبدیل به شهرداری شد کمک زیادی کرد. یکی از مهمترین اقدامات کریمآقا، بالا رفتن بودجه شهرداری از محل مالیات نواقل بود که در 19 بهمن 1304 تصویب شد. در سال 1307 شهرداری بهخاطر توسعه بیشتر در کنار این مالیات بر مستغلات هم مالیات بست که درآمد شهرداری را از 390 هزار ریال به 550 هزار ریال افزایش داد. در سال 1308 وزارت کشور، لایحهای به مجلس داد که میزان درآمد شهرداری را بالاتر میبرد. شهرداری تهران در این دوره 6 میلیون و 600 هزار ریال از محل درآمد راه دریافت میکرد. در سال 1309 مجلس قانون تازهای برای بلدیه نوشت که تکمیلکننده قانون بلدیه مصوب 1286 بود و این نهاد شهری را قدرتمندتر کرد. قانون 1309 که به قانون بلدیه معروف شد تا سال 1332 که با اصلاحاتی مواجه شود انتخاب شهردار بهخصوص شهردار تهران را برعهده دولت و تأیید شاه میگذاشت. اما در سال 1332 این وظیفه با تشکیل مجدد انجمن شهر به انجمنهای شهر سپرده شد تا آنها شهردار را انتخاب کنند؛ شهرداری که در نهایت این شاه بود که حکمش را تأیید میکرد. با تنظیم قانون تازه بلدیه، بلدیه تهران شروع به انجام برخی کارهای عمرانی در تهران کرد. یکی از این اقدامات، ایجاد اطفاییه با ماشینهای مجهز و ساختمان مهمانخانه بلدی و توسعه معابر و ساختمان چند باب مستراح و محصور کردن قبرستان خارج از دروازه حضرت عبدالعظیم بود. در کنار این، میدانکشیها و خیابانکشی در تهران و آسفالت آنها آغاز شد. در سال 1315 شهرداری، تهران را به 8بخش تقسیم کرد و هر بخش به 4 برزن و هر برزن به یک شهرداری کوچک تحویل داده شد. این مناطق همزمان با گسترش تهران بیشتر شدند؛ گسترشی که شهرداری پایتخت را هم بزرگتر و وظایفش را سنگینتر میکرد.