احمد محمود؛ نماینده رئالیسم اجتماعی
اغلب میان مخاطبان رمان و منتقدهای ادبی درباره رمان خوب اختلافنظرهای زیادی دیده میشود. مخاطب بهویژه مخاطب غیرحرفهای فقط عنصر جذابیت، همذاتپنداری با شخصیتها و تعلیق را ملاک قرار داده و گاهی بدون اینکه این عناصر را به خوبی بشناسد تحتتأثیر آنها قرار میگیرد. برای منتقدهای ادبی اما عناصر بسیاری همچون دیالوگ، شخصیتپردازی، فضاسازی، تعلیق و خلق ماجرا ملاکهایی است که گاهی تمام صفحات یک رمان قطور را با آنها زیر تیغ نقد میبرند. بنابراین نویسندهای که یک یا چند اثرش هر دو گروه را قانع و راضی کند باید نویسنده قدری باشد. از این حیث احمد محمود نویسنده قدری بود. نویسنده رمان «همسایهها» اگرچه در ابتدا از همسایگی و مجاورت با آثار صادق هدایت و صادق چوبک تأثیر میگرفت اما در بازگشت به خویشتن خویش و بیان تجربههای زیسته خود، آن هم در فضای گرم جنوب توانست به سبک شخصی خود برسد. نویسنده «مدار صفر درجه» که به نوعی یکی از نمایندههای سبک رئالیسم اجتماعی در ایران است سالها پیش از آنکه ایجاز ژورنالیستی وارد عرصه ادبیات داستانی شود از این شیوه بهره میبرد. به این معنی که با جملههای کوتاه باعث میشد ریتم اثر از دست خواننده خارج نشود. نویسنده «درخت انجیر معابد» پس از اینکه قرار بود «مدار صفر درجه»اش جایزه ویژه هیأت داوران را از جشنواره 20 سال ادبیات داستانی در سال 1376دریافت کند چند روز پیش از دریافت جایزه زیر تیغ ممیزی رفت و نامش برخلاف انتخاب داورها و موافقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از این فهرست خط خورد. چندی بعد خالق «زمین سوخته» دچار بیماری تنگی نفس شد و سرانجام در سال ۱۳۸۱ و در چنین روزی در تهران درگذشت.