
تندیسهایی که سبب تاختن دشمنان و عیبجویی منکران میشود

سیدمجتبی حسینی ، معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، چند روز قبل به مناسبت هفته دفاعمقدس متنی در خبرگزاریها منتشر و به ساخت بیرویه مجسمههای نامناسب از سردار قاسم سلیمانی اعتراض کرد. در بخشهایی از نوشته او آمده است: ـ مجسمهسازان و تندیسپردازان نسلهای بعد بر دوش چنان استادانی کار خود را آغاز کردند و هنرشناسان میدانند که مراتب استادان بر رشد و شکوفایی پیروان چه تأثیراتی در پی دارد. نمونههای فاخری از آثار ـ اگرچه به تناسب نیاز و روزگار ما فراوان نیستندـ شاهد گویای داشتهای است که از آن تغافل کردهایم. تغافل بهمعنای آنکه به قدر نیاز و ضرورت به آموزش مجسمهسازی نپرداختهایم نه در دانشگاهها و نه در آموزشگاهها، تغافل بهمعنای آنکه دشواری این هنر را به شهدِ تشویق و تبلیغ شیرین نکردهایم. تغافل بهمعنای آنکه اگر مجسمههای ارزشمندی در سطح شهر به یغما رفت و ربوده شد، سختیاش را سهل گرفتیم و کمر نبستیم به یافتن قصور و مقصر و به حساس کردن جامعه و بیدارکردن معدود مسئولانی که هنر را تجمل میپندارند و گمان میکنند جهان بیهنر نیز امکان استمرار دارد! تغافل بهمعنای آنکه برنخاستیم به ساخت دیگرباره همان مواریثی که از مقابل دیدگان ناپدید شد. تغافل بهمعنای آنکه نپذیرفتیم چنین ثروتی و چنان ضرورتی نیاز به قوه عاقلهای دارد که درباره آن بیندیشد و بر آن سیاستی بگذارد و بر روند و رشد یا ـ زبان قلم لال ـ کاستهشدن سطح کیفی آن نظارتی درخور داشته باشد. قریب سالی میگذرد از پرواز علمدار دوران، از قهرمانِ ملی و مردستان فروتن همروزگارمان شهید حاج قاسم سلیمانی، در این یک سال گویی میخواهیم بخشی از کاستیهای گذشته را جبران کرده و قدرشناسی خود را از این شهید بزرگوار نشان دهیم. پارهای از این قدرشناسیها در قالب ساخت تندیس یادمان نمود مییابد. در شهرهای مختلف یکی پس از دیگری از تندیسهایی رونمایی میشود که بیش از احساس قدردانی، حس شرمساری را در مخاطب برمیانگیزد؛ تندیسهایی که گاه بهانه تاختن دشمن و عیبجویی منکران میشود؛ تندیسهایی که مشابهت، سهل است، حداقل تناسبهای لازم انسانی را ندارد، تصویرش در شبکههای مجازی به طرفهالعینی منتشر میشود و تماشاچیان محب و مغرض از هر گروه که باشند، از زبان خود به عرض اسف میپردازند. ـ هفته دفاعمقدس، وقت مناسبی است که به تذکار بیندیشیم. آیا وقت آن نیست که به مجسمهسازی و تندیسپردازی برای معرفی چهرههای شاخص و افتخارات کشورمان، کشور پهناورمان که شهر و شهرستان و روستا کم ندارد، بهطور خاص توجه کنیم. وقت آن نیست که آموزش هنر را دستکم در این عرصه جدی بگیریم و به جای افزودن شمار دانشگاهها، به کیفیت آموزش هنر مشغول شویم. وقت آن نیست که بپذیریم هر دستگاه تخصصی دارد و شناخت و هدفی و اگر قرار باشد در هنر تصمیم و تدبیری اتخاذ شود، باید به نمایندگان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی روی آورد؟