
معمای ناپدید شدن تندیسهای هویتبخش

مجسمهها از عناصر زیباییبخشی و نشان شهری در تهران است که به نوعی هویت پایتخت محسوب میشود، اما در سالهای اخیر برخی از مجسمههای نامی و ارزشمند تهران به سرقت رفتهاند؛ از مجسمههای مادر در میدان صنعت و مجسمههای پارک ملت گرفته تا سردیسهای پارک خانه هنرمندان یا مرد نشسته روی پل محله سیدخندان و همچنین مجسمههای ستارخان و باقرخان از شهریار ضرابی.
در میان آثار سرقتی بخش قابلتوجهی از آن به آثار فاخر «پرویز تناولی» اختصاص دارد. حمید شانس، هنرمند و مجسمهساز برجسته اعتقاد دارد شاید در نگاه نخست برخی از آثار بهدلیل فروش متریال آن به سرقت رفته باشند، اما تعدادی از این مجسمهها وزن و حجم قابلتوجهی داشتند که هزینه جابهجایی و سرقت آنها از قیمت مجسمه بیشتر است و نمیتوان آن را بدون جرثقیل و... حمل کرد. حمید شانس در اینباره توضیحات بیشتری میدهد: «سرقت مجسمهها و ناپدید شدن آن در شهر از خسارتهای جبران ناپذیر است.شاید مردم عادی از ارزش هنری آن چیزی ندانند، اما وقتی با جای خالی مجسمه روبهرو میشوند، نبودش را کاملاً حس میکنند و این نشان میدهد که یک اثر تا چه میزان با مخاطب و شهروندان ارتباط برقرار کرده است.» استاد شانس از برخی مجسمههای سرقتی تهران نام میبرد و میگوید: ««صنیع خاتم» و دو مجسمه از «دکتر شریعتی» در پارک شریعتی که از آثار خودم بودند ازجمله مجسمههای سرقتی بودند. البته مجسمه صنیعخاتم دوباره جایگزین شد ولی در شرح زندگینامه روی پلاک به جای اطلاعات صنیعخاتم به اشتباه زندگینامه عموی او نوشته و نصب شده است. «مجسمه مادر و بچه» در میدان صنعت از هژیر ابراهیمی، «ستارخان» اثری از شهریار ضرابی در خیابان ستارخان، «باقرخان» از شهریار ضرابی در خیابان شهرآرا، «زندگی» از فاطمه امدادیان و مجسمهای از محمد مددی واقع در خانه هنرمندان ایران، «استاد شهریار» از علی قهاری در پارک دانشجو، «ابنسینا» از عذرا عبدالنبی در پارک بهجتآباد، «گوساله» در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، مجسمه برنزی از روحالله شمسیزاده در پارک استقلال منطقه21، «قیصر امینپور» اثر غنیپور، «کودک» در ونک، «نشسته روی پل» از شبنم محمدیزاده، لنگه کفش مجسمه پرویز تناولی در پارک شفق تهران، سرقت 4 مجسمه از 7 مجسمه کودکان در حال بازی از پرویز تناولی در پارک دانشجو و «رازی» اثر بیژن غنچهپور ازجمله آثار به سرقت رفته در این سالهاست. البته مجسمه «فرهاد قفلزن» واقع در تئاتر شهر هم میتوانست در میان این نامها باشد که خوشبختانه سرقت آن ناکام ماند. کارکنان تئاتر شهر به واسطه فیلمی که از سوی یکی از هنرمندان تئاتر برای آنان فرستاده شده بود، متوجه این قضیه شدند و از سرقت آن پیشگیری کردند.»