نوجوان که باشی بیشتر از هروقتی دلت میخواهد تکیه کنی به شانهی کسی و بدون هراس، اشکهایت را روانهی گونههایت کنی. باید کسی باشد که درکمان کند، دستهایش را پیچکوار دورمان بپیچد و با عشق حس تنهایی را از روحمان ببرد. نوجوان که باشی احساس تنهایی مهمان روحت میشود و آزارت میدهد.
به گمانم اگر مادر و پدرها بیشتر خودشان را بهجایمان بگذارند و سعی کنند احوال دل و چشمهایمان را درک کنند، تنهاییمان مسافر جادهها میشود.
شاید نیاز باشد پدرها و مادرها کمی خودشان را کوچکتر کنند و دل به دل ما نوجوانها بدهند. نوجوانها گاهی خیلی تنهایند؛ در تنهایی رهایشان نکنیم.
مهرسا آهنگر اول- 51 ساله از تنکابن
پنج شنبه 10 مهر 1399
کد مطلب :
111866
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/L904D
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved