خواننده «مهتاب»
یک روز باید به مردم جواب بدهیم
حسین عصاران
هر چند خود ویگن در گفتوگوهای مختلفش، اجرای رادیویی ترانه «مهتاب»را در سال1336 سرآغاز معروفیت گسترده خود میداند اما دستکم از 3 سال پیش، صدا و چهرهاو در فیلمهای «چهارراه حوادث» و «خون و شرف» روی پرده سینما دیده و شنیده شده بود. همچنان که پیش از آن هم (3-2 سالی پیش از آغاز مشهورشدن الویس پرسلی در آمریکا) با اجرا در «کافه شمیران» صاحب اسم و عنوان شده بود. ویگن، جوان ارمنی همدانی که گیتارش را از یک سرباز آمریکایی به قیمت4 تومان خریده و پیش شوهر خواهرش، باریش، نوازندگی آن را فراگرفته بود، خوشتیپ، خوشاندام و خوشچهره که یادآور دین مارتین و گیتارش بود، کت و شلوار نمیپوشید، فضای موسیقی کارهایش، نه ایرانی بود و نه شرقی، واژهها نیز در دهانش ادایی رسمی نداشتند. ویگن، بیشک آغازگر فضای دیگری در تاریخ ترانه ایران است؛ هنرمندی که توجه به کیفیت کلام ترانهها را فدای تمایز فضای موسیقایی کارهایش نکرد. همچنان که با وجود دستیابی به بالاترین سطح محبوبیت و شهرت، به جای افتادن به ورطه مردمی خواندن، سلیقه شنیداری عمومی را ارتقا داد.
شاید این بخش از گفتههایش در سالهای آخر عمر، فشردهای از همه نگرش و رویکرد او در این راه باشد؛ «کسانی که سنشون بالا بود میگفتن اومده بچههای ما رو خراب کنه... اما من میجنگیدم... چون میدونستم که جوونا میخوان... کسی راهی رو برای من باز نکرده بود... یه عده از خوانندهها که میان و بهاصطلاح جا پای من میذارن... نمیدونن که یک روز مثل من باید بعد پنجاه سال بشینن به مردم جواب بدن....»
پیشنهاد: مجله «پیمان» (فصلنامه فرهنگی ارمنیان)، شماره ۶۴ «یادی از سلطان جاز ایران، ویگن دردریان»؛ نوشته ایساک یونانسیان