• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
چهار شنبه 2 مهر 1399
کد مطلب : 111028
+
-

پل زندگی؛ کریدوری به دنیای پساکرونایی قرن پانزدهم

پل زندگی؛ کریدوری به دنیای پساکرونایی قرن پانزدهم

حسین آخانی- استاد دانشگاه تهران

به‌عنوان یک گیشانشین، این روزها حالم خوب نیست. از زمانی که زیرگذر گیشا درست شده است، فرایند جزیره‌سازی‌ گیشا تکمیل شد. هر روز که با دوچرخه‌ام مجبورم به‌دلیل نبود راه عبور خلاف کنم تا بتوانم به دانشگاه بروم، غصه می‌خورم.
گیشا محله‌ای متوسط‌نشین و پرآوازه در تهران است که شاید یکی از مزیت‌های آن می‌توانست احاطه شدن توسط 4شبکه بزرگراهی شهر باشد. اما به‌عنوان کسی که شغلش معلمی دانشگاه است و علاقه‌اش فعالگری محیط‌زیست، اصلا از این وضع خوشحال نیستم.
پنجره خانه ما درست روبه‌روی برج میلاد است؛ برجی که در تپه‌های بالای گیشا ساخته شد و بعد از احداث اتوبان حکیم و افتتاح برج، مردمان این محل از دسترسی پیاده به آن محروم شدند. بیش از 3سال است که با بالاترین مقامات شهرداری و شورای شهر مذاکره می‌کنم که این برج را از حصار بتن‌ها رها کنند و یک دسترسی پیاده به ساکنان گیشا بدهند. من آموخته‌ام امیدوار باشم. می‌دانم از زمانی که آقای پیروز حناچی، شهردار شده است کارش آسان نیست. از همان زمانی که سه‌شنبه‌ها سوار دوچرخه شد تا مسیر ستارخان تا بهشت را با دوچرخه برود همه انتظار داشتیم که لااقل این مسیر - که به‌حق باید نامش را مسیر حناچی گذاشت - طی چند هفته به مسیر دوچرخه تبدیل شود. اما همین کار بسیار طول کشید و امیدوارم حداقل آخرین روزی که پیروز حناچی به‌عنوان شهردار تهران سر کارش می‌رود، از خانه تا بهشت در مسیر دوچرخه رکابزنی کند تا یادگاری از نخستین شهردار دوچرخه‌سوار تاریخ تهران از خود به‌جا بگذارد.
اما این تنها آرزوی من نیست. موقعی‌ که داشتند پل گیشا را برمی‌داشتند، شهردار تهران قول دادند که این پل برای پیاده‌روها باقی می‌ماند. من از این خبر کلی خوشحال شدم، اما دیری نپایید که من شاید به‌عنوان آخرین نفری که از پل عبور می‌کند، روزی که با دوچرخه روی پل رفتم دیدم که خروجی گیشا را برداشته‌اند و مدتی بعد هم کل پل را برداشتند. در گفت‌وگویی که با آقای دکتر حناچی داشتم گفتند که از نظر فنی با وجود این پل امکان ساخت زیرگذر نبوده است و این سازه موقتا برداشته شده و سپس به‌جای خود برمی‌گردد. من که سواد فنی ندارم، ولی به‌نظرم آمد که بازگشت آن سازه عظیم کار دشواری است. اخیرا شنیدم که بناست سازه جدیدتری برای پیاده‌راه به جای بازیافت پل سابق ساخته شود.
در تاریخ 28مهر‌ماه1397 نامه‌ای توسط تعدادی متخصص و فعال محیط‌زیست به شورای شهر تهران نوشته شد که 10هزار نفر آن را امضا کردند. یکی از درخواست‌ها ایجاد کریدور دوچرخه‌سواری و پیاده بین‌پارکی بود. به‌طور مشخص پیشنهاد دادیم دره فرحزاد از شمال‌غربی تهران با عبور از پارک‌های پردیسان، گفت‌وگو، دانشجو، پارک‌شهر تا پارک ولایت در جنوب تهران وصل شود. برای عملی کردن این اتصال چند نقطه کور است که عبارتند از: اتصال پارک پردیسان به برج میلاد، برج میلاد به پارک گفت‌وگو و در پایان پارک گفت‌وگو به پارک لاله. اتصال پارک پردیسان به برج میلاد و برج میلاد به پارک گفت‌وگو کار آسانی است که با همت بخش‌های مختلف شهرداری به‌راحتی قابل انجام است. اتصال پارک گفت‌وگو به پارک لاله می‌تواند با ایجاد یک گذرگاه غیرهمسطح پیاده و دوچرخه‌سوار در همان محلی که بناست پل زندگی گیشا احداث شود به یکی از جذاب‌ترین و مهم‌ترین پروژه‌هایی تبدیل شود که شهردار تهران در آخرین سال خدمت خود به یادگار می‌گذارد.
 با ایجاد چنین گذرگاهی نه‌تنها امکان تردد پیاده و دوچرخه از پارک پردیسان تا پارک لاله - که تبدیل آن به باغ گیاه‌شناسی به همت شهرداری تهران و دانشگاه تهران مراحل آغازین خود را طی می‌کند - فراهم می‌شود، بلکه منطقه گیشا که با ساخت بزرگراه‌ها و زیرگذر اخیر به شکل جزیره درآمده، نجات پیدا می‌کند.
پروژه «ایجاد گذرگاه غیرهمسطح پیاده و دوچرخه از محل پل گیشا تا تقاطع کارگر- فاطمی» باعث می‌شود دانشجویان کوی دانشگاه تهران هم به‌راحتی بخش شلوغ خیابان کارگر را دور از ترافیک خودروها رکاب بزنند و گره کور ترافیکی منطقه نیز سبک شود. با افتتاح چنین پروژه‌ای می‌توان نوید آینده‌ای سبز در جهان پساکرونایی را در نخستین سال قرن جدید به مردمی داد که سال‌هاست مدیریت خودرومحوری و بتن‌محوری آنها را در حصار تنگ اتوبان‌ها، پل‌ها و خودروها خفه کرده است.

این خبر را به اشتراک بگذارید