تهران، زیر پای هیولایی بدقواره
پلهای عابر پیاده، جایی در شهرسازی نوین و توسعهیافته ندارند
الهام مصدقی راد- خبرنگار
مسئله وضعیت پلهای عابر پیاده و میزان امنیت و عدمامنیت زنان درهنگام استفاده از این پلها، مسئله جهان شمولی نیست. زنان ساکن در کشورهای توسعه یافته کمتر دغدغهای از این جنس دارند. نه به آن معنا که فضای بیدفاع به هیچ وجه دراین کشورها وجود ندارد، بلکه یکی از دلیل اصلی آن، نبود پلهای عابر پیاده است. در بسیاری از این کشورها معنای پل عابر، مکان و کاربریشان با آنچه در ایران و بهخصوص تهران شاهدش هستیم بسیار متفاوت است. به بیان دیگر در شهرسازی نوین که طی دهههای اخیر در کشورهای توسعهیافته خودنمایی میکند، نه سازهای به نام پل عابر وجود دارد و نه مشکلات و دغدغههای پیرامون آن.
غلامرضا نیکپی، آخرین شهردار قبل از انقلاب در تهران به یکی از سؤالاتی که در دادگاهش پاسخ داد، ورود پلهای فلزی سواره و عابرپیاده بود. گفتوگوی منتشر شده نیکپی و قاضی دادگاه در روزنامه اطلاعات سال 58نشان میدهد در همان دهه 50نیز انتقاداتی به خرید این پلها از شرکت بلژیکی و نصب آنها در معابر وجود داشته است. نیکپی در دفاع از خود به خرید و نصب تنها 5پل عابر پیاده به مبلغ هرکدام یک میلیون تومان اشاره میکند و دلیل اصلی پلهای فلزی روگذر همچون گیشا را که قرار بود موقت در تهران نصب شود، تلاشی برای روانسازی ترافیک میداند، ترافیکی که نه در آن زمان مشکلش حل شد و نه حالا بعد از گذشت بیش از 40سال. اما پلهایی که نیکپی خرید و نصب آنها را در تهران کلید زد، نهتنها بعد از حدود نیم قرن بخشیشان هنوز پابرجاست که همچنان در بسیاری از معابر و خیابانها نیز احداث میشود و شهروندان کمتوان و سالخورده هم در انتظار برقی شدن پلههایش بهسرمیبرند.
حق شهروندان با پلهای عابر سلب میشود
«عناصری مزاحم، دارای زائده بصری و البته ناکارآمد»، متخصصان معماری منظر و شهرسازی از چنین واژههایی برای توصیف پلهای عابر پیاده استفاده کرده و معتقدند این هیولای آهنی در حالی نقاط مختلف شهر را اشغال کرده که کمتر توسط عابران پیاده مورد استفاده قرار میگیرد. سیدامیر منصوری، استاد معماری منظر دانشگاه تهران به همشهری میگوید: « تجربه نشان داده وقتی عابر پیاده را برای عبور از خیابان به پایینتر یا بالاتر از سطح میفرستیم که از پل عابر یا زیرگذر استفاده کند، معمولا این کار را انجام نمیدهد. از نظر روانشناسی، عابر پیاده مشتاق استفاده از مسیر همسطح است. » این عدمرغبت با تعبیه پلههای برقی و آسانسور هم چندان رنگ عوض نمیکند چراکه به گفته این استاد دانشگاه، وقتی شهروند ِ پیاده چند دقیقه از وقتش را صرف رسیدن به عرشه پل میکند، در انتظار دیدن منظره شهر است اما تابلوهای تبلیغاتی نصب شده بر عرشه، دید او را کور کرده، محصورش میکنند و فضایی ناامن و بیدفاع رقم میزنند و حق احساس امنیت و تماشای شهر را از او سلب میکنند.
گذشته از نوع کارکرد، طراحی پلهای عابرپیاده نیز همخوانی با روحیات انسانها بهعنوان صاحبان اصلی شهر ندارد. عمدتا همگی از چارچوب سخت، فلزی و خشنی برخوردارند که پلههای غیراستاندارد نیز بر این ویژگیها اضافه کرده است.
منصوری میگوید: «ورود پلهای فلزی سواره و پیاده به تهران در دهه 50مشکوک بود، چیزی شبیه به قرارداد ویلموتس با فدراسیون فوتبال! اما بعد از آن و برخلاف کشورهای توسعه یافته که پلهای عابرپیادهشان را برچیدند، همچنان بر تعداد آنها در تهران و برخی دیگر از شهرهای ایران افزوده شد. » دلیل این اتفاق تنها یک مسئله است: تفاوت در دیدگاه توسعه شهر با «محوریت خودرو» یا «محوریت انسان. »
مسیر متفاوت تهران در توسعه شهر
کشورهای توسعهیافته که مسیر شهرسازی نوین را طی کردهاند از چند دهه قبل متوجه پیامدهای ناگوار غلبهخودرو در شهر شده و تلاش کردهاند تا انسان محوری را در بخشهای گوناگون شهر رشد دهند. یکی از این موارد، حذف پلهای عابر پیاده بود، پلهایی که شهروندان را بالاتر از سطح زمین میفرستاد تا خللی در حرکت و سرعت خودروها ایجاد نشود. بعد از حذف این پلها راهکارهای دیگری با محوریت شهروندان به اجرا درآمد. این استاد دانشگاه با بیان اینکه در این کشورها اولویت با اکثریت بدون خودرو قرار گرفت و مدهای حملونقل عمومی و پیادهروها توسعه یافتند. او به سخنان محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران در مراسم افتتاحیه خط 10مترو اشاره کرد و گفت: « به گفته رئیس شورای شهر تهران تا امسال باید به عدد بزرگی از توسعه خطوط مترو میرسیدیم که هماکنون به یک سوم آن رسیدهایم. اما تا همین امسال قرار بود به عددی در مورد توسعه و احداث بزرگراههای تهران میرسیدیم که بیش از 50درصد هم از آن عبور کردهایم. مترو نشانه زندگی پیاده است و وقتی مدیریت شهری، زندگی سواره را ترجیح میدهد پس هر مانع برسر راه خودرو را بر میدارد. مشکل تهران یک کلمه است، خودرو محوری. »
2نمونه از نامناسبترین محل عبور عابران پیاده
چهارراه مخبرالدوله تا چند سال قبل با پلهای عابرش در هر سمت معبر معروف بود. با حذف پلها، هیچ اتفاقی نیفتاد جز آنکه خودروها احترام به عابران را آموختند و عابران پیاده حق گذر از سطح معبر را صاحب شدند. این اقدام باید در مورد بیشتر پلهای عابر تهران هم به اجرا درآمده و حرکت خودروها با چراغ قرمز یا نصب جانپناه در عرض معبر، کنترل و ایمنی عابر پیاده تامین شود. جانپناه، سکوهای نسبتا کوتاهی است که درمیانه عرض یک معبر احداث میشود و عابربا گذر از نیمی از عرض خیابان روی آن قرار گرفته و هر زمان که احساس تامین امنیت نمود بقیه راه را ادامه خواهد داد. نمونه این جانپناه در مقابل درهای ورودی ایستگاه مترو امام خمینی تعبیه شده است. سید امید منصوری، استاد دانشگاه تهران به 2 نمونه از زیرگذر، پلهای عابرپیاده در تهران اشاره کرده و آنها را جزء بدترین نمونهها میداند. یکی زیرگذر چهارراه ولی عصر(عج) که به گفته کارشناسان شهرسازی، بارزترین نمونه خودرومحوری و بیتوجهی به عابر پیاده در تهران است و دیگری پل عابر پیاده بزرگراه چمران خیابان توحید که تعداد عابران عبوری که از سطح خیابان گذر میکنند، برابر عابرانی است که از روی پل گذر میکنند، از این دست پلها در تهران به وفور یافت میشود.