سال آغاز اسطوره
مرگ هدایت سبب شد جامعه ادبی ایران قدر او را بداند
محمد مقدسی
سال۱۳۳۰ با خبر تلخ درگذشت صادق هدایت شروع شد. او در نوزدهم فروردین در خانه اجارهایاش در پاریس با گاز خودکشی کرد. خودکشی هدایت هر چند قابل پیشبینی بود، اما جامعه ادبی در بهت فرو رفت. پایان هدایت، آغاز اسطوره او در داستاننویسی ایران بود؛ هر چند که خود هیچگاه چنین سودایی نداشت.
اوضاع سیاسی ایران با انتخاب دکتر محمد مصدق در انتظار تغییراتی جدی بود. اهل فرهنگ بهتزده از مرگ هدایت، با بیم و امید با دکتر مصدق همراهی و همدلی میکردند. شاید دلیل اصلی اینکه این سال اثر شاخصی در ادبیات داستانی بهخود ندید، همین فضای مهآلود آسمان سیاست ایران بود. تنها اثر مهم نویسندگان پیشرو، انتشار مجموعه داستان «نامهها» از «بزرگ علوی» بود. این اثر به عنوان پختهترین دستاورد او در عرصه فضاسازی و داستان کوتاه، حاصل فعالیتهای اجتماعی و مطبوعاتی علوی در دهه 20 بود. علی دشتی که از نویسندگان نزدیک دربار بود و در دوره رضاخان مقالات سیاسی مینوشت، در این دوره به نویسندگی رو آورده بود. نوشتههای او تحتتأثیر داستانهای روانکاوانه اروپایی بود. او مجموعه داستان «جادو» را در این سال منتشر کرد که داستانهایی عاشقانه بودند. دشتی در این مجموعه تلاش کرده بود انگیزههای روانی و درونی شخصیتها را بکاود. در سوی پرخواننده و همهخوان ادبیات داستانی، حسینقلی مستعان در مجله «تهرانمصور» داستان پاورقی معروف خود، «آفت» را آغاز کرد. این داستان، بیش از 300 شماره خوانندگان را با خود همراه کرد. آفت، داستانی رمانتیک بود که زندگی پرفرازونشیب سرتیپ آقابالاخان را پس از جنگ جهانی اول روایت میکرد. مستعان در این داستان سعی کرده بود مانند همیشه با نثر پر از جزئیاتش، سرگذشت خانوادهای مرفه را در سالهای منتهی به قرن جدید نشان دهد.
رمانهای تاریخی هم همچنان در این دوره حضور پررنگی داشتند. «داستانهای علیمردان» نوشته حمزه سردادور، داستانی پرشور و حماسی بود که نثر پاکیزه و سادهای داشت. دیگر رمان تاریخی، رمان «محمود و ایاز» نوشته ابوالفضل دیکانفر بود که در این سال منتشر شد. دوره دوم مجله «خروس جنگی» که سال قبل با توقیف متوقف شده بود، دوباره آغاز شد. دوره جدید که به همت غلامحسین غریب، حسن شیروانی و هوشنگ ایرانی منتشر میشد، نسبت به دوره قبل فرم نامتعارفتری داشت. سوررئالیستهای ایرانی خود را ادامه دهنده حرکت صادق هدایت میدانستند. آنها در اصول هنری خود که در هر شماره پشت جلد مجله چاپ میکردند، خود را گروهی میدانستند که میخواهند از قید و بند کهنگی و پوسیدگی در هنر رهایی یابند و پیش بروند. اما باز هم دولتشان مستعجل بود و بعد از 4 شماره، مجله خروس جنگی تعطیل شد.