موفقیت شرمسار
کوشان بعد از چند آزمون و خطا سرانجام نقشه راه سینمای فارسی را تهیه کرد
سعید مروتی
بعد از 2شکست تجاری و یک فیلم با فروش متوسط در گیشه، دکتر کوشان با محاسبات دقیقتر و گروهی کارآزمودهتر سراغ فیلم بعدیاش رفت. داستانی که از والکن انتخاب کرد را به علی کسمایی سپرد تا بر اساسآن سناریو بنویسد. سست بودن فیلمنامه یکی از مشکلاتی بود که در مورد فیلمهای قبلی مکرر مورداشاره قرارمیگرفت. نکته دیگر مسئولیتهای فراوان کوشان بود که بهصورت توامان کارگردان، فیلمبردار و مونتور و تهیهکننده بود. فیلمبرداری بد هم ترجیعبند بیشتر اظهارنظرها درباره «طوفان زندگی»، «زندانی امیر» و «واریته بهار» بود. کوشان اینجا هم دست به تغییر زد و از نوری حبیب، فیلمبردار مصری الاصل بهرهگرفت. اهمیت حاشیه صوتی از قبل برای کوشان ثابت شده بود و این بار سراغ چهره شاخصی چون مهدی خالدی رفت و کنارش ترانهها را نواب صفا و رهی معیری، از بهترینهای دوران سرودند. صدای دلکش، خواننده پرآوازه آن سالها خودش حکم ارزش افزودهای بر فیلم داشت و کوشان علاوه بر صدا از سیمای دلکش هم برای فیلمش بهره گرفت. به اینها باید خط ملودرام فیلم را اضافه کرد که در سینمای تازه به راه افتاده فارسی، حکم نقشهراه را داشت؛ ماجرای دختر پاکدامن روستایی که اغوا میشود، سر از شهر درمیآورد و به خوانندگی در کافه رومیآورد. روستا مظهر پاکی و شهر محلی است که پلیدی در آن موج میزند. راهحل هم استفاده از جذابیتهای شهر (کافه، خیابانهای شیک و...) و بعد انتقاد از آن و بازگشت به روستاست که ثبات و آرامش و عشق و ازدواج را به همراه دارد. «شرمسار» با لحاظ کردن همه این موارد، به موفقیت دستیافت. فیلم از ۶ دی ۱۳۲۹ در 2سینمای رکس و متروپل اکران میشود و اینطور که کوشان میگوید ۱۰۲ شب روی پرده دوام میآورد و میفروشد. مهمترین عامل موفقیت شرمسار جدای از خط قصهاش، دلکش است. ظاهرا بسیاری از تماشاگران برای تماشای دلکش که خواننده محبوب رادیو بود، به تماشای شرمسار شتافتند؛ فروشی که خون تازهای در رگهای پارس فیلم به جریان میاندازد و کوشان را مصمم به تجهیز امکانات استودیویش میکند. موفقیت تجاری شرمسار باعث میشود جریان فیلمسازی در ایران جدیتر گرفته و افراد دیگری هم به حضور در این عرصه ترغیب شوند.