سال رکود
ادبیات داستانی، تحتتأثیر تعطیلی حزب توده، کمفروغ شد
محمد مقدسی
در سالهای آخر دهه۱۳۲۰، بهخاطر محدودیتهای فراوانی که دولت و دربار به حزب توده تحمیل کرده بودند، بیشتر فعالیتهای این حزب تعطیل شد و این رکود به ادبیات داستانی هم راه پیدا کرد. با حضور بالا و غلظت نگاه چپگرا، داستاننویسی به کاری مبارزاتی و ایدئولوژیک تبدیل شده بود و در این فضا آثار ادبیای که دیدی هنری و زیباشناسانه فرای سیاست داشته باشند، به تعداد انگشتان دست هم نمیرسیدند. با اینکه جو حاکم بر ادبیات داستانی سالهای دهه۱۳۲۰، بیشتر به سمت ادبیات رئالیسم سوسیالیستی تمایل داشت اما روشنفکران و نویسندگانی هم بودند که نهتنها عضو نحلههای وابسته به حزب توده نبودند، بلکه به هنر متعهد حزبی هم اعتراض داشتند. سازمانیافتهترین واکنش، به نگاه هنری تبلیغی نویسندگان همسو با حزب توده، انتشار مجله «خروس جنگی» بود. این مجله را «انجمن هنری خروس جنگی» منتشر میکرد که خود را سوررئالیست میخواندند. غلامحسین غریب، نویسنده داستانهای این نشریه بود. او خود را از قید همه سنتهای هنری و غیرهنری آزاد میدانست. از آثار او در این دوره مجله میتوان داستانهای «دشمن»، « دوران زمین» و «صنم شیشهای» را نام برد. این مجله، پس از 5شماره توقیف شد.تبلور فضای سیاسی و اجتماعی کشور را میتوان در حضور پررنگ داستانهای تاریخی در آسمان ادبیات این سال دید. هراس از هرجومرج، امنیتجویی و آرامشطلبی نویسندگانی که میتوانستند التهاب فضای سیاسی و اجتماعی مملکت را حس کنند، آنها را به سمت نوشتن رمانهای تاریخی سوق میداد. جواد فاضل، نویسنده جوان و تازهکاری بود که چند سالی میشد با نوشتن پاورقیهای عاشقانه کار خود را شروع کرده بود. او در این سال، رمان «لاریجان در عشق و خون» را که داستانی رمانتیک و پرسوز و گداز با نگاه به وقایع دوران مشروطه بود، منتشر کرد. داستان تاریخی «زندگانی نادرشاه پسر شمشیر» نوشته نصرالله لارودی هم دیگر اثر تاریخی این سال، داستانی کممایه با زمینه تاریخی اما غیرمستند بود. رمان «کتاب»، اثر دیگری بود که جعفر شریعتمداری تهرانی ملقب به «درویش» به تقلید از داستانهای روانشناسانه اروپایی نوشته بود و در این سال منتشر شد. سال۱۳۲۹، سال شکوفایی عشق جلال آلاحمد و سیمین هم بود. در سال۱۳۲۷، آن دو در اتوبوس اصفهان به تهران همدیگر را دیده بودند و بعد از 2سال آشنایی، با هم ازدواج کردند.