شعبان جعفری وارد گود میشود
آغاز یک پدیده جدید در ورزش ایران
جواد نصرتی
شعبان جعفری، که بیشتر با نام شعبان بیمخ شناخته میشود، مصداق پیوند شوم ورزش و سیاست در ایران است. جوان لاابالی و بیهنر سنگلجی که از تحصیل فرار کرد و به زورخانه پناه برد، رسم جوانمردی و پهلوانی را به لاتبازی و بزن بهادری فروکاست و با همین روش، در سالهایی که حاکمیت رجعت به تاریخ باستان را پیشه کرده بود، سمبل ورزشهای باستانی شد. شعبان جعفری پیش از آنکه در جریان کودتای 1332 راه سقوط دولت محمد مصدق را هموار کند و به عمله ظلم محمدرضا پهلوی تبدیل شود، در دهه 1320 یکی از قهرمانان ورزش باستانی تهران بود. او بعد از سربازی، در ابتدای دهه 1320 باشگاهی ورزشی در جنوب تهران راهاندازی کرد و در سال 1322 در مسابقات باستانی تهران، در رشتههای کباده و چرخ قهرمان شد.
در سال 1326 با برهم زدن نمایش «مردم» عبدالحسین نوشین مورد توجه دربار قرار گرفت و با توصیه آگاهی تهران، مدتی به لاهیجان رفت. در لاهیجان اداره یک زورخانه را به عهده گرفت و به شرارتهایش ادامه داد. شکایتها و گزارشها علیه خود را کار رقبای ورزشیاش میخواند و با وجود شکایتهای متعدد، هرگز محکوم نشد. در بازگشت به تهران، از ورزش دور و به سیاست نزدیک شد تا جایی که به خاطر نقش پررنگی که در پیروزی کودتای 1332 داشت با لقب تاجبخش شناخته میشد. دستخوش راهاندازی لشکر اراذل و اوباش برای پیروزی کودتا، زورخانهای در شمال پارک شهر بود که زمینش را شاه هدیه کرده بود. در مراسم افتتاحیه زورخانه، شخص شاه هم حضور داشت. بعد از کودتا، شعبان جعفری دوباره زورخانهدار شد و اینبار به جای لشکرکشی خیابانی، در مراسمهای سلطنتی در امجدیه حرکات باستانی اجرا میکرد. زورخانه او که معماری زیبایی هم داشت، در دهههای بعد یکی از مقاصد معمول مهمانان خارجی دربار بود تا با جلوهای کهن از تاریخ ایران آشنا شوند. مردی که ننگ پهلوانی و فتوت و دستگیری از مردم بود، بهعنوان سمبل ورزش باستانی به دنیا عرضه میشد. شعبان جعفری، در دهه1320 با ورزش شروع کرد، به سیاست نزدیک شد و دوباره به ورزش بازگشت.