فشردن گلوی مطبوعات ملی
اگر خبر خوش این سال برای جراید، صدور مجوز 331نشریه باشد، در سوی مقابل، خبر توقیف 31نشریه توسط دادسرا و 13نشریه توسط فرمانداری نظامی، دلیل موجهی است که این صدور فلهای مجوز بهجای اینکه نشانهای از توجه به آزادی مطبوعات باشد، بیشتر حربهای است برای تظاهر به حمایت از فضای باز مطبوعاتی و کاستن از زهر توقیفها.
محمدناصر احدی
اگر خبر خوش این سال برای جراید، صدور مجوز 331نشریه باشد، در سوی مقابل، خبر توقیف 31نشریه توسط دادسرا و 13نشریه توسط فرمانداری نظامی، دلیل موجهی است که این صدور فلهای مجوز بهجای اینکه نشانهای از توجه به آزادی مطبوعات باشد، بیشتر حربهای است برای تظاهر به حمایت از فضای باز مطبوعاتی و کاستن از زهر توقیفها. بسیاری از این 331نشریه که درخواست مجوز کرده بودند هرگز چاپ نشدند و برخی دیگر هم تنها بعد از انتشار چند شماره، به دلیل نداشتن امکانات، نیروی زبده و سرمایه لازم، از ادامه راه بازماندند و قبل از اینکه بتوانند منشأ اثری باشند، غزل خداحافظی سردادند. در کتاب «اسنادی از مطبوعات ایران 1340- 1320 ه. ش» سندی وجود دارد که تعداد مجلات یا روزنامههای دارای مجوز را 245مورد ذکر کرده است. مطابق این سند، فقط این نشریات رسمیت داشتند و مدیرانشان میتوانستند «به مصاحبههای مطبوعاتی بپردازند یا در دعوتها و مجالس رسمی حضور یابند و کسان دیگر به اعتبار اینکه قبلا روزنامه منتشر میکردهاند (... و [حالا] محروم از داشتن روزنامه و مدیری و سردبیری آن میباشند) حق ندارند بهعنوان مدیر یا سردبیر و یا صاحب امتیاز در امور روزنامه یا مجله مداخله نمایند.» برخی جراید در اعتراض به توقیف مطبوعات و محاکمه مدیران نشریات مقالاتی منتشر کردند که مقاله «گلوی مطبوعات ملی را سخت فشار میدهند» در روزنامه «باختر امروز» به مدیریت حسین فاطمی مشهورترینشان است. باختر امروز، به همراه «شاهد» که سرمقالههای آتشیناش را مظفر بقاییکرمانی مینوشت، از مهمترین جراید این مقطع در مخالفت با هیئت حاکمه بود. هر دوی این روزنامهها از طرفداران ملی کردن صنعت نفت بودند و با مشی رادیکالی که اختیار کرده بودند، عجیب نبود که طعم توقیف زیر زبان هر دو رفت. در ادامه روند دستگیری مدیران جراید، فرمانداری نظامی، محمود دژکام (مدیر روزنامه «رگبار امروز») را بازداشت و برای سیدعلی بشارت (مدیر روزنامه «صدای وطن») و علی جواهرکلام (مدیر روزنامه «هور») قرار مجرمیت صادر کرد. بانک ملی، مجله «هفتگی صبا» و روزنامه «امروز و فردا» را به محاکمه کشاند. فضا متشنج بود و گروهها و افراد ذینفوذ مختلف برای از میدان بهدر کردن منتقدان مغرض یا منصفشان از تمام روابط و قدرتشان استفاده میکردند. این اختلافات هر عیبی که داشت، حداقل به ایجاد تضاربآرا در جامعه و آگاهی مردم از برخی اتفاقات پشت پرده کمک کرد.