مصطفی شوقی
«... جناب تقیزاده با اطلاعات مبسوطی که از وضع ایران و مشکلات سیاسی اداری و مخصوصا وضعیت ارزاق و احتیاجات فعلی ما دارند بهخوبی میدانند که چه پیش آمده و چه مداخلاتی باعث این روزگار سختی و بدبختی شده و حالا چه مساعدتهایی لازم است که ما را از این پیچ و خم در بیاورد... .» این نامه محرمانه – مستقیم محمدساعد مراغهای، وزیر امورخارجه به علی سهیلی، نخستوزیر در تاریخ اول اسفند 1322نوشته شده است. ماجرا از این قرار است؛ سیدحسن تقیزاده سفیر ایران در لندن برای عید نوروز ایرانی به رادیو دعوت شده تا سخنانی را بیان کند. حالا وزیرامورخارجه ایران که البته در عید سال بعد نخستوزیر میشود، توصیه میکند سفیر علاوه بر مسائلی در مورد عید باستانی نوروز به وضعیت ایران نیز بپردازد: «ضرر ندارد که برای آتیه و حتی خاتمه جنگ رعایت خسارت به کشور را بکنند... » (سند اول).
از روزی که واحدهای ارتش سرخ از سرحدات شمالی و ارتش بریتانیا از غرب و عراق عرب و سواحل جنوبی وارد خاک ایران شد و بعدها ارتش آمریکا، ایران به عنوان پلی برای پیروزی شوروی در نبرد استالینگراد نزد متفقین مطرح بود. خودشان ایران را «دالان پارسی» مینامیدند؛ به این معنی که تمام ساختارهای ایران از راههای زمینی و راهآهن تا فرودگاههای کشور، زمینهای مناسب احداث کمپ، ساختمانها و پادگانهای نظامی بسیاری و حتی امکانات خدماتی مثل برق و تلفن تا حدی که موجود بود نیز برای استفاده قوای متفقین در اختیارشان قرار گرفت. در یک ارزیابی کلی تقریبا تمام شئون مملکت از نظر نهادی و ساختاری تحتنظارت و اختیار قوای متفقین بود. این مسئله جدا از درگیر شدن اقتصاد ایران در جنگ است؛ چه آنکه بر اساس اسناد موجود قوای متفقین با دخالت در اقتصاد ایران در زمینههای مختلف کشاورزی، تجاری و بازرگانی شرایط را بسیار برای ایرانیان سخت کرده بودند. این مسئله در شمال ایران که ارتش سرخ حضور داشت بیشتر نمایان بود بهصورتی که آنها ارزاق و انبارهای گندم را مصادره میکردند و به همین دلیل در سالهای ابتدایی دهه20 کمبود نان و ارزاق معمولی مردم بسیار مشهود بود، بهصورتی که در تهران تظاهرات بلوای نان رخ داد و عدهای کشته شدند.
در سال ابتدای جنگ، دولت فروغی به نمایندگی ایران در پیمانی که بلافاصله بعد از اشغال ایران با انگلیس و شوروی منعقد کرد، نسبت به اشغالگران مواردی را متعهد شد که بعدها تقریبا اقتصاد ایران را به متفقین داد. در این پیمان که با عنوان «پیمان اتحاد سهگانه» مشهور است، دولتهای انگلستان و شوروی تمامیت ارضی و استقلال ایران را محترم شناختند و دولت ایران، در برابر متعهد شد که تمام راهها و وسایل ارتباطی - شامل راههای آهن، رودخانهها، فرودگاهها، بنادر، لولههای نفت، تأسیسات تلگرافی و تلفنی و بیسیم- را در اختیار متفقین قراردهد و آنها از این وسایل هر اندازه بخواهند استفاده کنند. متفقین، به موجب این پیمان، از وسایل ارتباط ایران برای حمل اسلحه به جبهه جنگ در روسیه استفاده کردند. در عین حال، به موجب پیمان، متفقین مجاز بودند که هر مقدار نیروی هوایی و دریایی و زمینی که لازم بدانند در خاک ایران نگه دارند و متعهد شدند که حداکثر تا 6ماه پس از پایان جنگ با آلمان خاک ایران را ترک کنند (سند دوم).
این حجم از تعهدات خارج از توانایی ایران بود بهصورتی که اقتصاد کشور باید تاوان یا بهتر بگوییم هزینه نبرد متفقین در جبهه شرق را میداد؛ بهطور مثال «اسکناسهای منتشر شده تا شهریور۱۳۲۰ که بالغ بر ۲۰۰میلیون تومان بود، کفاف مخارج متفقین و هزینه دولت ایران را نمیداد. دولت در 3نوبت از مجلس شورای ملی اجازه نشر اسکناس گرفت و به این ترتیب میزان اسکناسهای در جریان تا آبانماه سال ۱۳۲۱ به ۳۵۰ میلیون تومان رسید.» درحالیکه اندازه این عدد، پشتوانهای نداشت. از سوی دیگر این رقم تا 1323به 520میلیون تومان رسید.
در همین سالها برای اجرای برنامههای اقتصادی، دکتر میلیسپو که در ابتدای قرن برای ساماندهی به وضعیت اقتصادی بهعنوان مستشار مالی ایران انتخاب شده بود برای بار دوم به ایران آمد. او در بار نخست خاطره خوبی در نهادسازی اقتصاد ایران و ساماندادن وضعیت اقتصاد کشور به جا گذاشته بود اما بار دوم، با سختگیری زیاد، مخالفان جدیای را در میان مدیران اقتصادی ایران و بازرگانان و پیشهوران بزرگ کشور برای خودش ایجاد کرد.
سیاستهای پولی و ارزی ایران بهصورتی درآمد که به نوشته روزنامه دنیای اقتصاد که مطلبی تحلیلی در این مورد نوشته است: «دولت مجبور شد مطابق خواست متفقین قیمت ارزهای خارجی را افزایش دهد. بنا به درخواست متفقین، پوند انگلیس از ۸ تومان به ۵/۱۳تومان و دلار از ۱۴ریال به ۵/۳۲ ریال افزایش یافت. به این ترتیب متفقین که باید مبالغی ارز برای مخارج قشون خود تبدیل به ریال کنند با افزایش نرخ رسمی، نصف مخارج روزانه خویش را از خزانه مملکت ایران تامین میکردند. کاهش پول ایران در مقابل ارزهای خارجی باعث شد مشکلات فراوانی از جمله ورشکستگی اقتصادی، شیوع قحطی، گرانی ۷۰ درصدی هزینه زندگی و... برای مردم ایران بهوجود آید.»
ایرانیان در میانه اشغال کشور همواره بهدنبال راهی بودند که مخارج متحمل شده ناشی از حضور متجاوزین به خاک ایران برای کمک به شوروی را از متفقین دریافت کنند. در سندی به تاریخ چهارم اردیبهشت1322 محمدساعد مراغهای وزیرخارجه وقت از علی سهیلی نخستوزیر میخواهد که به سفرای ایران در لندن، مسکو و واشنگتن تعلیمات داده شود تا برای آتیه پیشبینیهای لازم صورت گیرد(سند سوم). او بهطور ضمنی میگوید که اگر کاری صورت نگیرد پس از جنگ موجب ندامت میشود.
ایرانیان همچنین در همان سالها تلاش میکردند بابت خدمات به قوای متفقین در خطوط راهآهن یا اماکن دیگر حداقل وجهی را دریافت کنند. در سندی از بخش مالی وزارت دارایی عنوان شده است: « اداره حملونقل شوروی موافقت خود را با تامین پرداخت 21میلیون ریال هزینه ساختمانها و تاسیسات از محل مازاد درآمد راه اعلام نموده.» جالب اینجاست در ادامه نامه عنوان شده که میلیسپو در مقام رئیس دارایی کل طرف ایران را گرفته و گفته پول پرداختی باید توسط شوروی، انگلیس و آمریکا پرداخت شود نه از «مازاد درآمد عوارض راههای ایران». این سند اوج عجز و ناتوانی ایرانیان برای وصول وجوه قانونی خودشان را نشان میدهد، چه آنکه طرف ایرانی میگوید که حالا ما توافقی با طرف شوروی کردهایم تا پولی بگیریم، مجددا بازرسی شود تا سوءتفاهم ایجاد نشود و برخلاف توافق حاصله با طرف شوروی نشود (سندچهارم).
این ماجراها تا پایان جنگ ادامه داشت و نامهها و اسناد متعددی میان دستگاههای اداری ایران با قوای متفقین و یا با یکدیگر برای احقاق حقوق ایرانیان در اشغال کشور رد و بدل شد. بعد از پایان جنگ در سال1324 مسئله دیگری یعنی قراردادهای ایران با آلمان که بهدلیل قطع رابطه و اشغال توسط متفقین بر زمین مانده بود و یا کالاهای ایرانی که در بنادر و گمرک آلمانها موردبمباران قرارگرفته بود و یا در کشتیهای غرق شده قرارداشت، موضوعیت یافت. در یک سند به امضای انوشیروان سپهبدی، وزیر امورخارجه به سفارت ایران در آلمان ماموریت داده شده تا نسبت به مطالبات و تسویهحساب آنها اقداماتی را به عمل بیاورد. در این نامه قید شده که «سفارت آمریکا در برن قبول نموده که بهعنوان حافظ منافع ایران در آلمان باشد تا روابط قطع شده دوباره برقرار گردد». این سند از این جهت مهم است که به سفیر ایران توصیه شده با کمیته نظارت عالیه متفقین در برلین تماس بگیرد و نسبت به حفظ و یا استرداد اموال ایران قول مساعدت بگیرد (سند پنجم).
هنوز رقم دقیق خسارتهای ایران در جنگ جهانی دوم مشخص نیست و یا حتی میزان تخمین این بدهیها. بعد از جنگ به گزارش مطبوعات آن زمان و خاطرات رجال عصر پهلوی، ایران در چند نوبت از 3کشور اشغالکننده درخواست کرد که بدهی خود را تسویه کنند. گفته میشود انگلیسها ادعا کردند که پنجونیم میلیون لیره میدهند و باقی را هم فشنگ(روزنامه باختر امروز). آمریکا هم یکمیلیارد به ایران پرداخت و تجهیزات راهآهنی که به ایران آورده بودند را هم بهعنوان طلب ایران محسوب کرد. روسها که در ابتدا حتی حاضر به ترک ایران نشدند بعد از کش و قوسهای زیاد 8سال بعد حاضر شدند 11تن طلا به جای مطالبات به ایران بدهند. گفته میشود که ناحیهای به نام روستای فیروزه به مساحت 120کیلومتر در مرز ایران و ترکمنستان، توسط رژیم محمدرضاشاه به شورویها در آن سال داده شد تا آنها حاضر شوند قرض خود را ادا کنند. اثرات اقتصادی جنگ جهانی دوم برای ایرانیان به قدری گران بود که زلزلهای بزرگ در اقتصاد ایران ایجاد کرد و بسیاری از بنیانهای مالی را برای سالهای متمادی به هم زد.
یکشنبه 23 شهریور 1399
کد مطلب :
109902
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/kRDmE
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved