• جمعه 31 فروردین 1403
  • الْجُمْعَة 10 شوال 1445
  • 2024 Apr 19
یکشنبه 23 شهریور 1399
کد مطلب : 109839
+
-

خلاف سنت

راه عماد عصار و باشرف‌هایش از سنت کهن هرزنامه‌نویسی ایرانی جدا شد

خلاف سنت

علی‌اکبر شیروانی 

 هرزنامه‌نویسی وقتی «باشرف‌ها» در حال انتشار به‌صورت پاورقی در روزنامه آَشفته بود، سال1325، بدیع و نو نبود و ریشه‌هایی قدیمی داشت. هرزنامه‌های کلاسیک پای در فرهنگ عامه و طنز داشتند و عمدتا استغنای ادبی آنها حاشیه‌ای بود بر این دو اصل. اینجا راه عماد عصار و باشرف‌هایش از سنت کهن هرزنامه‌نویسی ایرانی جدا می‌شود؛ باشرف‌ها گرچه صورتی تأدیبی و تعلیمی داشت اما با نوعی جذبه جنسی هدف جذب مخاطب داشت. به هر حال، باشرف‌ها به هدف اصلی‌اش رسید و پرخواننده شد و زیاد خوانده شد. نثر و زبان عصار همانند نگاهش به داستان و سنتی که در آن کار می‌کرد، سطحی، ناپخته و پرغلط بود و خصیصه تقلیدی زبان برخی را به سمت‌وسوی همین نگاه ساده‌انگارانه به زبان برد و زبان را از ظرافت‌هایش خالی کرد. طرفه اینکه قبل و بعد عماد عصار بودند کسانی که سنت هرزنامه‌نویسی را می‌شناختند و برگی بر ادبیات افزودند، از باشرف‌ها شرافتی حاصل نشد. «چیزی که مایه تعجب خسرو گردید این بود که در بازداشتگاه یک نفر شخص محترم مثل خودش وجود نداشت -هرکس بود همه مردمانی شیره‌ای و لخت و پابرهنه بودند که دور خسرو را گرفته هریک با نهایت عجز و التماس چیزی می‌گفت و چیزی از خسرو می‌خواست. یک‌نفر می‌گفت: جناب آقا! برای رضای خدا وقتی بیرون رفتید به آقای رئیس بفرمایید تکلیف من بدبخت را هم روشن کند. دیگری می‌گفت: آقا که الحمدلله راحت است، یک ساعت دیگر می‌رود ما بیچاره‌ها چه کنیم که باید مدت‌ها در اینجا گرسنگی و خماری بکشیم. خسرو تمام حرف‌ها را می‌شنید ولی سکوت کرده و در گوشه‌ای چمباتمه نشسته بود و نقشه می‌کشید. خسرو، به حال محبوسین لخت و گرسنه فکر می‌کرد و فکر می‌کرد که چرا محبوسین می‌گفتند یک‌ساعت دیگر بیرون می‌رود. خسرو به وضعیت خود فکر می‌کرد و کم‌کم ناراحت می‌شد. فکر می‌کرد اگر چند روز اینجا بماند ممکن است از کار اداری بیکار شود».
 

این خبر را به اشتراک بگذارید