مورخ ادبیات
صفا در جوانی اثر 5جلدی «تاریخ ادبیات ایران» را تدوین و تألیف کرد که تا زمان خودش اثری بینظیر و جامع بود
علیاکبر شیروانی
ذبیحالله صفا و طیف دیگری از دانشآموختگان دارالفنون، دین بزرگی بر گردن نثر و زبان فارسی دارند و این دین در تلاش برای تنقیح زبان فارسی بود. صفا که به اندازه تألیف و پژوهش، در کارهای اجرایی دستی داشت و صاحب مقاماتی بود، در جوانی اثر 5جلدی تاریخ ادبیات ایران را تدوین و تألیف کرد که تا زمان خودش اثری بینظیر و جامع بود. گرچه پیش و پس از تاریخ ادبیات ایران ذبیحالله صفا، آثار دیگری درباره تاریخ ادبیات فارسی منتشر شده است، روشمندی و جامعنگریاش تا سالها این مجموعه را منبع اصلی ادبیات ایران قرار داد. در بیش از 20تألیف و تعدادی تصحیح و چند ترجمه، بیش از همه علقه صفا به تاریخ ادبیات به چشم میخورد و آثار او گنجینهای از زبان فارسی است؛ «داستانها و روایات قدیم اگرچه مأخذ و منشأ حماسه است ولی بهتنهایی از مزایای یک منظومه حماسی عاطل است و درآوردن آنها بهصورت کامل حماسی یقینا نتیجه طبع وقاد و هنرمندی و قدرت استادی است که همت بر نظم آنها گمارد. این عمل از راه افزودن عناصری صورت میگیرد که بعضی از آنها تنها معنوی و بعضی دیگر کلامی و لفظی است. آهنگ پهلوانی و طرز بیان و انتخاب کلمات و عبارات و دقت در استفاده از آنچه برای تحریک حس پهلوانی مردم لازم است، چون جملگی باهم گرد آیند باعث میشوند که یک روایت پهلوانی ساده و غیرمحرک و خشک، به منظومه حماسی زیبا و محرک و دلپذیری مبدل شود. شاعری که در تبدیل روایت پهلوانی به منظومه حماسی از این عوامل خوب استفاده کرد، اثر او شهرت ملی و جهانی پیدا میکند و هرچه قدرت شاعر در استفاده از آن وسایل کمتر باشد اثر منظومه حماسی او ضعیفتر خواهد بود».