«پایتخت» دیگری درکار نیست
محسن تنابنده در گفتوگو با همشهری از جبههگیریهای سیاسی علیه پایتخت انتقاد کرد
مسعود میر| خبرنگار:
هـرچـند کـارنـامه بازیـگریاش در سینما با 2سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اصلی مرد، یک سیمرغ و یک دیپلم افتخار برای نقش مکمل معدل بالایی دارد اما بیتردید زندگی حرفهای او لااقل تا الان بیش از هر چیز با سریالی عجین شده که آخرین قسمتهای فصل پنجم آن در حال پخش از تلویزیون است. او 9همکاری تلویزیونی با سیروس مقدم داشته که 5تایش زیرمجموعه پایتخت معنا یافته است. حالا دیگر خیلیها او را به نوعی مرکز ثقل پایتخت میشناسند و به شهادت تیتراژ سریال، او در مقام مشاورکارگردان، سرپرست نویسندگان، بازیگردان و البته بازیگر، یکی از اصلیترین ارکان بسامان رسیدن این سریال پرمخاطب است. محسن تنابنده در گفتوگو با همشهری از دغدغههایش برای پایتخت و حواشی این سریال نوروزی گفت؛ دغدغههایی که برخلاف کاراکتر طناز «نقی معمولی» سرشار بود از تلخی و البته واقعیت...
پایتخت هم مانند بیشتر محصولات فرهنگی همواره با طیفی از اعتراضات روبهرو بوده است اما امسال جنس اعتراضات از مسائل پیش پا افتادهای مثل شوخی با لهجهها و اقوام به موضوعات چالشبرانگیزتری مانند ازدواج زیر سن قانونی دختران و حمایتهای ارگانی و حتی بحث گردشگری تغییر کرد. شما این تغییر جنس انتقاد و اعتراض را چگونه ارزیابی میکنید؟
تمام این اتفاقات محصول فضای آلوده سیاسی در کشور است. هرکسی میخواهد از این نمد برای خودش کلاهی درست کند و به همین دلیل است که یکبار صدای اعتراض از سوی برخی مسئولان مازندران به آسمان میرود که کار ما را سیبل میکنند و میگویند ما جلوی این سریال را که حیثیت ما را برده میگیریم و یکبار از سوی برخی جریانهای سیاسی بلند میشود که بدون هیچ دلیل یک سریال تلویزیونی را عرصه نزاع سیاسی خود میبینند. من میگویم شما تصور کنید که بنده بهعنوان محسن تنابنده یک معاند هستم، کارنامهام هم روشن است اما آقای مسئول، من در حد خودم به فرهنگ مملکتم کمک میکنم ولی توی مسئول چه میکنی؟ برای تئاتر، سینما، محیطزیست، کشتی و اصلا برای جوانان مازندران چه کار کردهای؟ آنهایی که دائم فریادشان بلند است کاش میتوانستند یک نگاه آسیبشناسانه به این مردمی بکنند که من عاشقشان هستم و پوست و خونم از آنجاست و میدیدند که با یک چنین فرهنگ غنی که به گروهی مثل ما این امکان را میدهد که اینقدر قصه از آن دربیاوریم و در تمام این هفت هشت سال خوراک برای ساخت سریال داشته باشیم چه کردهاند که مادر مازندرانی سعی میکند بچههایش لهجه نداشته باشند؟ کاش آقایان میدیدند که کاراکترهای مازندرانی در شبکه استانی مردانی هستند لوده با کتهای پاره اما ما مردمانی را به تصویر کشیدیم که عاشق وطن هستند، اهل دلالی نیستند و به ناموسشان عشق میورزند.
یعنی شما منکر هرگونه نقد به سریال هستید؟
ابدا. طبیعی است که هر کاری ایراداتی دارد و ما هم منکر آن نیستیم اما خدا میداند که مقصود و غرض تیم پایتخت ساخت یک سریال با کیفیت و درست و حسابی است و البته یادمان نمیرود که نقد تا زمانی که به اثر و ابعاد آن مرتبط باشد قابل اعتناست اما ما با هجمههای سیاسی درگیر هستیم. اصلا شما در هیچ جای دنیا این موضوع را نمیبینید که همه اینقدر هول باشند که بدون تماشای کامل یک اثر نقد آن را شروع کنند. مصداقش همان موضوع ازدواج دخترها بود که کسی دوسه قسمت صبر نکرد که متوجه بشود ما بهشدت این موضوع را محکوم میکنیم و در همان ابتدای طرح موضوع همه به ما حمله کردند.بالاخره موضوعی باید مطرح شود تا بتوان درباره آن فرهنگسازی کرد و موضع درست گرفت، غیراز اینکه نیست؟
ولی باید به مخاطب هم حق داد که مثلا میبیند سازندگان سریال محبوبشان وارد تعامل کاری با یک جریان رسانهای شناسنامهدار شده واز طرف دیگر مثلا برای حذف یک سکانس موج انتقادات را در صفحات مجازیشان بروز میدهند. تکلیف مخاطب چیست؟
شما به یک ماجرای مصداقی توجه داری. ببین اگر بین گروه سازنده و گروه سرمایهگذار لابی وجود داشته باشد اصلا جنگی بهوجود نمیآید.بگذار ماجرای همکاری با اوج را برایتان توضیح دهم. ما یعنی سازندگان پایتخت دنبال اوج رفتیم و آنها سراغ ما نیامدند. البته از اول هم شرط کردیم دخالتی وجود نداشته باشد که انصافا هم بهطور جدی وجود نداشت. ببین وقتی میخواهی سبزی بخری به طلافروشی نمیروی و واقعیت این است که فقط سازمان اوج میتوانست شرایطی را ایجاد کند که پایتخت 5با این داستان ساخته شود. البته فقر تلویزیون باعث شد که ما سراغ دیگران برویم ولی انصاف را رعایت کنید و ببینید سریالی با این وسعت جلوههای ویژه، کروماکی و اصلا تعدد لوکیشن جز با سرمایه هنگفت جایی مثل اوج قابل تولید بود؟ ضمنا 2نکته را فراموش نکنیم؛ اول اینکه کاش سرمایههای اوج صرف ساخت چنین کارهایی شود و دوم اینکه قصه پایتخت 5با محوریت داعش و اتفاقاتی که در حال تماشایش هستید قرار بود یکسال و نیم پیش بهصورت فیلم سینمایی ساخته شود. آن روزها ماجرای داعش خیلی داغ بود و ما دوست داشتیم راجع به آن با گروه خودمان یک کار سینمایی تولید کنیم اما هرچه حساب و کتاب کردیم دیدیم نمیتوانیم این همه کاراکتر و اتفاق را در یک زمان محدود سینمایی جمع و جور کنیم و خلاصه قید ماجرای فیلم سینمایی پایتخت را زدیم.
اما با حضور اوج و داستانی با پی رنگ داعش، ناخودآگاه موضوع سفارشی بودن پروژه در اذهان تداعی شد.
متوجهم اما واقعا چنین موضوعی نبود و من وضعیت را برایتان شرح دادم.نکته مهمتر اینکه شما 4سری پایتخت را دیدید و از سال 89مخاطب درگیر این سریال بوده پس برای ادامه کار نیاز به قصه خیلی جذابی بود که بهنظر من و همکارانم جنگ داعش میتوانست آن کشش را ایجاد کند. البته فراموش نکنید که خانواده معمولی و بقیه شخصیتها به قصد جنگ وارد جایی نمیشوند و بلکه میخواهند خودشان را نجات دهند و نمیخواهند بروند کمک...
انگار بعضی کاراکترها هم مثل پنجعلی و حتی دخترها(سارا و نیکا) کم کم به حاشیه رانده شدهاند.
ببینید قصههای کاراکترها کمرنگ و پررنگ میشود اما نخ اتصالشان قطع نخواهد شد. همان شبی که داستان بالن روی آنتن رفت خیلیها به من پیام دادند که اگر پنجعلی نباشد سریالتان مفت نمیارزد. ما اصلا قصد حذف هیچ کاراکتری را نداشته و نداریم.
با همه این تفاسیر به ساخت سری بعدی پایتخت فکر میکنید؟
پایتخت فقط با اقبال عمومی مخاطبانش به اینجا رسیده ولی یقین دارم که بهخاطر سوءاستفادههای سیاسی و جبههگیریهای سیاسی و البته بخل و حسادتها پایتخت دیگر ساخته نخواهد شد و این اتفاق رخ نخواهد داد و این اصلا به پایتخت ربطی ندارد. ما در ایران نمیگذاریم هیچ پدیدهای رشد کند و بالا بیاید و تا همینجا هم که پایتخت ادامه پیدا کرده نشان میدهد که ما خیلی پررو و جان سخت بودهایم.
اما مشکلات برای مجموعههای دنبالهدار دیگر مثل کلاه قرمزی هم همواره وجود داشته است.
مجموعه «کلاه قرمزی» عشق ماست و ما دست سازندگانش را میبوسیم و همواره هم دوست داشتیم بتوانیم ادامه بدهیم به همین دلیل خیلی به رأیگیریها و داوریهای مرسوم مجموعههای نوروزی کاری نداریم و اصلا بهعنوان هنرمند باید عادت کرده باشیم که انتقادات را بشنویم اما واقعا دلیلی ندارد که حاصل آنهمه مرارت و تلاش ما توهینهایی باشد که از جانب بعضیها میخوانیم و میشنویم. من میشنوم که میگویند ابراهیم تاتلیسها در تلویزیون میخوانند که شجریان نمیخواند و با خودم فکر میکنم چرا کسی فکر میکند شجریان باید در این کار طنز و سرگرمکننده بخواند یا چرا در فضایی که سریال در ترکیه میگذرد چرا نباید ابراهیم تاتلیس بخواند و واقعا به جوابی نمیرسم. من خطاب به تمام مسئولان و فعالان سیاسی و همه آنهایی که به بهانه یک سریال تلویزیونی ما را نواختند عرض میکنم کلاه سر خودتان و مردم نگذارید و پشت یک سریال تلویزیونی قایم نشوید. شما میگویید ما بد کار کردیم و من میگویم شما کار خوب کنید.
فراری معمولی
محسن تنابنده بهجز تلویزیون این روزها در یک فیلم اکران نوروزی هم در معرض تماشای هوادارانش هست. فراری، ساخته علیرضا داوودنژاد و به تهیه کنندگی جهانگیر کوثری البته برخلاف پایتخت اصلا خوش اقبال نبوده و فروش بسیار کم آن در سینماها مصداق بیتوجهی مخاطبان به این فیلم برگزیده جشنواره سی و پنجم فیلم فجر است.تنابنده درباره فراری میگوید:«همین که این فیلم اینقدر با تأخیر اکران شده نشان میدهد که با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم میکرده و میکند.ضربه اصلی به فراری ناشی از دعوای کارگردان و تهیهکننده بود حتی رسیدن این فیلم به جشنواره هم با جنگ و جدل همراه بود. در واقع این فیلم حامی ندارد و وقتی صاحبان فیلم خودشان را تحویل نمیگیرند نباید از بقیه توقع حمایت داشت.» تنابنده همچنین با اشاره به پیشنهادهای سینمایی که این روزها به او شده تأکید کرد اصلا نمیخواهد از سینما دور بماند و به پیشنهادهای بازیگری فکر میکند.