میدانگاههای شهری؛ چشماندازآرامش
کارشناسان معتقدند؛ غلبه و سلطه خودروها در شهرهای بزرگ، شهروندان را به حاشیه رانده و در این شرایط چارهای جز توسعه میدانگاهها و عرصهگشایی عمومی وجود ندارد
الهام مصدقیراد- خبرنگار
شلوغی شهرهای بزرگ، ترافیک، انواع آلودگیهای محیطی و معماری درهم و به هم ریخته در کنار دغدغههای ذهنی، فشار روحی سنگینی بر شهروندان وارد میکند؛ مسئلهای که طی دهههای اخیر در شهرهای بزرگ کشور بهویژه تهران پررنگتر شده و گاهی شهروندان را از حضور مداوم در شهر خسته کرده است. این آشفتگی و کسالت، ارتباط مستقیمی با نوع شهرسازی و توسعه شهرها دارد. در همین شهرهای شلوغ و پر از خودرو هم در گوشههای دنج و آرام، در معابر احاطه شده با انبوه درختان، در فضایی که فرصت مکث، تعامل، فراغت و تفریح ایجاد شده، حضور شهروندان پررنگتر است. فضاهایی این چنین، نیاز امروز شهرهای بزرگ است و تهران در نخستین قدمهای این راه.
نقشجهان، موفقترین میدانگاههای تاریخ ایران
هفته گذشته میدانگاه یا پلازای امیرکبیر در منطقه14و محله شکوفه تهران بهرهبرداری شد تا در یکی از متراکمترین مناطق تهران، عرصهای باز و آرام برای شهروندان ایجاد شود. مدیریت شهری در این دوره احداث و توسعه میدانگاههای شهری را در دستور کار خود قرار داده تا شهر برای صاحبان اصلیاش، دوستداشتنیتر شود. این رویکرد چند دهه قبل در بسیاری از کشورهای اروپایی رونق گرفت؛ شهرهای بزرگی که به واسطه افزایش حضور خودروها در معابر، شهروندان و عابرانپیاده را به گوشهای رانده بود، با تغییر رویکرد در برخی نقاط و کنار زدن خودروها و حذف تردد آنها از معابر، دوباره در اختیار شهروندان و عابران قرار گرفت. تهران که به گفته کارشناسان شهرسازی، طی 50دهه اخیر بیمحابا گسترش یافته، حالا چندین سال است دچار همین آشفتگی و بیقراری مردمانی شده که خود را مغلوب قدرت و تسلط خودروها میدانند. رویکردی که در شهرسازی مدرن شهرهای اروپایی گسترش یافت، با استقبال بسیاری مواجه شد و میدانگاهها و مکانهای پیادهمحور برخی شهرها را به نمونههایی در دنیا تبدیل کرد؛ هرچند رونق گرفتن برخی از این مکانها و تأثیرگذاری آنها بلافاصله نمودار نشد و سالها زمان برد تا ساکنان شهرها با آن خو گرفته و پیامدهای مثبتش را حسکنند.
نمونه این اتفاق در بافت مرکزی شهر کپنهاک دانمارک رخ داد و تلاش مسئولان شهری چند دهه بعد خود را به نمایش گذاشت. این تجربه موفق در ایجاد و توسعه میدانگاهها و مکانهای مکث و آرامش، در گذشته شهرسازی ایران نیز به خوبی وجود داشته است. شهرسازی گذشته ایران، از بهترین نمونههای شهرسازی است؛ شهر برای «مردم» ساخته شده و نقش اصلی را آنها ایفا میکنند. حتی آن زمان که اسباب نقلیه فراهم شد، هنوز هم شهر در دست شهروندانش بود و نه خودروها. در گذشته شهرسازی ایران نمونههای متعددی از میدانگاهها و مکانهای مکث و تعامل وجود دارد. مهرداد مالعزیزی، کارشناس شهرسازی به همشهری میگوید: «میدان نقشجهان بهعنوان یکی از بهترین میدانگاهها همچنان کارایی و موفقیت خود را دارد. چنین مکانهایی در بیشتر شهرهای قدیمی وجود دارد. هماکنون نیز شهر دزفول دارای 200هکتار پهنه قدیمی است که حدود 70درصد شهروندانش فاقد خودرو بوده و همانند یک میدانگاه با پای پیاده یا دوچرخه در آن تردد میکنند.»
به شهر، فرصت در آغوش کشیدن شهروندان را باید داد
اگر در فضای ناآرام و پر از خودروی شهرهای کنونی، مکانهای مکث و تعامل برای شهروندان شهر ایجاد نشود، شهرها رونق و سرزندگی خود را از دست داده و صاحبان واقعی آنها یا همان شهروندان، احساس رضایتشان با کاهش بسیاری مواجه خواهد شد. مهدی معینی، استاد شهرسازی و عضو سابق کمیته نمای پیاده تورنتو نیز با تأکید بر اینکه فضای شهر باید در اختیار همگان باشد به همشهری میگوید: «هر قدر کیفیت فضای همگانی و عمومی را بالاتر ببریم، میزان حضورپذیری، استفاده از فضا و سرزندگی در محلات را میتوانیم افزایش دهیم، اما اگر به ایجاد چنین فضاهایی توجه نشود، سرزندگی و حیات شهری دچار خدشه شده و شهر را به شهری مرده تبدیل خواهیم کرد.»
نگاهی به هستههای اصلی شهرهای بزرگی مانند تهران نشان میدهد که هنوز در این محلهها، بخشهایی بهعنوان مکان عمومی و میدانگاه وجود دارند؛ هرچند گذر سالها و حضور خودروها تاحدودی آنها را از کارکرد اصلیشان دور کرده، اما با تغییراتی میتوان دوباره حیات را به آنها بخشید. نمونههایی چون ایجاد ممنوعیت عبور خودرو در خیابان صف یا همان سپهسالار یا خیابان 15خرداد و محدوده بازار یکی از موفقترین این نمونهها بوده که به گفته مالعزیزی فرصتی ارزشمند است و ضمن تلاش بر حفظ آن در هستههای اصلی شهر باید به بخشهای تازه توسعهیافته نیز تسری داد.» معینی نیز معتقد است: «باید کیفیت فضایی را ارتقا داد تا مکث و تعامل ایجاد شده و شهر بتواند مردمش را در آغوش بگیرد.»
آغاز عملیات اجرایی 3میدانگاه در تهران
آنگونه که مالعزیزی میگوید، 30درصد مساحت یک شهر باید به فضای باز شهری اختصاص یابد، اما این میزان هنوز در تهران محقق نشده است. او میافزاید: «چنین فضایی باعث تمدد اعصاب میشود. فضایی باز با چشماندازی باز و بدون مانع بصری در مقابل چشمان شهروندان؛ بدون خودرو و بدون انواع آلودگیهای محیطی و حالا مدیریت فعلی تهران به نقطهای رسیده که جز ایجاد چنین میدانگاههایی، چاره دیگری ندارد.»
به جز میدانگاه امیرکبیر که مورد بهرهبرداری قرار گرفت، عملیات اجرایی 3میدانگاه دیگر نیز در مناطق 10، 18و 20آغاز شده و در آیندهای نزدیک به عرصههای عمومی پایتخت افزوده خواهد شد؛ «خورشید» در منطقه 20، «بریانک» در منطقه 10و «دریافت» در منطقه 18که تلاش میکنند زمینهای رها شده در دل شلوغترین معابر شهر را به فضایی آرام برای شهروندان تبدیل کنند.
مهدی معینی، استاد شهرسازی: بیتوجهی به ایجاد میدانگاهها و فضاهای عمومی، شهر را به شهری مرده تبدیل خواهد کرد
میدان نقشجهان اصفهان، نمونه یکی از بهترین میدانگاههای شهری است که همچنان کارکرد خود را حفظ کرده است